روزنامه آفتاب یزد
1399/03/11
احمدینژاد هنوز در نارمک از مردم نامه میگیرد!
آفتاب یزد- گروه سیاسی: خانه معروف نارمک هنوز محلی است که گاهی جلویش صف میکشند. باهمان نامههای معروف، بهانه خوبی است برای دیدن مرد ریز نقش و خاص دنیای سیاست ایران، برای آنکه با وی خوش و بشی کنند با او عکس یادگاری بگیرند، از خوبیهای او بگویند و با عنایت به اوضاع عجیب و غریب امروز به وی بگویند: «خدا پدرت را بیامرزد».بعد هم نامهای که معلوم نیست روی آن چه نوشته شده را به وی بدهند و بروند.محمود احمدینژاد هنوز به یاد روزهای ریاست جمهوری که گونی گونی نامه برایش میآمد و البته سرنوشت آن نامههایی که در هر کوی و برزن میرفت جمع میکرد، هم هرگز مشخص نشد که چه شد، نامههای امروز مردم راهم میگیرد و به آنها امیدی میدهد که « انشاءالله درست خواهد شد.»
بعد از هفت سال ازاین که دیگر نه رئیس جمهور است و نه به گواه عدهای میتواند دوباره رئیس جمهورشودو بهترین و نزدیکترین یارانش در زندان به سر میبرند، او ارتباط با مردم را از طریق همین نامهها درعصر ارتباطات، حفظ کرده است و البته این اواخر باشدت و حدت بیشتری. اگرچه شاید عجیبتر مردمانی باشند که جای رفتن به سمت پاستور یا باقی نهادها روی دیواراو و خانه نارمک برای درخواست تقاضاهایشان یادگاری (نامه) نوشتند.
محمود احمدینژاد که هیچ گاه نتوانسته بود علاقه خود به مدیریت جهانی را پنهان کند،این روزها دل در گرو مردمانی دارد که جلوی درب منزل او میایستند و میخواهند با وی گپ بزنند و درد دل کنند، بیانصافی است اگر نپذیریم سعه صدر او را که با حوصله پای حرفهای ملت یا همسایگان نارمکیاش مینشیند و به آنها گوش میدهد. او را پوپولیست بنامیم یا نه، اما کم نیستند افرادی از اینجا رانده و از آنجا مانده که جلوی درب خانهاش میروند تا رازدل برایش باز کنند.
> دیگر فقط توئیت هایش نیست
محمود احمدینژاد سیاست مدار داعیهدار عدالت که روزگاری بسیاری از کانونهای قدرت برای هواداری از او به صف میشدند و چند سال بعد همانها از او دوری گزیدند و وی را مطرود شده و وابسته به جریانهای انحرافی میدانستند، باردیگر مستعد برای گردو خاک به پا کردن درعرصه قدرت ایران شده است.
او این روزها دیگر چشم امید فقط به پستهای توئیتریش نبسته است تا تنها به عنوان راوی حماسهها و مقاومتهای بزرگان آمریکای لاتین در برابر استعمار سخن بگوید، یا از لباس ورزشی «سرنا ویلیامز»، تنیسور زن آمریکایی دفاع کند و بخواهد تا استفاده از پوشش «پلنگ سیاه» ویلیامز در راستای احترام به او و آزادی ممنوع نباشد و یا از «توپاک شاکور» یکی از بزرگترین ستارگان موسیقی رپ و دنبال کنندگان فرهنگ هیپ هاپ و بخشی از ترانه او یاد کند.
او گویی دوباره به قدرت برگشته، چراغ خاموش، بیسر و صدا و بازهم نامش این طرف و آن طرف شنیده میشود. خیلی فراتر از تویئتهای جنجالی و زرد او در یکی دوسال گذشته که برخی از آنها را درچند سطر بالا برشمردیم و یا کلیپها و فیلمهایی که از خود در کانالهای تلگرامی و شبکههای اجتماعی پخش میکرد.
او به دنبال فرصتی برای موجسوای روی جریان سوم بودو الان بهترین زمان برای آن موج سواری است.
> سرنوشت نامهها چه میشود؟
حجت الاسلام وحید هرو آبادی از نزدیکان احمدینژاد درباره نامه گرفتنهای احمدینژاد از مردم و سرنوشتی که این نامهها پیدا میکنند به آفتاب یزد میگوید: این روندی است که از همان پایان دوره دولت احمدینژاد هم تداوم داشت، وقتی مردم دم خانه یک فرد سیاسی میآیند او که نمیتواند به آنها بیاعتنایی کند.هرچند خیلیهای دیگر چنین کاری میکنند برای همین همیشه به صورت ثابت در وقت اداری بخشی از زمان احمدینژاد به زمانی که او با مردم صحبت میکند میگذرد، برخی ازاین افرادی که با احمدینژاد حرف میزنند یا انتقادهایی مطرح میکنند و یا
درخواستهایی دارند.
اما او که رئیس جمهور نیست پس در میان گذاشتن این درخواستها با او به چه دردی میخورد و یا بیانگر چیست؟ هروآبادی پاسخ میدهد: آقای احمدینژاد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، از سویی دیگر شاید برخی مقامات و مسئولان نتوانند بگویند ما احمدینژاد را دوست داریم چون برای آنها هزینه دارند اما مطمئنا هستند همان مقاماتی که وقتی احمدینژاد سفارشی از سوی مردم به آنها میدهد در جهت تحققش انجام وظیفه کنند.
وی میگوید: اما بخش عمدهای از این نامهها، نامههای
درددل است.
ولی این نامهها چه اندازه میتواند جنبه تبلیغاتی و چقدر نمایش بازگشت مردم به احمدینژاد را تداعی کند؟ هروآبادی میگوید: باید واقع نگرانه نگاه کرد. از سال 92 تا 99، سیاستمداران خارج از گود، سفرهای زیادی رفتند و با مردم دیدارداشتند اما واقعا با فاصله زیاد، استقبال از احمدینژاد چیز دیگری بود و این خود بیانگر همان اقبال است. درسال 96 نیز به یاد دارید در سفرهایی که او به آمل، جیرفت و زنجان داشت چه استقبالهای بینظیری از او شد. هرچند که او رد صلاحیت شد. مدیریت فعلی کشورتازه به این نتیجه رسیده که یکی پس از دیگری به طرحهای احمدینژاد برگردد، در حالی که در گذشته شاهد بودیم تا چه اندازه این طرحها به سخره گرفته شد و آن را تحقیر کردند، اما اکنون به همان طرحها بازگشتند چون راهی به جز این
وجود ندارد.
وی درباره برنامههایی که ممکن است احمدینژاد در آستانه انتخابات 1400 با اینگونه اعمال مثل دریافت نامه از مردم دنبال کند، میگوید: آقای احمدینژاد، شخصیتی است که برنامه هایش را فقط خودش میداند، او اما نگاه کلیاش این است که تحول فقط با حضور در راس قدرت صورت نمیگیرد. احمدینژاد هم اینطوری نیست که برای حضور درانتخاباتی از بیش از یک سال قبل برنامه ریزی کند آنقدر که من میدانم نه در مجلس گذشته و نه برای انتخابات آینده برنامه ریزی ندارند. اما او یک سیاستمدار است که حتما در آن باره هم مواضعی خواهد داشت و حتما این مواضع را با مردم درمیان میگذارد، ولی برنامهای به این معنا که بگوید حالا من چه بکنم که رئیس جمهور شوم چنین چیزی نیست. فردی مثل احمدینژاد اگر اراده میکرد و میخواست پستهایی را بگیرد به سمتهایی میرسید که الان بقیه خوابش را ببینند، اما پستی که در آن نتوان برای مردم کاری کرد چه ارزشی دارد و صرفا یک تکه کاغذ
بیارزش است.
احمدینژاد برنمی گردد چون...
علی صوفی- امروز بار دیگر تصاویر احمدینژاد در حالی که نامههای مردم را دریافت میکند در رسانهها پخش شده است تصاویری که این سوال را مطرح ساخته آیا ممکن است با توجه به شرایط کنونی کشور و افت محبوبیت دولت و اصلاحطلبان و از طرفی ناامیدی مردم از جریانهای چپ و راست، جریان سومی به نام احمدینژادیها شکل بگیرد و رئیس دولت سابق دوباره در دل مردم جا باز کند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت احمدینژادی یک سری ویژگیهای تبلیغاتی همیشگی داشته و دارد که اورا مشهور به پوپولیست و مردی عوامگرا کرده است.دراین رابطه احمدینژاد بسیار موفق بوده است. تصاویر اخیر نیز بیانگر همین موضوع است، او با همین ویژگی توانست یک جریانی را در کشور به وجود بیاورد تا خود را به ریاست جمهوری برساند به ویژه آنکه نقطه مقابل او مرحوم هاشمی رفسنجانی بود که تا قبل از سال 84 عملکرد زیادی در مجلس و ریاست جمهوری از خود به جای گذاشته بود که بیتردید به آن کارنامه طولانی مدت میشد ایرادات بسیاری گرفت و احمدینژاد هم برای رسیدن به قدرت همان کار را کرد یعنی بیان ایرادات کارنامه مرحوم هاشمی تا در مقابل دیکته نانوشته خود وعملکرد نداشتهاش بهتر از هاشمی جلوه کند با این ترفند در دو دوره 84 و 88 به ریاست جمهوری رسید. پیروزی او در آن دوره عملا به خاطر این بود که خودش را در مقابل مرحوم هاشمی قرار داد نه اینکه ذاتا محبوب باشد.
ازدیدگاه خیلیها احمدینژاد حتی مصداق رجل سیاسی هم نبود، او با ویژگی شعاری و پوپولیستی خودش توانست موفق باشد، اما از سویی در طول هشت سال، عملکردی از خود به جای گذاشت که برای همیشه وبال گردن اوست و این عملکرد را نمیتوان با شعار و ژست مردم دوستی پاک کرد. پدیده شوم فساد و اختلاسهای نجومی از دوران احمدینژاد شروع شد و در آنجا سرعت گرفت و بسیاری مسائل دیگر که از سال 88 کلید خورد و کسی آن سال را فراموش نخواهد کرد.
بنابراین علی رغم همه ضعفهایی که حسن روحانی از خودش نشان داد و انصافا عملکرد این دوساله به گونهای بود که سابقه منفی احمدینژاد را به حاشیه برد، اما اقدامات احمدینژاد چیزی نیست که اگر به حاشیه رفت، فراموش هم بشود. فجایعی در زمان احمدینژاد به بار آمد که خیلی کمتر از فجایع 96 تا 98 و حوادث تلخ آن بود. نباید تصور کرد که مردم دوباره به دنبال انتخاب بد و بدتر بروند. برای همین علی رغم همه نمایشهای اخیر مثل نامه گرفتنهای احمدینژاد نمیشود تصور کنیم که او دوباره احیا خواهد شد. از سویی ساختارکشور نیز به او اجازه حضور دوباره در قدرت را نمیدهد و از طرفی وی در شرایط هژمونی هم نیست که مثلا با حمایت از یک کاندیدا در سال 1400 آن کاندیدا رای بیاورد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
احمدینژاد هنوز در نارمک از مردم نامه میگیرد!
تقابل اصولگرایان با غلامرضا تاجگردون به اعتبارنامهها رسید، 9 منتخب یازدهم خواستار رد اعتبارنامه او به دلیل رانت خواری شدند
دیاکو حسینی مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در گفت و گو با آفتاب یزد
امان طبیعت بریده شده
تبدیل اقتصاد غارتی به رقابتی
به دوران سرپوش گذاشتن بر مشکلات و اشتباهات پایان دهید
زانوهای سفید برگردنهای سیاه
منت خدمت در بیبرنامگی و ندادن بودجه!
هوش فرهنگی پیشزمینه معماری پایدار
برای بحران برای انسان
دیروز سه رقیب امروز سه رفیق