فرصت‌هاي كرونا بيش از تهديدها براي اقتصاد ماست

آرمان‌ملي- زينب مختاري: کرونا آهنگ رشد اقتصادي جهان را کند کرده و ايران نيز از اين روند مستثني نبوده است. به‌ويژه آنکه کشور ما درگير تحريم‌هاي ظالمانه آمريکا بوده و در تامين مالي و کالايي به خودي خود با مشکل مواجه است. اما در همين زمان مي‌توان جنبه‌هاي مثبت اقتصادي را نيز يافت که نور اميدي را بر اقتصاد ايران مي‌تاباند. «آرمان‌ملي» در گفت‌وگو با وحيد شقاقي‌شهري- اقتصاددان- به بررسي فرصت‌ها و تهديدها در زمان شيوع ويروس کرونا پرداخته است که در ادامه مي‌خوانيد.
برآوردهاي مختلفي دارد صورت مي‌گيرد از ضرر و زياني که کرونا بر اقتصاد جهان وارد کرده است. آخرين برآوردي که سازمان‌هاي بين‌المللي اعلام کرده‌اند حاکي از آن است که حدود 3/2 تريليون دلار خسارتي است که کرونا بر اقتصاد دنيا وارد کرده است. به‌عنوان مثال گفته مي‌شود رشد اقتصادي چين در سال جاري ميلادي به کمترين ميزان خود طي 20 سال گذشته يعني حدود سه تا 5/3 درصد خواهد رسيد. اقتصاد ژاپن و اروپا هم به‌ويژه کشورهاي غرب اروپا وضعيت نامناسبي دارند. فکر مي‌کنم اين ويروس بدترين شرايط را در اروپا به‌ويژه غرب اين قاره ايجاد خواهد کرد و يک ضربه سنگين به اين کشورها وارد خواهد کرد.
تاثير شيوع ويروس کرونا بر اقتصاد ايران را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
مي‌خواهم اين شرايط را از دو زاويه تهديد و فرصت، تحليل کنم. در حوزه تهديد بايد بگويم که ما هر ساله در ماه‌هاي اسفند و فروردين بيشترين گردش مالي و اقتصادي را در کشور داشتيم. بخش عمده‌اي از کسب‌وکارهاي خرد و متوسط و بسياري از صنوف توزيعي يا خدماتي در اين دو ماه بيشترين گردش اقتصادي را داشتند. اکنون يک رکود سهمگين در اين صنوف ايجاد شده و کاهش تقاضاي مصرفي در اقتصاد رخ داده است. برآورد من اين است که 70 درصد توليد ناخالص داخلي ما تقاضاي مصرفي اقتصاد و بخش خصوصي است. من فکر مي‌کنم يک ضربه سنگين را در اين بخش شاهد هستيم. چون تقاضاي کل اقتصاد ما به شدت کاهش پيدا کرده است. از طرف ديگر اين بيماري موجب شده است که مرزهاي ما با کشورهاي همسايه هم مسدود شود و صادرات غيرنفتي که براي کشور بسيار حياتي‌ست اکنون با کندي صورت مي‌گيرد. البته دولت هم وعده‌هايي را براي حمايت‌هاي مالياتي، بيمه‌اي و بانکي از صنوف مختلف که متضرر شده‌اند داده است. همچنين براي بيمه‌هاي بيکاري و دستمزدهاي جبراني براي کارگران فکرهايي شده است.


در اين صورت چگونه مي‌توان از زاويه فرصت به اين بيماري نگاه کرد؟
محورهايي وجود دارد که خوب است به آن پرداخته شود. اولا اينکه ما به اين بيماري عمدتا با رويکرد بهداشت و سلامت نگاه مي‌کنيم. در حالي که اين پديده‌اي چندوجهي‌ست. يعني حتما نيازمند يک مديريت چندوجهي اقتصادي، سياسي، رسانه‌اي، امنيتي و بهداشتي‌ست. اتفاقا ما را براي تقويت مديريت‌هاي چندوجهي بحراني تمرين مي‌دهد و به تدريج آمادگي را ايجاد خواهد کرد. الآن فرماندهي ستاد به دست وزارت بهداشت است اما فکر مي‌کنم به تدريج ما به اين آگاهي خواهيم رسيد که اين پديده نيازمند يک مديريت همه‌جانبه است و آن نگاه جزيره‌اي ما را به هدف نمي‌رساند. ديگر اينکه ما چون هم درگير تحريم‌ها هستيم و هم اين بيماري گريبانگير کشور شده است، به نظر من بايد به سمت سياست جايگزيني واردات در کالاها و خدمات راهبردي برويم. در شرايطي که دنيا با اين بيماري دست و پنجه نرم مي‌کند و ممکن است دوباره هم شاهد اين‌گونه بيماري‌ها باشيم و برآوردها و پيش‌بيني‌ها هم نشان مي‌دهد که در اين قرن بيشتر درگير اين بيماري‌ها خواهيم شد بايد به اين امر توجه کنيم؛ ما همچنين عامل دوم يعني تحريم‌هاي شديد را هم داريم در اين صورت سياست جايگزيني واردات کالاها و خدمات راهبردي را بايد دنبال کنيم. يعني مشخص کنيم چه کالاها و خدمات راهبردي را نياز داريم و به سمت اين برويم که در داخل کشور تمرين کنيم اينها را توليد کنيم.
آيا مي‌توان در اين شرايط به توريسم‌ درماني نيز فکر کرد؟
بله؛ محور مهم ديگر به‌عنوان فرصت همين است؛ ظرفيت بالقوه پزشکي ما خيلي خوب است. ما در حوزه آموزش دانش پزشکي جزو کشورهاي موفق بوده‌ايم و فارغ‌التحصيلان زيادي در حوزه‌هاي مختلف پزشکي، دندان‌پزشکي، پرستاري و موارد ديگر داريم. به نظر من در اين شرايط که ارزآوري براي کشور ما بسيار مشکل است ما دست‌کم مي‌توانيم مناطق آزاد را تجهيز و به کشورهاي همسايه و مجاور خدمات پزشکي و سلامتي صادر کنيم. اين بيماري طبعا کشورهاي همسايه ما را هم درگير خواهد کرد. ما هم دانش آن را داريم هم ظرفيت بالقوه پزشکي در داخل کشور هست. اگر يک مديريت هوشمند صورت بگيرد، مي‌توانيم صادرات خدمات پزشکي، سلامتي، دارويي هم به صورت الکترونيکي هم جذب فيزيکي بيماران به اين مناطق داشته باشيم.
کسب‌وکارهاي خرد چگونه مي‌توانند اين تهديد را به فرصت بدل کنند؟
محور مهم ديگري که وزير اقتصاد هم دائما بر آن تاکيد مي‌کند، اقتصاد هوشمند است. اقتصاد ما همواره سنتي بوده و نتوانسته‌ايم به اندازه کافي به سمت اقتصاد ديجيتال و هوشمند برويم. اما الآن مي‌بينيم که با اين اتفاقاتي که در کشور ما و جهان مي‌افتد، بسياري از مشاغل سنتي آسيب بيشتري مي‌بينند. اگر ما اقتصاد را هوشمند کرده و کسب‌وکارهاي هوشمند راه‌اندازي کنيم ديگر لازم نيست مردم به شکل سنتي به محل کار خود بروند و بسياري از خدمات و نيازهاي جامعه هم در قالب الکترونيک، ديجيتال و هوشمند عرضه مي‌شود. اتفاقا الآن زمان آن است که بيشتر به اقتصاد هوشمند توجه کنيم. بسياري از مشاغل و کسب‌وکارهاي هوشمند را مي‌توانيم در همين شرايطي که هست تقويت و ايجاد کنيم. بسترهاي آن هم فراهم است. ما از لحاظ توسعه ارتباطات و فناوري اطلاعات وضعيت نسبتا مناسبي داريم. مي‌توانيم اکنون اين گام را برداريم. الآن دارد يک تغيير پارادايم اتفاق مي‌افتد و کسب‌وکارهاي ديجيتال رونق مي‌گيرند.
صندوق بين‌المللي پول بر نقش بانک‌هاي مرکزي در اين زمان تاکيد کرده است. بانک مرکزي ايران چه نقشي مي‌تواند ايفا کند؟
بانک مرکزي مي‌تواند يک خط اعتباري براي توليد برخي کالاها بدهد. در اين شرايط مردم در برخي کالاها و اقلام، مصرف زياد يا حتي بي‌رويه‌اي دارند؛ بنگاه‌هاي توليدي مي‌توانند با اين خط اعتباري به سمت توليد آنها حرکت کنند. اين اقدام مي‌تواند يک رونق ايجاد ‌کند. الآن مردم کالاهايي از خوراک، دارو، ويتامين‌ها، اقلام بهداشتي و غيره را نياز دارند که اگر خط اعتبار توليدي داده شود برخي بنگاه‌ها مي‌توانند تجهيز شوند يا خط توليد خود را تغيير دهند. همچنين در آينده هم مي‌توانيم به کشورهاي همجوار که به تدريج درگير خواهند شد، صادرات داشته باشيم.