انتخاب رئیس آزمون مهم مجلس یازدهم

مجلس يازدهم تا چند ماه ديگر رسما آغاز به کار خواهد کرد اما از هم‌اکنون نمي‌توان چشم‌انداز روشني در خصوص نحوه عملکرد اين مجلس ارائه داد. ابتدا بايد ديد که وضعيت واقعي ترکيب نمايندگان و صف‌بندي داخلي مجلس چگونه خواهد بود چون آنطور که به نظر مي‌آيد چينش و ترکيب نمايندگان کاملا يکدست هم نيست و احتمالا به 3 يا 4 گروه تقسيم مي‌شوند که با اين اوصاف مجلس وضعيتي اصطکاکي خواهد داشت. مگر اينکه واقعا بتوانند با هم هماهنگ عمل کنند. به‌نظر مي‌رسد در همين بدو امر در انتخاب هيأت‌رئيسه و رياست کميسيون‌ها تقريبا مشخص شود که مجلس آينده چه سرنوشتي خواهد داشت. اگر اکثريت قاطع اصولگراي مجلس که دو‌سوم نمايندگان را تشکيل مي‌دهند، بتوانند شکلي از تفاهم را از خود بروز دهند و برنامه مشترکي را دنبال کنند شايد بتوان اميدوار بود که بتوانند کارهاي اساسي انجام دهند. اما اگر اختلافاتي که اکنون پيش از شکل‌گيري مجلس نشانه‌هايش بروز کرده بخواهد در مجلس نيز ادامه پيدا کند، تمام نيروي مجلس نيز صرف کشمکش‌هاي درون‌جرياني اصولگرايان خواهد شد. لذا مهم‌ترين آزمون اصولگرايان در مجلس يازدهم انتخابات هيأت رئيسه و رئيس مجلس است. از اين رو بهترين مدل براي اصولگرايان اين است که رياست را به صورت دوره‌اي بين مجموعه‌هاي خود تقسيم کنند. اگر قرار باشد که در هر کدام از اين طيف‌ها يکه‌تازي و انحصارطلبي وجود داشته باشد مجلس يازدهم فرسايشي و مستهلک خواهد شد و همه انرژي و توان خود را بر سر اين کشمکش‌ها از دست خواهد داد. در نتيجه همانطور که گفته شد مهم‌ترين آزمون مجلس رقابت بر سر رياست مجلس يازدهم است که بلافاصله پس از انتخابات و حتي پيش از انتخابات آغاز شده است. اتفاقا علت اينکه اصولگرايان بر سر ليست مشترک به وحدت نمي‌رسيدند بر سر همين مباحث بود. به همين دليل با توجه به تجربياتي که از کنش سياسي در ايران داريم اين يک بيماري سياسي در ايران است که هر جرياني که قدرت را در دست مي‌گيرد قدر آن را نمي‌داند و به استهلاک توان خود و کشمکش بر سر منازعات داخلي مي‌پردازد. لذا به جاي اينکه استفاده درست و مطلوبي از اختيارات محدود خود ببرند و در پيشگاه ملت امتحان خوبي پس بدهند آن دوره به دوره‌اي از کشمکش بي‌حاصل و از دست دادن فرصت‌ها بدل مي‌شود که اميد مي‌رود مجلس يازدهم گرفتار آن نشود. اصولگرايان مجلس مي‌توانند فکري کنند که اگر به وحدت نمي‌رسند رياست مجلس را دوره‌اي کنند. مدعي زياد است و نمي‌توان فقط رقابت رياست مجلس را بين آقاي قاليباف و آقاتهراني ديد و افرادي مثل آقاي ميرسليم و زاکاني نيز مدعي‌اند. هرچند پشت سر اين قضايا يک فرآيند فرسايشي و جلسات بي‌حاصل در بيرون مجلس، لابي‌ها و جلسات شبانه وجود دارد که ارتباطي به کار اصلي مجلس ندارد. به هر صورت اميد مي‌رود جرياني که به هر دليلي در انتخابات در غياب رقيب اصلي خود پيروز شده و مجلس آينده را در دست گرفته در راستاي تلاش براي مسائل اصلي کشور عملکرد خوبي از خود به جاي بگذارد.