سرطان پنهانکاری...

1-روايت سازان مخفي‌کار، مخصوصا در وضعيتي که خون پاک سردار سرافراز وطن، موجي از وحدت و انسجام ملي را در کشور شکل داده بود، بي‌توجه به عواقب اقدامات خود براي کشور، احساسات پاک ايرانيان را به شدت جريحه‌دار نمودند. مردمي که تحت شديدترين فشارهاي اقتصادي ناشي از تحريم، انزوا و ناکارآمدي قرار داشتند، به پاس وطن دوستي سپهبدشهيد سليماني، در صحنه حضور پيدا کردند، اما ندانم‌کاري و بي‌مديريتي، فضاي وحدت‌آفرين و انسجام‌زاي فراهم شده را به بدترين وضع تبديل کرد. اين پنهانکاري، شکاف بين ملت و دولت را بيشتر مي‌نمايد، زمينه مساعد براي مداخله دشمنان فراهم مي‌آورد واعتماد ملت را سلب مي‌کند. چيره شدن مخفي کاري بر شفافيت و صداقت، نشانه انحراف است. اميدوارم پيش از آنکه سرطان پنهانکاري، به تماميت کشور لطمه وارد کند، مبادي، مباني و چرايي آن مورد بررسي قرار گيرد تا کشور بيش از اين آسيب نبيند.
2-عمق حادثه آنقدر عميق است که اقدامات سطحي و کليشه‌اي و گفتار درماني نمي‌تواند بر عواقب نگران کننده و جريحه‌دار شدن احساسات ملي، فائق آيد. خطاکاران و مخصوصا مخفي کاران، نه تنها جان انسان‌هايي عزيز را ناخواسته هدر مي‌دهند، بلکه فضاي وحدت و انسجام کشور را نيز خدشه دار مي‌کنند. علاوه براين پيش از برکناري واستعفاي کساني که تقصير و قصورشان به اثبات مي‌رسد، لازم است طراحان اين پنهانکاري مواخذه شوند. اين مواخذه بايد هم وزن فاجعه باشد تا بتواند بر پيامدهاي مخاطره‌انگيز آن چيره شود و از بازتوليد و بازتکرار حوادث مشابه جلوگيري نمايد، مسئوليت‌هاي ارکان مختلف را يادآور شود و تخطي ازاصول و وظايف را براي خطاکار سنگين تعريف کند.
3-متاسفانه در دو دهه اخير، از اعتماد ملت کاسته شده ‌است. به گونه‌اي که در حوادث مختلف، مسائل فقط به طراحي دشمنان کشور منحصر شده‌اند. دخالت دشمنان غيرقابل کتمان است، اما تقليل علل گوناگون فقط به دشمن و ناديدن ناکاستي‌ها، ناتواني‌ها، تقصير و قصورهاي خودي‌ها، باعث باز توليد مشکل در صورت‌هاي ديگر شده‌است. اينکه امروز در بطن و متن جامعه گفته مي‌شود که اگر فشار خارجي نبود، اين مساله نيز مکتوم مي‌ماند، نشانه‌اي بر عمق شکاف اعتماداست. متاسفانه گمشده ما در عرصه سياسي اقناع شهروندان است، به‌گونه‌اي که توجيهات نامربوط، به جاي صداقت، شفافيت و اقناع عمومي نشسته‌است.