اغتشاش در آواز موسیقی دینی


نداسیجانی
خبرنگار
موسیقی مذهبی بخشی مهم از گنجینه‌های میراث معنوی کشور و سنت‌های موسیقایی ما محسوب می‌شود که به‌صورت سینه به سینه به ما انتقال داده شده است. بخشی از این میراث پراهمیت در گذرزمان و دراثر تغییرات دوران جدید از اصالت‌های پیشین و ساختار تعریف شده آن دور شده است. آنچه امروزه از موسیقی مذهبی به گوش می‌رسد، قطعاً از ساختار فرهنگی و عرفی خود فاصله گرفته و حاصل تغییراتی است که بر اساس ذائقه نسل جدید خوانندگان موسیقی مذهبی شکل یافته و از نظر لحن و نغمه از فرم‌هایی انتزاعی برخوردارند. همه انواع موسیقی دینی و مذهبی اعم از اذان‌ها، مناجات‌ها، دعا‌ها و مراثی و سایر گونه‌های موسیقی مذهبی به نسبت دچار این تغییر شده‌اند و از ساختارموسیقی ایرانی وفواصل پیشین بیگانه هستند. «اذان» به‌عنوان ندای آسمانی و دینی، گونه مهمی از این موسیقی است که از نظر مؤمنان دعوت به امر پروردگار جهت رابطه درونی با معبود است. امروزه حتی برخی اذان‌هایی که عموماً از طریق رسانه‌های شنیداری و دیداری پخش می‌شود با الحان عربی است و از خصیصه‌های الحان وموسیقی و فرهنگ ایرانی دوره شده است. تا چند دهه پیشتر تقریباً تمامی اذان گویان اذان را با دستگاه‌ها، آوازها یا مقام‌های ایرانی همچون شور، ابوعطا، بیات ترک و در گوشه‌های روح الاواح، شهناز، حجاز و برخی گوشه‌های دیگر می‌خواندند و بسیاری از خوانندگان سرشناس دینی و مذهبی قدیم با دستگاه‌ها و مقام‌های موسیقی ایرانی آشنا بوده و موسیقی مذهبی را در قالب لحن‌های ایرانی می‌خواندند.


جهانگیرنصراشرفی، قوم شناس و قوم موسیقی شناس ایران براین نظراست که نمونه‌های قدیمی و ثبت و ضبط شده انواع اذان‌ها که دست کم تا نیم قرن پیش‌تر در ایران و مناطق مختلف کشورخوانده می‌شد (و اکنون بسیاری از خوانندگان آن در قید حیات نیستند) مبتنی بر موسیقی و فواصل ایرانی بوده و در چارچوب موسیقی ملی اعم از ردیفی و قومی اجرا می‌شده است. تنها در پاره‌ای از مناطق عرب زبان ایران، اذان را بر اساس الحان و فواصل عربی می‌خواندند اما در دوران جدید رفته رفته لحن‌های عربی اذان نیز معمول شده است و بسیاری از رسانه‌های رسمی و ملی به پخش اذان‌هایی با لحن‌های عربی علاقه نشان می‌دهند.»
این پژوهشگرموسیقی که آلبوم و مجموعه‌ای مرجع از موسیقی دینی و مذهبی ایران را با عنوان «موسیقی مذهبی شیعیان ایران» از طریق انتشارات ماهور منتشر کرده و در عین حال دبیری چند جشنواره مهم موسیقی مذهبی را در ایران بر عهده داشته در این خصوص به «ایران» گفت: «اذان‌ها با فرم‌های گوناگونی که در مناطق مرکزی و نواحی مختلف خوانده می‌شد. یکی از شاخص‌ترین الحان دینی و مذهبی اسلامی به شمار می‌آید و مهم‌ترین فراخوان موسیقایی اسلامی است. اما نباید فراموش کرد که لحن بسیاری از اذان‌ها در مناطق مختلف ایران تا چند دهه پیش بر مبنای فواصل دوگاه که از قدیمی‌ترین فواصل موسیقی ایرانی است، خوانده می‌شدند که بسیاری از ادعیه، اوراد و دیگر لحن‌های موسیقایی زرتشتیان نیز همچون اوستا خوانی، گاتا خوانی و یسنا خوانی بر اساس همین فاصله بوده است. این آوازها که مؤمنان را به پرستش و نیایش فرا می‌خواندند در گروه دیگری از مراسم آیینی دینی همچون سحر خوانی، صبح خوانی و دعاهای شامگاهی مؤمنان قدیم و زرتشتیان ایران مورد استفاده بود.»
او افزود: «پس از پذیرش اسلام از سوی ایرانیان همین لحن‌ها با تغییر در متن و محتوا درخدمت مراسم دینی مسلمانان ایرانی در نواحی مختلف کشورمان قرار گرفت. متن این گروه از آوازها از فارسی دری به عربی تغییر یافت و محتوای آنها برگرفته از قرآن یا مبتنی بر اصول شرع اسلام یا براساس دعا‌ها و استغاثه‌های دینی و مذهبی مسلمان ایران بوده است. هنوز هم در مناطق روستایی ایران اذان گوهای سالخورده‌ای هستند که اذان را بر اساس فواصل ایرانی دوگاه می‌خوانند که در طول تاریخ این کشور مورد استفاده در مناصب و مناسک دینی و مذهبی بوده است. این گروه از لحن‌ها که تا پیش از اسلام در آیین‌ها و مراسم زرتشتی مورد استفاده بود، بعد‌ها نه تنها در اذان اسلامی و دعاها و ندبه‌های دینی و مذهبی، بلکه در قرائت قرآن و قرآن خوانی‌های همه مناطق ایران رواج داشته است و اکنون نیز نمونه‌هایی از آن در برخی از مناطق و در میان اقوامی چون کرمانی‌ها، کردها، گیلانی‌ها، یزدی‌ها، خراسانی‌ها و مازندرانی‌ها به‌صورت محدود رواج دارد.»
جهانگیر نصر اشرفی درادامه بیان کرد: «اساساً تا پیش از گسترش رسانه‌های جدید بویژه تا پیش از انقلاب اسلامی دست کم در میان مردم عادی و در هیچ کجای ایران قرآن بر اساس تجوید و ترتیل خوانده نمی‌شد و همه قرآن خوانی‌ها مبتنی بر لحن‌های ملی و بومی بوده که نمونه‌های فراوانی از آن در برخی از آثار منتشر شده در آرشیو اینجانب موجود است. دراذان گویی نیز اذان‌های قدیمی که از سوی اذان گویان مشهور ایران همچون مؤذن‌زاده اردبیلی و سید جواد ذبیحی خوانده شده وهنوز هم از رسانه‌ها شنیده می‌شوند، کاملاً مبتنی و مأخوذ از موسیقی و آوازهای ردیف دستگاهی ایران است. هم‌اکنون نیز این گونه اذان‌ها بر اساس الحان ردیفی پیوسته از رسانه ملی پخش می‌شوند که حاکی از ادامه تأثیر فرهنگ ایرانی در آیین‌های موسیقایی اسلامی است. در حقیقت اذان با لحن‌های عربی به هیچ وجه سابقه‌ای در میان مسلمانان فارس زبان و اقوام ایرانی ندارد. تنها در خوزستان می‌شد اذان یا قرائت قرآن را با لحن عربی شنید و آن هم نه بر اساس و رعایت تجوید و ترتیل بلکه در این ناحیه نیز بر اساس ضبط و ثبت‌های انجام شده آوازهای عربی و بومی و قومی اعراب خوزستان مورد استفاده بود.»
به‌گفته این محقق «طی سال‌های اخیر در آوازهای موسیقی دینی و مذهبی ایران اغتشاش عجیبی رخ داده است اگرچه استثنا در اذان و قرائت قرآن فرم‌های اصیل و یا دست کم صحیح به حیات خود ادامه می‌دهند؛ اما دیگر آوازهای مذهبی بویژه انواع مداحی‌ها، مراسی و نوحه خوانی‌ها و بعضاً دردعا‌ها معجونی از لحن‌های فاقد هویت رواج یافته است و خوانندگانی با استفاده از گونه‌های مختلف موسیقی‌های روز و تلفیق‌های به اصطلاح من درآوردی معجونی را به‌نام موسیقی مذهبی به مردم عرضه می‌کنند که دست کم هیچ ارتباطی با فرهنگ موسیقایی ایران ندارد و فاقد تشخص و تفاخر و ذوق کمال یافته و هنری است. این روند در حقیقت گسترش ابتذال فرهنگی موسیقایی زیر چتر و تحت لوای مراسم و مناسکی است که برای اکثریت ایرانیان از تقدس برخوردارند.»
 او در پایان افزود: «برخلاف اکثریت خوانندگان معتقد و مؤمن نسل‌های پیشین که با اعتقادی راسخ و بی‌هیچ چشمداشتی به عرضه خالصانه موسیقی مذهبی و توسعه این بخش از فرهنگ و نیازهای معنوی مردم می‌پرداختند، بیشتر خوانندگان موسیقی مذهبی جدید عموماً با شیرین کاری، عوامفریبی و خود‌‌فریبی به گسترش فرهنگی می‌پردازند که نه تنها با لحن‌های اصیل یا هنری بیگانه هستند بلکه خلاف بنیاد‌های راسخ معنوی و ذاتی این گونه مراسم بوده و مخل هنجار های فرهنگ و هنر ملی ایران است.»