روزنامه آرمان ملی
1398/11/03
اصولگرايان برای شورای نگهبان«عزيزتر»اند
باتوجه به دلايل مطرح شده از سوي شوراي نگهبان براي رد صلاحيت برخي نمايندگان فعلي مجلس، نقدهايي به اداره مجلس تا زمان انتخابات با نمايندگان فعلي وارد شده است. در اين خصوص چه ديدگاهي داريد؟اگر شوراي نگهبان در خصوص احراز صلاحيت نمايندگان فعلي تصميمي اتخاذ کرده اجراي آن در مجلس بعدي است و صلاحيت نمايندگان مجلس دهم زير سوال نمي رود.شوراي نگهبان دلايل زيادي براي رد صلاحيت افراد عنوان ميکند، که متاسفانه مصاديق يکساني ندارد. همه براي شوراي نگهبان برابرند، اما خوديهايشان برابرترند.
تا چه ميزان دلايل مطرح شده را براي رد صلاحيت اصلاحطلبان سياسي ميدانيد؟
من در توئيتي، پيشنهاد دادم همکارانم نامههايي که براي رد صلاحيتشان ارسال شده را منتشر کنند.از طرفي سخنگوي شوراي نگهبان، بيشترين علت ردصلاحيتها را مشکلات مالي نمايندگان مطرح کرده است. از سوي ديگر، نمايندگان ميگويند که رد صلاحيت آنها به بندهاي 1،3 و 4 ماده 28 مربوط است. در مورد برخي افراد مطمئنم که دليل مسائل مالي غير منصفانه و غيرواقعياست. شايد از نگاه شوراي نگهبان،اين افراد به اسلام و نظام(ماده 28) ملتزم نيستند،اما از ديد عموم مردم اين چنين نيست. بيشتر رد صلاحيتشدهها کساني هستند که هم فکر اعضاي شوراي نگهبان نيستند و اين موضوع شائبه سياسي بودن را خواه ناخواه پررنگ ميکند. همکاران من بايد با شجاعت، نامه ردصلاحيت را منتشر کنند تا مردم بدانند آنها به چه استنادي از سوي شوراي نگهبان رد صلاحيت شدهاند. به عنوان مثال هيچکس باور نميکند که خانم زرآبادي التزام عملي به اسلام نداشته باشد، همه ما بارها و بارها التزام عملي ايشان را به دين اسلام ديدهايم. هرچه هم شوراي نگهبان اصرار کند دلايل در خصوص برخي افراد غيرقابل باور است. اما اگر نمايندگان دلايل رد صلاحيت خود را مستند اعلام کنند به شفافيت ابعاد موضوع کمک شاياني مي شود. ما نميتوانيم در خفا همه موضوعات را پيش ببريم. من با شفافيت در همه امور موافقم و هميشه سعي داشتهام التزام عملي به شفافيت داشته باشم.
با ادامه اين روند شاهد يک مجلس تک صدايي خواهيم بود. پيامدهاي اين عدم وجود تنوع فکري در نهاد قانونگذاري چيست؟
اتفاقا از نظرشخصي من، تک صدايي شدن مجلس با اين جريان و روند، اتفاق مثبتي است. مجلس دهم با وجود صد نماينده در فراکسيون اميد، نتوانست آنچنان که بايد موفق باشد. البته بايد در نظر داشت که بيشتر نمايندگان اصلاحطلب نبودند اما مخالفان اصلاحطلبان در فضاي رسانهاي، کمکاري اين مجلس را به پاي نمايندگان فراکسيون اميد مينوشتند غافل از آنکه اکثريت مجلس از همفکران خودشان هستند.
فراکسيون اميد مجلس دهم تا چه اندازه توانست پاسخگوي نااميدي هاي مردم باشد؟
ما ليستي را بستيم و فراکسيوني تشکيل داديم به نام اميد، اميد واژهاي است که درکنار آن انتظارات معنا پيدا ميکند. از انتظارات، مطالبات برخواهد خواست و از مطالبات هم انتظار قوانين ميرود. درواقع مردم توقع دارند از فراکسيوني به نام اميد، قوانيني تبيين شوند که نااميدي آنها را التيام بخشد. اما درنهايت اين ليست اگرچه عملکرد قوي داشت اما رسانهاي حقگو براي بازتاب عملکردهاي خود نداشت در نتيجه هم به اندازه کافي عملکرد اين فراکسيون آنطور که بايد ديده نشد. درنهايت هم فراکسيون اميد، ليست نااميدي نام گرفت. حداقل تلاشي که در مجلس دهم و توسط فراکسيون اميديها انجام گرفت اين بود که جلوي بسياري از قوانين ناصواب را گرفتيم. کار ما اين بود که بتوانيم بخشي از قوانين ناصواب را از برنامه حذف و يا اصلاح کنيم.
چه عواملي بيشتر مانع شد که عملکرد فراکسيون اميد و مجلس دهم ديده نشود؟
عملکرد اصلاحطلبان مجلس دهم و فراکسيون اميد ديده نشد چون برخي که در قدرت هم هستند، مخالف ما بودند. آنها سروصدا، پروپاگاندا و حتي برخي رسانهها را در اختيار داشتند و اين موضوع باعث ميشد حتي تلاشهاي خوب نمايندگان هم ديده نشود. مجلس در مجموع در دو دوره با اصلاحطلبان چيده شد؛ دوره ششم و دهم.
پيشبيني شما از عملکرد مجلس يازدهم با چينش احتمالي چيست؟
چينش فعلي مجلس از ديدگاه من چيدمان خوبي است چراکه بين يک جناح سياسي مشخص رقابت درون جناحي شکل ميگيرد و آنها به مجلس وارد ميشوند. اگر اين طيف خاص وارد مجلس شود کسي با آنها مشکلي ندارد و خيلي هم عزيز هستند. مصوبات آنها بسيار راحتتر از نمايندگان مجلس دهم به نتيجه ميرسد، حتي ميتوان گفت همين طرح کودکهمسري که آنقدر با آن مخالفت شد به راحتي در مجلس بعدي قابليت تصويب دارد. ما ميخواهيم مملکت پيش برود فرقي ندارد چه کسي آن را پيش ببرد. بگذاريم اصولگرايان هم خودشان را نشان بدهند، شايد بودند.
برخي تکصدايي مجلس با طيف اصولگرا را يادآور دوران احمدينژاد ميدانند. بهنظر شما مردم توان تکرار وضعيت کشور با آن شرايط را دارند؟
اگر اصولگرايان کشور را به خطر ببرند و عملکرد خوبي نداشته باشند، مني که حتي در انتخابات ثبت نام نکردم در بيرون از قدرت و در کنار مردم براي اصلاح امور مشورت خواهم داد و در کنار مردم خواهم ايستاد. من خارج از قدرت و در کنار مردم براي اصلاح امور کمک خواهم کرد، هرچند که اصلاحات هم بايد مبتني بر اصولي باشد. آقاي قاليباف خارج از اين کشور نيست، پژمانفر همکار من است و ما در خيلي از موارد همفکر هستيم. با اين حال شايد واقعا اصولگرايان بهتر بتوانند کار کنند. اما در نهايت من خوشحالم به معلمي و نوشتن بازگشتم چراکه هدف همه ما خدمت است.
با اين وجود افکار عمومي و برخي نخبگان نگران مطالباتي هستند که در مجلس دهم به خوبي در حال پيگيري بود. بهعنوان مثال چقدر ميتوان اميدوار بود مجلس بعدي با طيف اصولگرا بتواند در حوزه زنان به مطالبات مردم پاسخ بدهد؟
نااميدي ارتباطي با اين موضوعات ندارد. ما گامي را پيش برديم و آغاز کرديم و قطعا هم ادامه خواهد داشت. من شخصا بهعنوان کسي که انصراف دادهام ميگويم انصراف من به اين علت بود که ميخواهم خارج از گعده قدرت به فرزندان ايران کمک کنم. تصميم من در اين جهت بود که ما نياز داريم يک جامعه تقويت شده مدني داشته باشيم. نبايد نااميد باشيم چراکه در هر مجلسي باز هم امثال سلحشوري، سياوشي و اصلاحطلبان پيدا ميشود. خداوند در هيچ برههاي مردم را رها نميکند. بهنظر ميرسد در اين دوره مجلس باز هم ناجياني براي مردم خواهند آمد. اگر قرار باشد ناجي هم نباشد ما بيرون از مجلس زندهايم و زندگي جريان دارد. من ميخواهم معلم باشم و با بچهها و دانشجوها در ارتباط باشم تا با همراهي آنها ايران را بسازيم.
باتوجه به نقدهايي که هميشه در مجلس به شما و به جرياني خاص وارد بود، فکر ميکنيد اين روند در مجلس بعدي متوقف شود؟
در مجلس هميشه ايراد به من وارد ميشده که چرا کاري نميکني؟ چرا به مطالبات رسيدگي نميکني؟ وقتي خودت در قدرت باشي و نقد کني کمتر باور ميکنند. اما در حال حاضر بيرون از قدرت با مردم قدرت را ميسازيم، قدرتي که تا به امروز ساخته شده خواست خود مردم بوده است. ما دوست داريم حاکمان اين شکلي باشند و اين شکلي ميشوند. فکر و تصور بيجايي است اگر فکر کنيم حاکمان ما از جانب غيب آمدهاند، چراکه آنها انتخاب خود ما هستند. اما اگر آگاه شويم ميتوانيم تاثيرات لازم را بگذاريم. من بهدنبال فرهنگ هستم زيربناي سياست هم فرهنگ است، اگر آگاهي کسب کنيم و زندگي را بياموزيم ميتوانيم به تدريج تحول ايجاد کنيم. با سير تحولات اجتماعي و فرهنگي که در حال رخ دادن است روند تغيير زياد نخواهد بود.
اين «خودنقدپذيري» در جامعه تا امروز چه تاثيراتي داشته است؟
اگر به خودنقدپذيري برسيم مسير راحتتري را طي ميکنيم. جامعه ما از نقد دروني پيشرفتهاي زيادي به دست آورده است. تا چند سال پيش جامعه پر از جوکهايي بود که در آن زنان مورد تمسخر قرار ميگرفتند، از رانندگي آنها گرفته تا صحبت کردنشان، اما از زمان شروع تلنگرها از سوي جامعه مدني و آگاه، شاهد کاهش چشمگير اين تمسخر جنسيتي هستيم. اين موضوع نقد از سوي جامعه مدني و تلنگرها، درمورد اقوام ايراني هم تکرار شد و جوکهاي مربوط به اقوام هم کاهش بسياري داشت. معتقدم امر فرهنگي و اجتماعي به امر سياسي مقدم است و من هم به همين دليل در انتخابات مجلس ثبت نام نکردم. بهعنوان معلم جلو ميروم و به مرحلهاي ميرسيم که در امور سياسي هم انتخابهاي آگاهانهتري صورت بگيرد.
بالا رفتن آگاهي سياسي مردم با چه عواملي صورت ميگيرد؟
مولفههاي مردم براي انتخاب کانديدا و نامزدهاي انتخابي بايد تغيير کند و اين مسير بايد با آگاهي بيشتري طي شود. روزي که مردم با دلايل پختهتر و آگاهانهتري تصميم به راي بگيرند جامعه به سوي پيشرفت پيش ميرود و اين يک وظيفه فرهنگي است. مردم بايد به اين نتيجه برسند که نمايندگان و نامزدهاي انتخاباتي آنان ميتوانند فرداي آنها را متکي به خودشان رقم بزنند. رسالت من آگاهي دادن به مردم در اين سطح است. جوانان و زنان زيادي به من دلبسته بودند اما من قرار نيست کنار بکشم. من درکنار مردم دست در دست آنها خواهم بود. از اين به بعد مردم ميگويند اگر سلحشوري نقدي ميکند خارج از گود قدرت است و براي بهبود وضعيت همه ما تلاش ميکند و قطعا اثرگذاري من بيشتر است. بگذاريد همه با هم بسازيم و زنان و مرداني که به مجلس وارد ميشوند را همه با هم به چالش بکشيم و نااميد نباشيم.
چه پيشبيني از مشارکت مردم در انتخابات داريد؟ خصوصا اگر فقط يک طيف خاص کانديدا داشته باشد.
به قول يکي از دوستان که ميگفت تحليلهاي ما هفتگي شده، بايد بگويم پيشبيني پذيري ما بهدليل پيچيدگي شرايط سختتر شده است. مشارکت مردم در انتخابات با توجه به شرايط فعلي دستخوش تغييرات ميشود. بهعنوان مثال در شهرهاي کوچک هنوز مشارکت وجود دارد اما احتمالا با توجه به شرايط شاهد تغيير شرايط مشارکت مردم در انتخابات خواهيم بود. احتمالا در برخي کلانشهرها بهخصوص تهران، سطح مشارکت پايين است اما بازهم نظر قطعي در اين خصوص در زمان خود مشخص ميشود. تا آن روز فرا نرسد هيچچيز مشخص نيست. در حال حاضر اما شرايط به همين شکل است آن هم بهدليل دلخوريهاي زياد جامعه در وضع فعلي است و ماهيت اين دلخوري هم با دفعات پيش متفاوت است. آقاي روحاني چهار سال اول خوب کار کرد و مردم اميد داشتند که مجلس بتواند تغيير و تحولي به وجود بياورد اما هم مجلس و هم عملکرد دوساله اخير دولت باعث سرخوردگي مردم شد. شرايط بينالمللي و اقليمي هم به همه اين دلخوريها دامن زد. اگر ما زيرساخت داشتيم مردم سيستان به درخت پناه نميبردند. اين دلخوريها جمع ميشود و مردم در جايي که از دست آنها برميآيد اين دلخوري را بروز ميدهند اينبار هم مردم ميخواهند بگويند ما از شما دلخوريم و شايد در انتخابات اين را نشان بدهند.
با اين تفاسير مشارکت پايين مردم در انتخابات چه تبعاتي خواهد داشت؟
گروهي خاص هستند که هميشه پاي ثابت انتخابات هستند و هميشه هم شرکت ميکنند. کانديداي افرادي که پاي ثابت انتخابات هستند تماما تائيد شدند. اين افراد مقصر شرايط امروز را آقاي روحاني و اميديها ميدانند. با اينکه اين افراد هميشه در صحنه انتخابات حاضر هستند اما درصد کمي از جامعه را شامل ميشوند و براي انتخابات مجلس مهم نيست که با چه ميزان راي و از سوي چه افرادي انتخاب شدهاي، درنهايت شما به مجلس ورود پيدا ميکني. کماکان اين شکل هم بوده است و در دوره نهم شاهد اين اعداد و ارقام بوديم. براي نهاد قانونگذاري فرقي ندارد چه ميزان راي داشته باشي اما براي مردم مهم و معنادار است و جايي که بتوانند خود را نشان بدهند اينکار را ميکنند. اما من اميدوار بودم ايران را براي همه بدانيم و قوميت و جنسيت ملاک نباشد. ايران را بخواهيم باهم بسازيم و اين پروژه را پيش ميبريم. دو قطبي کاذب اصولگرا اصلاحطلب، دو قطبي کاذب جنسيتي بايد حذف شود. بايد از سطوح کوچک جامعه شروع کنيم تا جامعه جهاني را بسازيم. بايد از روي دوش منطقه نفرين شده خاورميانه باري برداريم، اين منطقه محل فروش سلاحهاي آمريکايي و جان دادن مردم شده است، ما بايد زندگي را به خاورميانه بازگردانيم و با مرگ مقابله کنيم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
اصولگرايان برای شورای نگهبان«عزيزتر»اند
درباره رد صلاحیتها جلسات فراقوهای تشکیل شود
رقابت برای فروش «میوه ممنوعه»
گردشگری ایران در آستانه خسارت چندمیلیون دلاری
زهر نیش تورمی بیش از زهر ارزی است
رضایت یک جناح در انتخابات غير رقابتی ما را به جایی نمیرساند
ایران یک گام نزدیکتر به لیست سیاه!
ایران و عربستان، زخمهای عمیق و تعارفات دیپلماتیک
درخواست شهاب حسینی از رئیسجمهور برای بازگشت بهروز وثوقی
کاین ره که تو میروی به ترکستان است...
پروژه انزوای ایران کلید خورده است؟
احتمال مذاکره با عربستان