هر کس می‌خواهد رفع تکلیف کند

توليد و کوشش و فعاليت و اميد به اينکه نتيجه کوشش‌هايمان را خواهيم ديد و جهت گيري هاي درازمدت در ايران جايش را داده است به يک احساس هاي آني ، يک لذت هاي زودگذرو وضعيت معيشتي. از سوي ديگر در حال زندگي کردن ودم را غنيمت شمردن در ادبيات و فرهنگ ما هم زمينه‌اي دارد. حالي خوش باش و عمر بر باد مکن! پر کن قدح باده که معلومم نيست، کاين دم که فروبرم برآرم يا نه و... که البته هيچ وقت اين‌ها معناهايشان لزوما بد نيست ولي عملا ما استنباط ‌ها و معناهاي نازلي از آنها داريم مثلا از اشعار خيام که متفکر و رياضيدان جدي عقل گرا ، پرکار و عاقبت انديشي بود يک چنين استنباط هاي عاميانه دم غنيمتي داريم. سخنان او مي‌تواند معناهاي بسيار خوبي داشته باشد ولي عملا سهم ما معناهاي سطح نازلي از آنها شده است. متأسفانه همچنان گرفتار عدم مراقبت و پنهان کاري هستيم و هنوز نيز وزيران و معاونان وزيران بي‌توجه به تجربه هاي جهاني هستند و حرف هاي خام مي زنند و ذهني و سياسي رفتار مي‌کنند . فکر مي‌کنم اينکه به هر بهانه‌اي مدرسه را تعطيل کنيم اصلا درست نيست. ولي اين به معناي آن هم نيست که بچه هايمان را بسپاريم به دست بيماري ها به دست ويروس هاي منتشر . معلمان را بفرستيم به آغوش مخاطراتي که در وضعيت عدم مراقبت هاي اجتماعي و ضعفي که در سلامت اجتماعي، نظام سلامت و مديريت نظام سياست و سلامت کشور وجود دارد ما نمي‌توانيم معلمان مان را به دست حوادث بسپاريم. بچه ها و کودکانمان را به دست حوادث بسپاريم. ما بايد احساس مسئوليت داشته باشيم. در نتيجه من نه مي‌توانم بگويم که معلمان و بچه‌هاي ما به مدرسه بيايند با اين سيستم هاي بهداشتي کم، با اين امکانات نابرابر و با اين وضعيت و مشکلاتي که در مديريت جامعه وجود دارد و مراقبت‌هاي اجتماعي کافي وجود ندارد ريسک کنيم و بعد فرزندانمان را به خطر بيندازيم. در سيستم‌هاي فعلي يک جور محافظه‌کاري به وجود آمده و اين که هر کس مي‌خواهد رفع تکليف کند و گليم خودش را بيرون بکشد. شما مي دانيد که کرونا در چين پيدا شد و آنها و خيلي از کشورها حتي در منطقه ما مراقبت هاي خوبي کردند نسبت به اين بيماري؛ از نظر کنترل مرزها ، مسافرت‌هايشان و از نظر مراقبت‌هاي اجتماعي و مديريتي و همکاري‌هاي داوطلبانه‌اي که فراهم آوردند موفق‌تر از ما بودند. اگر فعلا ما سيستم هاي مراقبتي نداريم که فعاليت هاي حضوري ادامه داشته باشد ، حداقل فعاليت هاي هوشمندسازي مدارس را دنبال کنيم. بدانيم که اگر امروز مدارس ما بيشتر هوشمند بودند و قحط اينترنت و زيرساخت‌هاي سخت و نرم در آموزش و پرورش ايران خصوصا در شهرها و مناطق محروم نبود و همه مدارس و استان هاي محروم و مناطق محروم شهرها و مدارس ما به زيرساخت هاي لازم مجهز بودند و معلمان از طريق سيستم هاي از راه دور تدريس مي کردند و آموزش و پرورش شرايطي ايجاد مي‌کرد و مدارس کمک مي کردند در هر منطقه ، ناحيه و استان و در هر شهري اين امکانات ايجاد شود و درس هاي ديجيتال و مجازي راه اندازي شوند بسياري از مشکلات را الان نداشتيم و خيال مان راحت بود واز اين تعطيلي خيلي ضرر نمي کرديم. تصريح مي‌کنم ، ما با تعطيل کردن خودمان را راحت مي کنيم .اگر سيستم هاي کلان مديريتي ما درست و مبتني بر نظام شايستگي بود اين مشکلات براي ما به وجود نمي‌آمد. نه کرونا ما را اين قدر کرخت مي‌کرد و نه به خاطر اين بيماري و ساير موارد مشابه مجبور مي شديم مدارس را ببنديم و اگر رسانه‌هاي آزاد و حوزه عمومي نقد و مطالبه بود مدارس ما به اين مقدار از بي‌اختيار بودن و آموزش و پرورش به اين مقدار بي‌قدرتي دچار نمي‌شد.