روزنامه آرمان ملی
1398/10/22
بازگشت نرخ دلار به زیر ۱۰ هزار تومان غیرممکن نیست
آرمان ملي- امير داداشي: تاخير ايران در اعلام علت اصلي سانحه هوايي روزچهارشنبه نسبت به ساير دولتهاي ذيربط، موجي از نااطميناني را در اقتصاد کشور به وجود آورد. پيش از اين نيز محققنشدن وعده و وعيد مسئولان براي ارزانکردن دلار و ساير کالاها، اعتماد عمومي را نسبت به دولت و مجموعه تصميمگيران خدشهدار کرده بود که اين اتفاقات هم بر آن دامن زد. اتفاقاتي که روز گذشته انتقاد رئيس کل بانک مرکزي را هم در پي داشت؛ چنانکه عبدالناصر همتي در صفحه اينستاگرام خود از هزينهزا و زمانبربودن بازگرداندن اعتماد عمومي به مثابه سرمايه اجتماعي، نوشت. با اين حال روز گذشته بازارهاي سرمايه، ارز، سکه و طلا پس از يک هفته التهاب، با برداشتهشدن سايه جنگ از سر منطقه به روند منطقي و مثبت خود بازگشتند. آنچه امروز سرمايهگذاران را نسبت به آينده بازارها نگران ميکند، ديگر نه جنگ است، نه تحريم؛ بلکه نااطميناني نسبت به آينده اقتصاد و بياعتمادي به سياستهاي اجرايي است که سرمايه موجود در بازارها را به خاکستري زير آتش تبديل کرده و ممکن است آن را به سمي مهلک در اقتصاد ايران و بهويژه بازارهاي غيرمولد تبديل کند. در اين زمينه «آرمان ملي» گفتوگويي با آلبرت بغزيان، اقتصاددان و عضو هيات علمي دانشگاه تهران، انجام داده است که در ادامه ميخوانيد.تاخير ايران در اعلام علت اصلي بروز حادثه سقوط هواپيماي بوئينگ 737 موج جديدي از نااطيمناني را در افکار عمومي به وجود آورده است. بروز اين نااطميناني و بياعتماديها چه تبعاتي براي اقتصاد در پي دارد؟
اگر اکنون شرايط سالهاي 96 و اوايل 97 در اقتصاد کشور حاکم بود، بروز موج جديدي از نااطميناني و بياعتماديها بر التهاب بازارهاي کشور دامن ميزد. در اين شرايط نرخ ارز از کنترل دولت و بانک مرکزي خارج ميشد؛ اما اکنون با مديريت صحيحي که بانک مرکزي بر اين بازار دارد، بعيد است تصور افکار عمومي، نوسان جديدي را در بازار به وجود آورد. چنانکه در دو ماه اخير اتفاقات ناخوشايند زيادي رخ دادند که هر کدام بهتنهايي ميتوانستند نرخ دلار را به حد انفجار برسانند، اما بانک مرکزي بهخوبي راه نوسانگيري را آموخته و اجازه نميدهد نرخ دلار بيمحابا رشد پيدا کند. بر اين اساس در کنار بروز نااطميناني عمومي نسبت به اخبار رسمي، به نظر من اعتماد سرمايهگذاران به بانک مرکزي بيشتر شده است. فعالان بازار اطمينان پيدا کردهاند که اگر اتفاقات و تصميمات سياسي هم نرخ ارز را بالا ببرند، نرخها پايدار نخواهد بود و بعد از گذشت چند روز بازار به تعادل ميرسد.
اما معمولا بازارهاي ديگر خود را با بالاترين نرخ ارز تطبيق ميدهند و تعديل هم نميشوند. در اين راستا دولت چه راهکاري بايد پيش بگيرد؟
بله مساله همين است؛ دولت براي اينکه در بازارهاي ديگر نظير خودرو و مسکن نقش بهتري بيافريند بايد نظارت خود را افزايش دهد تا بازارسازي صورت نگيرد. در اين صورت تورم کاذب شکل نميگيرد و قدرت خريد مردم هم حفظ ميشود. در حوزه سرمايهگذاري هم وضعيت بهتر نشده بود که حالا وخيم شود. سرمايهگذاران همچنان بهدنبال بازارهاي مولد و بازدهي کوتاهمدت هستند. حال با عبور از سايه جنگ، ابهامات بازار برطرف شده و اميد ميرود حداقل سرمايهگذاران عملکرد بهتري داشته باشند و بازارهاي مولد رونق بگيرند. البته با شرايط کنوني نميتوان به جذب سرمايه خارجي اميد چنداني داشت.
نرخ دلار پيش از اصلاح قيمت بنزين در کانال 11 هزار تومان قرار داشت، اما پس از تصميم سران قوا به بالاتر از 13 هزار تومان هجوم برد و بازار هفته گذشته ملتهبتر از هميشه عمل کرد. آيا اميدي براي بازگشت نرخ ارز وجود دارد؟
حضور آقاي همتي در راس تصميمگيري بانک مرکزي باعث شده يک اعتماد مالي شکل بگيرد. خوشبختانه مجموعه بانک مرکزي در دوره مديريت ايشان تا به اينجا کارنامه مثبتي از خود بر جاي گذاشته است. نرخ ارز نيز در اين مدت مسير کاهشي داشته و فقط در مواقعي حساس شاهد اوجگيري دلار بودهايم. فقط کافي است تصور کنيم اتفاقاتي نظير اصلاح نرخ بنزين، حمله موشکي آمريکا، افزايش تنشهاي منطقهاي و ... در ابتداي سال 97 اتفاق ميافتاد، آنگاه بود که نرخ ارز رکوردهاي جاودانهاي برجاي ميگذاشت؛ اما اکنون بهرغم اتفاقات پيشآمده باز هم ميتوان به تعديل نرخ دلار اميد داشت. مگر اينکه اراده بانک مرکزي از بين برود و نظارتها را کاهش دهد. اين امر به مديريت بازار بستگي دارد، چنانکه به جرات ميتوان گفت اکنون بازگرداندن نرخ دلار به پايينتر از 10 هزار تومان اتفاق غيرممکني نيست؛ فقط دولت بايد اراده خود را در اين زمينه نشان دهد. امروز واردات بسياري از کالاها يا ممنوع است و يا به هر دليلي صورت نميگيرد؛ يعني درعمل ارز در اقتصاد ايران استفادهاي ندارد و تقاضاي واقعي آن کم است. پس دولت ميتواند حداقل به شکل اسمي نرخ آن را در تابلوي صرافيها کاهش دهد. نکته حائز اهميت اين است که نرخ کالاهاي مورد استفاده مردم پايين نميآيد و فکري به حال قدرت خريد جامعه نميشود. اتفاقي که نشان ميدهد عدهاي براي بالابردن نرخ ارز تا 17 هزار تا 18 هزار تومان از حالا تور پهن کردهاند.
بورس، بازار ديگري است که در يک سال اخير با استقبال ويژهاي مواجه شده و تا اينجاي سال بازدهي 110 درصدي از خود به جا گذاشته است. آيا اين بازدهي را واقعي ميدانيد يا آن هم کاذب بوده است؟
افزايش چشمگير درخواست براي دريافت کد بورسي نشان ميدهد که افراد غيرحرفهاي با سرمايههاي پايين وارد بورس شدهاند. اين اتفاق همانقدر که سرمايهگذاري در بورس را توسعه ميدهد، به همان ميزان باعث شکلگيري صفهاي کاذب خريد و فروش در بازار ميشود. اگر نگاهي به بازار هم داشته باشيم متوجه ميشويم اشخاص حقيقي بيشترين صف فروش را تشکيل دادهاند؛ در حالي که حقوقيها در اين صفها حضور ندارند. اين روند نشان از حرکت تودهوار سرمايهگذاران بورس دارد که شاخصها را نوساني ميکنند. حال در صورتي که آرامش در اقتصاد ايران حاکم شود، بورس همچنان ظرفيت بالايي براي رشد دارد و بيش از اين اعداد و ارقام روي تابلوي معاملات و نمادها نمايان ميشود. زيرا امروز بسياري از شرکتهاي فعال در بورس يا تعطيل شدهاند يا در رکود عميقي به سر ميبرند که با بازگشت سهام آنها به بازار، رشد بورس بيش از اين خواهد شد.
سایر اخبار این روزنامه
باورمان نمیشود...
به مردم اجازه تجمع بدهید
تشکیل وزارت بازرگانی شاید وقتی دیگر
مجلس به سمت نجومیبگیرها غش کرد!
خاطیان حادثه بوئینگ علنی محاکمه شوند
بهراحتی اعتماد مردم را خدشه دار نکنیم
صداقت با مردم مقدم براستعفا
آینده سیاست منطقهای ایران
فردا قطعا دیر خواهد بود
قطع راه ارتباطی ۲۲۹ روستای کرمان
سرطان پنهانکاری...
بازگشت نرخ دلار به زیر ۱۰ هزار تومان غیرممکن نیست
بیاعتمادیها را بايد از بين برد
شوراي نگهبان كوتاه بيايد