چرا صداوسیما تجربه‌های نامطلوب از دست دادن چهره‌های شاخص خود را تکرار می‌کند؟ خودسوزی سیما با سوزاندن سرمایه‌های حیاتی

فاطمه امین‌الرعایا
روز گذشته خبری مبنی بر ممنوع‌الکار شدن محمدرضا حیاتی، مجری مطرح بخش‌های گوناگون خبری، در فضای مجازی منتشر شد. گویا پس از یک مصاحبه، مدیران سازمان صداوسیما تصمیم گرفته‌اند تا اطلاع ثانوی حیاتی بر صفحه جعبه جادویی ظاهر نشود. این در حالی است که تقریبا بیش از یک سال از تعطیلی برنامه پرطرفدار نَود به تصمیم مدیران این سازمان و عدم استفاده از عادل فردوسی‌پور در این رسانه می‌گذرد. البته این‌ها تنها دفعاتی نیست که این سازمان تصمیم به عدم استفاده از نیروهای مطرح خود می‌گیرد. حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا با وجود تجربه‌های ناموفق سازمان صداوسیما، سرمایه‌سوزی به روندی عادی در این سازمان تبدیل شده است؟
همه چیز از یک مصاحبه آغاز شد. محمدرضا حیاتی، اخبارگوی مطرح صداوسیما، در گفت‌وگویی در یک برنامه اینترنتی بعد از پرسش مجری در رابطه با دعوای مجازی یکی از ابراهیم حامدی معروف به ابی (یکی از خوانندگان خارج‌نشین) و محسن چاوشی گفت: «من خودم از ارادتمندان ابی هستم و برای من صدای ابی صدای سال‌ها خاطره است. من حدود پنجاه سال است که به ترانه‌های ابی گوش می‌دهم و تمام ترانه‌هایش را دوست دارم. ولی آقای محسن چاووشی هم در جایگاه خودشان جزو خواننده‌های مورد علاقه من هستند و سبک جدیدی را به موسیقی کشورمان آورده است که هر کسی شجاعت آن را نداشت.»
گرچه حیاتی بعدا حرف‌هایش را پس گرفت و گفت که از موضوع دعوای این دو خواننده چیزی نمی‌دانسته و صرفا به خاطر علاقه‌ای که به صدا و ترانه‌های ابراهیم حامدی داشته آن حرف‌ها را مطرح کرده است. اگر نه او خود از محبان حضرت علی(ع) است اما این ماجرا برای او گران تمام شد و مدیران صداوسیما او را تا اطلاع ثانوی تعلیق کردند. حیاتی در گفت‌وگویی درباره این تصمیم گفت: «بالاخره ممکن است شخص آقای علی عسگری، مدیر خبر، معاون سیاسی و دیگر دوستان از حرف من ناراحت شده باشند ولی هر حرفی زدم فقط از روی صداقت و حرف دلم و مردم بوده است». او همچنین بیان کرد: «از آن روز به بعد تلویزیون نرفته‌ام. تماس گرفتند گفتند فعلا نیایید. ‌من هم گفتم چشم. عرض کردم من که بازنشسته شدم و همان موقع هم قبل از دستور شما تقاضا کردم اگر امکان دارد دیگر نباشم. اگرچه مردم و صداوسیما را دوست دارم و دو سوم عمرم را در صداوسیما گذرانده‌ام. چطوری می‌توانم چنین جایی را دوست نداشته باشم. (بغض) ولی بالاخره باید روزی دل کند.»


او افزود: «تلویزیون خیلی از مجریان و گویندگان خود را از دست داده در حالی که باید از کسانی که روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده است و آن‌ها را به اینجا رسانده استفاده بهینه کند نه این که یک مجری راحت کنار گذاشته شود. خدا شاهد است ظاهر و باطن من همیشه همین بوده است و اصلا روی دیگر ندارم که می‌گویند حیاتی می‌خواهد آن را نشان دهد».
این نخستین‌باری نیست که صداوسیما یکی از چهره‌های مطرح خود را به تصمیم مدیران این سازمان کنار می‌گذارد. هنوز خاطره تلخ تعطیل شدن برنامه محبوب «90» از خاطر بسیاری از فوتبال‌دوستان نرفته است. هنوز بسیاری مشتاقانه منتظر بازگشت عادل فردوسی‌پور به صدا و سیما هستند، آرزویی که به نظر نمی‌رسد در آینده‌ای نزدیک محقق شود. ممنوع‌الکار کردن نیروهای چهره دیگر به اتفاقی عادی در این سازمان تبدیل شده است. رفتاری که تنها باعث محدودتر شدن دایره افراد کاربلد در این سازمان است. اما چرا این سازمان این رفتار را در پیش گرفته است؟ جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون در این‌ رابطه به «ابتکار» می‌گوید: یکی از دستگاه‌های بزرگ فرهنگی کشور که باید در جهت فرهنگ‌سالاری جامعه حرکت کند و در این راستا از خبره‌ترین کارشناسان و متخصصان امور فرهنگی، مدیریتی، هنری و رسانه‌ای بهره بگیرد، سازمان صداوسیما است. این سازمان متاسفانه در چند دهه اخیر برخلاف رویه رسانه‌ای و فرهنگی خود، در مسیرهای سیاسی و تجاری گام برداشته است. با باز شدن پای اسپانسرها در سال‌های اخیر، روند مدیریتی این سازمان دارای دگرگونی بنیادی و سلیقه‌ای شده به‌گونه‌ای که تمامی امکانات، بضاعت و تسهیلات این سازمان به جای آنکه در خدمت سلیقه، فرهنگ و نظر مخاطب باشد، تامین‌کننده نظرات اسپانسرها شده است. در همین امتداد، مدیران سازمان به جای حمایت از نیروهای کاربلد و حرفه‌ای سازمان و همچنین باز کردن فضا برای ایجاد خلاقیت‌های هنرمندان و خبرگان وطنی که در عرصه صداوسیما به خوبی امتحان‌شان را پس داده‌اند، جمعی از کارکنان را پای ماهواره‌ها می‌نشانند تا به تقلید از آن‌ها برنامه‌ها، فیلم‌ها و سریال‌های دست‌چندم با هزینه‌های میلیاردی بسازند.
او ادامه می‌دهد: در چنین فضایی از یک سو شاهد دور شدن صداوسیما از آمال، آرمان‌ها و سلایق مردم است و در سوی دیگر شیوه مدیریت سازمان صداوسیما سنتی و در قالب هیئتی است و از هیچ نوآوری در هیچ زمینه‌‌ای بهره نبرده، تغییرات و روش‌هایی در این سازمان مشاهده می‌شود که به هیچ عنوان جنبه مثبت و سازنده ندارند. به همین دلیل پای سلبریتی‌ها و هنرمندان درجه چندم سینما هم به تلویزیون باز شده تا تلویزیون بتواند آنتن‌های خود را همچنان پربار نشان دهد، در حالی که هیچ‌کدام از این عناصر نتوانسته‌اند جای مجریان کارآمد و حرفه‌ای تلویزیون را بگیرد.
آذین ممیزی سلیقه‌ای را یکی دیگر از آفت‌های صداوسیما می‌داند و در این زمینه می‌گوید: در ادامه روش‌های نادرست تلویزیون شاهد نوعی ممیزی سلیقه‌ای در این سازمان هستیم که گاه به سلاخی شدن سریال‌ها و فیلم‌ها می‌انجامد و در چگونگی تهیه و انتشار اخبار هم خودنمایی می‌کند. در همین امتداد چنانچه از عوامل، نیروها و چهره‌های شناخته‌شده تلویزیون فردی بخواهد در مسیر عدالت‌خواهانه و انتقاد سازنده از برخی مواضع سازمان قدم بردارد و انعکاس‌دهنده نظرهای مردم باشد، مورد غضب قرار می‌گیرد. با توجه به اینکه گروه کاملا ویژه‌ای که نه اهل تخصص رسانه‌ای هستند و نه با فرهنگ سنخیتی دارند، اداره تلویزیون را در اختیار گرفته‌اند، به صورت رابطه‌ای و فامیلی برنامه‌ها و تولیدات این سازمان را میان رفقا و هم‌خط‌های خود تقسیم می‌کنند. این نوع روند غلط سبب شده تا بسیاری از هنرمندان از تلویزیون کوچ کرده و به شبکه خانگی بروند و در آنجا فعالیت کنند. حتی کسانی را هم سراغ داریم که به دلیل همین سیاست‌ها برخی مجبور شدند به شبکه‌های ماهواره‌ای متوسط خارجی بروند.
این منتقد با اشاره به سابقه رفتارهای سلیقه‌ای در برخورد با نیروهای نخبه در سازمان صداوسیما می‌گوید: این روش و روند نادرست و ناپسند در ارتباط با تغییرات خشمگینانه در خصوص برخی عوامل و مجریان تلویزیون هم دیده می‌شود. پیش‌تر شاهد برکناری برخی هنرمندانی که در واحد گویندگی اخبار بوده‌اند، بوده‌ایم. همچنان بارها دیده شده که عوامل فنی و هنری، برنامه‌سازان، تهیه‌کنندگان و مجریان هم گرفتار این روش شده‌اند.
آذین با اشاره به برخورد صداوسیما با حیاتی درباره تبعات چنین رفتارهایی این‌گونه می‌گوید: حرکت اخیر این سازمان درخصوص مورد غضب قرار دادن آقای حیاتی که از چهره‌های شناخته‌شده و تاریخی تلویزیون کشور محسوب می‌شود نه‌‌تنها حرکتی درست، اصولی، سازنده و هدفمند نیست بلکه نشان‌دهنده تدوام تخریبگری در صداوسیما است که لطمه اساسی آن را جامعه می‌بیند و فضا برای سلیقه و سرمایه‌سالاری در تلویزیون هموار می‌شود. این روند محکوم است و بدیهی است که مسئولان تلویزیون چنانچه نخواهند رویه‌ای فرهنگی‌ در پیش بگیرند و بر اساس نگاه و نظر مخاطبان میلیونی برنامه‌های خود را جهت دهند، حاصلش دور شدن مردم از تلویزیون و روی آوردن گروه‌های بیشتر به ماهواره‌های خارچی است که خسارات جبران‌ناپذیر معنوی و مادی به جامعه خواهد زد.
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» از مشکلات و سختی برگزاری آزمون در روزهای شیوع بیماری کرونا گزارش می‌دهد ژوبین صفاری تبر فساد به ریشه اعتماد «ابتکار» پیامدها و آثار افزایش دستمزدها بر جامعه کارگری و کارفرمایی را بررسی کرد مجلس یازدهم از راه نرسیده جلسات غیرعلنی را آغاز کرد ملت، نامحرم در خانه ملت چرا صداوسیما تجربه‌های نامطلوب از دست دادن چهره‌های شاخص خود را تکرار می‌کند؟ خودسوزی سیما با سوزاندن سرمایه‌های حیاتی «ابتکار» چرخش مواضع کشورهای عربی در قبال قطر را بررسی می‌کند ائتلاف ناکام علیه دوحه در نامه‌ای به مجلس شورای نگهبان لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان را تایید کرد جلسه اول دادگاه اکبر طبری و همدستانش با اتهامات متعدد فساد در قوه قضائیه برگزار شد رئیس‌جمهوری در جلسه اقتصادی دولت: تلاش دولت این است که اقشار کم‌برخوردار آسیب جدی نبینند معاون بین‌المللی و امور حقوقی وزارت خارجه اتفاق هریرود حاصل ترددهای غیرقانونی است جهانگیری: بخش بهداشت و درمان هم باید امکان استفاده از تسهیلات کرونایی را داشته باشد قالیباف: حمله تروریستی به مجلس نشان داد دشمن چه خواب‌های شومی برای ما دیده است شکستن تابوی برتری ینگه دنیا