رئیس بعدی مجلس در نقش تابع

علی صوفی‪-‬ موضوع ریاست مجلس یازدهم در هفته های اخیر بارها و بارها در محافل سیاسی و رسانه ای
به ویژه در اردوگاه اصولگرایان مطرح شده است. با توجه به اینکه آنها توانستند در غیاب رقیب سنتی و اصلی خود یعنی اصلاح طلبان اکثریت مطلق مجلس آتی را بدست آوردند با این حال این یکپارچگی جناحی مانع از آن نشد که برسر ریاست رقابت و اختلاف صورت نگیرد و حتی می توان گفت بیش از هر دوره ای شاهد مباحثه برسر انتخاب رئیس مجلس بوده ایم. در این میان درباره جایگاه رئیس بعدی مجلس با توجه به کاندیداهایی که حضور دارند گمانه زنی بسیار است، اینکه رئیس آتی چقدر می تواند تاثیرگذار باشد و در خط دهی به مجلس در امور مختلف از جمله اینکه مواجهه با دولت در خانه ملت چگونه باشد. موضوعی که بیش از
هر امری باید مدنظر قرار داد این است که در مجلس فعلی یا سابق علی لاریجانی به عنوان رئیس می توانست اکثریت نمایندگان را با نفوذی که داشت با موضع خود هماهنگ کند و از این توان
کنترل نمایندگان برای چانه زنی با بخش های دیگر از جمله دولت نیز استفاده می کرد.


اما کاندیداهای مطرحی که برای مجلس آتی از آنها نام برده می شود دارای چنین جایگاه و توانی برای اثرگذاری بر اکثریت نمایندگان ندارند و حداکثر این است که آنها بتوانند رایی برای ریاست خود بگیرند و تلاش کنند آن را حفظ کنند. بنابراین رئیس آتی پیش از آن که نقش خط دهی داشته باشد باید از نمایندگان تبعیت کند تا جایگاهش حفظ شود. می توان گفت بیش از آنکه ریاستی با توان جهت دهی و چانه زنی در بیرون و درون مجلس در اختیار فردی بعدی باشد بیشتر نقشی برای مدیریت امور داخلی مجلس را برعهده او رئیس آتی خواهد بود. درباره رویه مجلس بعدی با دولت نیز نقش رئیس کمتر خواهد بود بلکه این قاطبه نمایندگان است که اهمیت می یابد که در هر موضوعی چه دیدگاهی داشته باشند. به عنوان نمونه اگر مجلس درباره موضوعی رویه تندی را در پیش گیرد رئیس آتی همچون علی لاریجانی نیست که بتواند وضعیت را تعدیل کند بلکه او خود باید از نمایندگان تبعیت کند و همان مسیر آنها
را پیش بگیرد. به طور کلی مجلس بعدی
رویه واحدی در مواجهه با دولت نخواهد داشت بلکه موضوع به موضوع بستگی به اینکه فضای مجلس چگونه باشد پیش خواهند رفت و در این میان رئیس آتی نیز از نفوذ بالایی برخوردار نخواهد بود.