روزنامه ابتکار
1399/03/19
شکستن تابوی برتری ینگه دنیا
طاهر جمشیدزاده- تظاهرات ضد نژادپرستی در آمریکا برای دوازدهمین روز متوالی کماکان خبر دستاول رسانهها و جراید کثیرالانتشار دنیاست و خشم فورانکرده آمریکاییها تاب فروکش کردن ندارد. جرقهها و گدازههای تازهای از آتشفشان تازه فوران کرده آپارتاید نژادی علیه رنگینپوستان که تز و استراتژی جدید دولتمردان کاخ سفید و در راس آنها دونالد ترامپ برای وعده محقق نشده در شعارهای انتخاباتی نوامبر۲۰۱۶میلادی به سفیدپوستان در آمریکا و برای پیروزی مجدد در انتخابات نوامبر امسال است که البته این سناریو وارونه و مهندسی معکوس دیگر در سپهر سیاست ینگه دنیا شکست خورده است و مردم در ایالتهای مختلف آمریکا دست وی و همقطارانش را خوب خواندهاند.کمتر در میان رهبران گذشته تا حال جهان کسانی شبیه دونالد ترامپ رئیسجمهور افراطی و یکجانبهگرای ایالات متحده در سپهر سیاست پا به عرصه زمامداری گذاشتهاند که چنین اندیشه کنند که ممکن است حتی قوانین طبیعی و دیسیپلین موجود غالب بر جهان پیرامون را در بعضی اوضاع و احوال استثنایی قابل تعدیل بدانند و معتقد باشند که آدمی گاهی ممکن است به یاری اعمال جادوگرانه در این قوانین تاثیر بگذارد و اعتقاد بورزند که نظمهای طبیعی را نیز مانند نظمهای دستوری میتوان جرح و تعدیل کرد و به هم ریخت و تغییر داد. خارج شدن وی از نظم و دیسیپلین کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی مثل آب و هوایی پاریس، برجام، معاهده سلاحهای میان هستهای با روسیه و چین و این اواخر معاهده آسمانهای باز نمونهای از به هم ریختن این قواعد است. هژمونی ایالات متحده در آستانه فروپاشی است و دقیقا حالا ترامپ میخواهد با کابوئیسم مدرن و استراتژی خشونت و افراطیگری در کنار بحرانهای استیضاح در مجلس نمایندگان به وسیله حزب دموکرات، تقابل تجاری با چین، کرونا، سقوط بیسابقه نفت و تراز منفی بیش از انتظار بورسهای این کشور و اکنون خشونت پلیس فدرال این کشور علیه رنگینپوستان که با کشتن جورج فلوید هفته گذشته کلید خورد و خشم، انزجار، اعتراضها و تظاهراتهای بیسابقهای را در ایالتهای مختلف آمریکا و دیگر کشورهای جهان دامن زده است. این موضوع خود گواه شکست سیاست افراطی نئوکانها و جناح راست افراطی و جمهوریخواه حاکم بر کاخ سفید است که اکنون به جای راهکار برای برونرفت از وضعیت گرفتار آمده برای ترس از در امان ماندن تحصنکنندگان در ورودی کاخ سفید به پناهگاه پناه میبرد و به گارد ملی دستور برخورد قاطع با معترضین را صادر میکند. فروپاشیدن قبیلهپرستی جادویی مدرن آمریکایی در زمان دونالد ترامپ پیوند نزدیک دارد با پی بردن به این امر که تابوها در قبیلههای گوناگون متفاوتند و به دست انسان وضع و به اجرا گذاشته میشوند و میتوان آنها را بدون انعکاس و بازتابهای ناگوار نقض کرد؛ اگر شخص بتواند از چنگ ضمانتهای اجرایی وضع شده به وسیله همنوعان بگریزد درست شبیه آن چیزی که کوئین کاستنر کارگردان شهیر هالیوود در شاهکار طلاییاش «با گرگها میرقصد» روایت میکند و در جلوی چشم جهانیان از قاب هنر جادویی سینما به نمایش میگذارد در یکی از دیالوگهای ماندگار فیلم شخصیت اصلی فیلم در یکی از بیبدیلترین سکانسهای فیلم میگوید دوای درد یک سرخپوست فقط نمک است. اکنون دوای ماندگاری ترامپ و دوباره رای آوردن وی در نوامبر(آبان) امسال سرکوب رنگینپوستان که از مدتها پیش و با منکوب کردن چها رنگینپوست حزب دموکرات نظیر الیزابت وارن آن را کلید زده است. فهم این مطلب شتاب بیشتری میگیرد وقتی مشاهده میشود که قوانین را قانونگذاران بشری میسازند و تغییر میدهند. چنین تجربههای افراطی که شخصی مثل ترامپ وضع کرده و به اجرا میگذارد ممکن است به این منجر شود که شخص قوانین دستوری ساخته بشر و مبتنی بر تصمیمها یا عرفها را از نظمهای طبیعی بیرون از اختیار آدمی، آگاهانه تمیز دهد بنابراین شخص دونالد ترامپ چون این دستورها و قوانین دستوری که به وسیله فرمان وی و دستور به پلیس فدرال وگارد ملی و فرمانداران ایالتهای آمریکا صادر شده از لحاظ اخلاقی مسئول این تغییر ساختار و به هم زدن دیسیپلین موجود است که همتایان قبل از وی در کاخ سفید نظیر جیمی کارتر، جورج بوش پسر، کلینتون و باراک اوباما را به واکنش جدی علیه نظم موجود و خشونت بیسابقه واداشته است. شاید وی در قبال دستورهایی که در بدو تامل و تفکر درباره این موضوع در جامعه میبیند مسئول نباشد که هست ولی نسبت به دستورهایی که میبیند میتواند تغییر بدهد و بنابراین حاضر به تحمل آنهاست، مسئولیت دارد. دستورها ساخته بشرند به این مفهوم که نباید هیچچیز و هیچکس را، اعم از طبیعت یا خدا، به غیر از خودمان به خاطرشان نکوهش و سرزنش کنیم. اگر میبینیم جای انتقاد و اعتراض دارند، بر ماست که تا جایی که میتوانیم ویرایش و اصلاحشان کنیم. لازمه این گفته آخر این است که وقتی من دستورها را عرفی یا قراردادی توصیف میکنم، غرضم این نیست که چنین دستورهایی مثل دستورهای دونالد ترامپ باید بلهوسانه، دگماندیش و خودسرانه باشند یا هر سلسله از قوانین دستوری به خوبی هر سلسله دیگر است. وقتی میگوییم بعضی پارادیمها و برخی نظامهای قانونی را میتوان بهبود بخشید و بعضی قوانین ممکن است بهتر از نظامهای قانونی دیگر باشند، مخلص کلام این است که میتوان قوانین دستوری یا نهادهای اجتماعی موجود در ینگه دنیا را با پارهای دستورهای شاخص یا معیار مقایسه کرد که تصمیم گرفتهایم یا به این نتیجه رسیدهایم که شایسته محقق شدن هستند. ولی حتی همین معیارها هم ساخته ما هستند؛ به این مفهوم که تصمیم ما در ترجیح آنها تصمیم خود ماست و ما به تنهایی بار مسئولیت اختیار کردنشان را بر دوش میکشیم.
این معیارها در طبیعت یافت نمیشوند. طبیعت از امور واقع و نظمها تشکیل میشود و فی نفسه نه اخلاقی است و نه غیراخلاقی، این ما هستیم که معیارهای خویش را بر باروی طبیعت بار میکنیم یا اینکه جزئی از جهان طبیعی هستیم، اخلاقیات را در آن میآوریم. ما محصول طبیعت هستیم، اما طبیعت ما را با قدرت وارد کردن تغییرات عارضی در دنیا و پیشبینی و برنامهریزی برای آینده و گرفتن تصمیمهای دامنهدار که به خاطر آنها مسئولیت اخلاقی بر عهده داریم ساخته است. مسئولیت و تصمیم فقط با ما وارد جهان طبیعت میشود. چنین تصمیمهایی که پیشتر در بالا شرح آن رفت را هرگز نمیتوان از امور واقع(یا خبر امور واقع) استتناج کرد ولو اینکه اینگونه تصمیمها مربوط به امور واقع باشند. به عنوان مثال تصمیم به مخالفت با بردگی وابسته به این امر واقع نیست که جمیع آدمیان آزاد و برابر چشم به جهان میگشایند و هیچ انسانی با زنجیر زاده نمیشود. حتی اگر همه آزاد متولد میشدند، بعضی ممکن بود بخواهند دیگران را به زنجیر بکشند و چنین کسانی نظیر ترامپ شاید حتی معتقد باشند که شایسته است زنجیر بر سایرین بگذارند و آن پا گذاشتن پلیس آمریکایی بر گردن جورج فلوید بختبرگشته سیاهپوست با دستان زنجیرزده و تلاش و تکاپو و گفتن جملات منقطع نمیتوانم نفس بکشم جز زنجیر برتری نژادی به زعم اینان چه محلی از اعراب دارد. بر عکس اگر آدمیان با زنجیر به دنیا میآمدند، بسیاری از ما ممکن بود خواستار برداشتن زنجیرها شویم. به عبارت دقیقتر اگر یک امر واقع را تغییرپذیر بدانیم از قبیل این امر واقع که بسیاری مردم به بیماری دچارند امکان دارد مواضع مختلف نسبت به آن اختیار کنیم. میتوانیم تصمیم به کوشش برای تغییر امر واقع مذکور بگیریم یا میتوانیم تصمیم به ایستادگی در برابر هرگونه تلاش وکوشش از این قبیل بگیریم یا میتوانیم تصمیم بگیریم که هیچ اقدامی نکنیم. تمام تصمیمهای اخلاقی بدینگونه ربطی با بعضی امور واقع پیدا میکنند. بهویژه بعضی امور واقع در حیات اجتماعی و تمام امور واقع تغییرپذیر در حیات اجتماعی میتوانند باعث بسیاری تصمیمهای مختلف شوند. این نشان میدهد که چنین تصمیمهایی هرگز نمیتوانند از این امور واقع یا وصف آنها قابل استنتاج باشند.
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» از مشکلات و سختی برگزاری آزمون در روزهای شیوع بیماری کرونا گزارش میدهد
ژوبین صفاری
تبر فساد به ریشه اعتماد
«ابتکار» پیامدها و آثار افزایش دستمزدها بر جامعه کارگری و کارفرمایی را بررسی کرد
مجلس یازدهم از راه نرسیده جلسات غیرعلنی را آغاز کرد
ملت، نامحرم در خانه ملت
چرا صداوسیما تجربههای نامطلوب از دست دادن چهرههای شاخص خود را تکرار میکند؟
خودسوزی سیما با سوزاندن سرمایههای حیاتی
«ابتکار» چرخش مواضع کشورهای عربی در قبال قطر را بررسی میکند
ائتلاف ناکام علیه دوحه
در نامهای به مجلس
شورای نگهبان لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان را تایید کرد
جلسه اول دادگاه اکبر طبری و همدستانش با اتهامات متعدد فساد در قوه قضائیه برگزار شد
رئیسجمهوری در جلسه اقتصادی دولت:
تلاش دولت این است که اقشار کمبرخوردار آسیب جدی نبینند
معاون بینالمللی و امور حقوقی وزارت خارجه
اتفاق هریرود حاصل ترددهای غیرقانونی است
جهانگیری:
بخش بهداشت و درمان هم باید امکان استفاده از تسهیلات کرونایی را داشته باشد
قالیباف:
حمله تروریستی به مجلس نشان داد دشمن چه خوابهای شومی برای ما دیده است
شکستن تابوی برتری ینگه دنیا