منت خدمت در بی‌برنامگی و ندادن بودجه!

علیرضا صفاخو‪-‬ داستان جنگل‌های ایران یکی از تراژیک‌ترین رویدادهایی است که نه فقط در تاریخ منابع طبیعی ایران، بلکه در رفتار دولتمردان و مسئولان تمام ارکان کشور نسبت به این سرمایه‌های گرانبها به یادگار خواهد ماند! روزی جنگلخواری رسم رایج زمانه می‌شود و روزی آتش گرفتن و نبود اندک امکانات حداقلی برای اطفای آن!
به سازمان جنگل‌ها بالگرد آب‌پاش نمی‌دهند چون سازمان جنگلها از قبل ۳۰ میلیارد تومان بدهکار است و در نهایت سازمان برنامه و بودجه که برای گرفتن یک تصمیم ساده و در شرایط بحران یک هفته بالا و پایین می‌کند، آخر‌الامر با کلی منت و ادعای به قصد خدمت، دیروز دهم خرداد نصف این مبلغ را به سازمان جنگلها می‌دهد تا بلکه از زیر سیبل انتقادات شدید چند روز اخیر رهایی یابد. به واقع یعنی حفاظت از جنگلهای کهنسال کشوری مانند ایران، باید لنگ پول یک خانه گران قیمت در تهران باشد!؟
یعنی سازمان برنامه و بودجه درک درستی نمی‌تواند از پیامدهای توسعه آتش در جنگلهای زاگرس داشته باشد که چه بلایی خانمان‌سوزتر از نفس آتش در این جنگل‌ها و سوختن موجودات زنده و اکوسیستم منطقه گریبان مردمان این 4 استان را خواهد گرفت!؟ اگرچه از سازمانی که برخلاف شعار محوری مسئولان ارشد کشور در خوداتکایی به گندم، قیمت خرید تضمینی آن را در آغاز سال زراعی گذشته با تاخیر فراوان و...
... آن هم به گونه‌ای تعیین می‌کند که گویی به وزارت جهادکشاورزی لطف ارزانی داشته است، جز این رفتار هم انتظاری نیست.


نگاهی به فرق آتش‌سوزی جنگلهای استرالیا و زاگرس ایران نشان می‌دهد در استرالیا احساس عمومی این بود که دولت و پارلمانش تمام تلاششان را برای مهار آتش‌سوزی می‌کنند، اما به دلایلی موفق نمی‌شوند، اما اینجا دولت امکاناتی نمی‌دهد و جنگل همین‌گونه در آتش بی‌تفاوتی‌ها می‌سوزد و آتش به پیش می‌رود تا در کنار خسارات محیط زیستی ماندگار، اقتصاد مردم منطقه تضعیف شده و در نهایت امکان اقامت در آن مناطق را نیز از دست بدهند!
آشکارا جنس واکنش‌ها در تلاش با وجود مقهور طبیعت‌شدن با دست‌روی‌دست گذاشتن و تماشاکردن به دلیل نبود فقط 30 میلیارد تومان بودجه فرق اساسی دارد!
رئیس جمهوری در گفتگوی تلفنی با وزیر دفاع و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بر ضرورت بکارگیری تمام امکانات و تجهیزات برای مهار آتش‌سوزی در جنگلهای زاگرس و نیز برنامه‌ریزی برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه تاکید می‌کند، اما همه بر سر بودجه مجادله دارند و نبود امکانات اطفای حریق! سازمان برنامه و بودجه چگونه است در تخصیص بودجه برنامه درست و درمان ندارد؟ آیا اشک میلیونها شاهد این صحنه‌های تلخ به تخصیص ندادن 30 یا حتی 50 میلیارد تومان ارزش
ندارد؟
هنگامی که اعضای کمیسیون تلفیق مجلس دهم برای صیانت از جنگلهای زاگرس در لایجه بودجه گنجشکی اختصاص می‌دادند، فکر این روز را نکرده بودند!؟ رئیس سابق سازمان جنگلها که در مجلس دهم بر سر موضوعی دیگر یقه‌درانی می‌کرد، امروز پاسخگوی چنین دفاع ناکارآمدی هست که حال وزیر جدید جهادکشاورزی و معاونش در سازمان جنگلها باید با دست خالی آتش خاموش کنند!؟