اصلاح‌طلبان به كارمند دولت تبديل نشوند

باتوجه‌به مشکلات و بحران‌هاي امروز کشور فکر مي‌کنيد بتوانيم پيش‌بيني قابل اتکايي از انتخابات 1400 و مشارکت مردم در انتخابات آتي داشته باشيم؟
سياست و مسائل سياسي در ايران روند مبهمي دارد و همين موضوع باعث مي‌شود در هيچ برهه‌اي نتوانيم پيش‌بيني دقيقي از اتفاقات آينده داشته باشيم و بايد تکليف مسائل روشن شود تا بتوان درخصوص وقايع سياسي در آينده صحبت کرد. علاوه‌براين حساسيت‌هاي بيشتري هم روي انتخابات سال 1400 وجود دارد و اين ابهام درخصوص وقايع سياسي در ايران شامل انتخابات آتي هم مي‌شود. ساختار سياسي نظام يک ظرفيت بسيار مهم در خود دارد که قوه مجريه نام‌گذاري شده و انتخابات رياست‌جمهوري در واقع تعيين‌کننده سياست يک مجموعه بسيار بزرگ و توانمند به اسم دولت در نظام جمهوري اسلامي است. علاوه‌براين فردي که انتخاب مي‌شود طبق قانون مجري قوانين اساسي است که مردم با راي خود به او قدرت مي‌دهند و هر کدام از اصول قانون که معطل بماند به عهده رئيس‌جمهور در ساختار فعلي نظام است و رئيس‌جمهور بايد مانع از نقض قانون اساسي در کشور باشد و اين شأنيتي است که رئيس قوه مجريه دارد؛ به اين ترتيب، اگر روشن نباشد که مردم چه شخصي را در چه جايگاهي انتخاب مي‌کنند و تلقي از راي مردم مسائل ديگري باشد اين ابهام مانع از تحليل‌هاي درست درخصوص آرايش نيروهاي سياسي مي‌شود و حتي نمي‌توان در خصوص افراد هم تعبير درستي داشت؛ بنابراين با توجه به اين ابهام‌ها نمي‌توانيم به انتخابات 1400 بپردازيم، مگر آنکه در اين مسائل رفع ابهام صورت بگيرد.
با اين تفاسير چه مولفه‌هايي را براي بازگشت مردم پاي صندوق‌هاي راي و تجربه مشارکت پرشور آنها در انتخابات، موثر مي‌دانيد؟
مردم قرار است در انتخابات آتي چه فردي را با چه اختياراتي انتخاب کنند؟ اگر انتخاب مردم موثر باشد و رئيس‌جمهور توسط مردم انتخاب شود و اختيارات قانوني داشته باشد و رقابت هم بين اشخاصي باشد که تمام گرايش‌هاي متکثر سياسي ايران را پوشش بدهد و حداقلي از رقابت بين شخصيت‌ها و رجال سياسي که زنان و مردم را شامل مي‌شود؛ صورت بگيرد و امکان رقابت را داشته باشند مي‌توان اسم آن انتخابات گذاشت، نه آنکه برخي نهاد‌ها افرادي را انتخاب کنند و به مردم بگويند از ميان سلايق آنها رئيس‌جمهور انتخاب کنند. اما اگر رقابت واقعي صورت بگيرد، ابهام‌ها هم از بين خواهد رفت. مردم بايد مطمئن باشند انتخاب آنها منشأ اثر خواهد بود و در اين مورد مي‌توان از امروز بستر‌سازي کرد اما اگر ابهام‌ها برجاي خود باقي باشند، هيچ نظريه يا تحليل نمي‌تواند بر اتفاقات آينده سياسي کشور صادق باشد. بايد قدرت با شفافيت براي مردم تعريف شود.


درحال‌حاضر جريان اصلاحات بايد در ترميم پايگاه اجتماعي خود را اولويت قرار بدهد يا حضور در قدرت به هر قيمتي؟
جريان اصلاح‌طلبي ساليان طولاني است که در ارکان قدرت حضور ندارند و اگر اشخاصي در ارکان قدرت از اين جريان، خدمت مي‌کنند صرفا کارمند دولت‌ها هستند؛ چراکه اصلاح‌طلبي به معناي واقعي خود زماني معنا دارد که برنامه‌هاي آن اجرا شود و جريان اصلاح‌طلب با فردگرايي تفاوت دارد. اگر شخصي در هر مقامي اصلاح‌طلب است اما نمي‌تواند برنامه‌ها و سياست‌هاي اين جريان را اجرا کند نمي‌توان گفت دولت يا نهادي اصلاح‌طلب است. برنامه عمل اصلاح‌طلبانه که مجري اصلاح‌طلب هم داشته باشد بايد اداره حکومت را رقم بزند، نه اينکه صرفا از اصلاح‌طلبان براي اداره برخي صندلي‌ها استفاده شود. هرگاه اصلاح‌طلبان در پيشگاه راي مردم با برنامه اصلاح‌طلبي انتخاب شدند و در جهت پي‌ريزي اين برنامه‌ها در اداره حکومت تلاش کردند مي‌توانيم بگوييم قدرت در دست اصلاح‌طلبان است اما طي ساليان اخير هيچگاه چنين شرايطي در کشور وجود نداشته است. اصلاح‌طلبان بايد اين تضمين را داشته باشند که بتوانند وقتي در معرض رقابت قرار مي‌گيرند و پيروز مي‌شوند برنامه‌هاي اصلاح‌طلبانه را در کشور اجرا کنند، به غير از اين دليلي براي حضور در قدرت ندارند و حضور در قدرت با اين شرايط درست نيست. منشأ قدرت اصلاح‌طلبان بايد شناسايي شود، آيا منشأ قدرت آنها صندلي‌هاي مجلس است يا قدرت خود را از هواداران در ميان مردم مي‌گيرند؟
با اين وجود اگر چهره‌هاي موثر جريان اصلاحات تاييدصلاحيت نشوند بايد از ميدان سياست فاصله بگيرند؟
در نهايت در صورت رفع ابهامات موجود و برگزاري يک انتخابات واقعي در کشور جريان اصلاحات چهره‌هاي بسيار موثر و کارآمدي دارد که حضور آنها در کرسي‌هاي قدرت مي‌تواند راهگشا باشد. در جريان اصلاح‌طلب چهره‌هايي وجود دارند که امتحان خود را به مردم پس داده‌اند. اگر انتخابات و رقابت به شکل چندسال قبل باشد بايد به فايده‌مندي چنين مشارکتي ميان مردم و جريان‌هاي سياسي شک کرد، چراکه مردم بايد مطمئن باشند که راي آنها موثر است و روي سرنوشت‌شان تاثير مي‌گذارد تا در انتخابات شرکت کنند يا پاي صندوق‌هاي راي بيايند اگر غير از اين باشد نمي‌توان از جامعه خواست که مشارکت پرشوري داشته باشند. همچنين جريان اصلاحات هم بايد بداند در صورت حضور در انتخابات امکان رقابت دارد و اگر در انتخابات پيروز ميدان باشد به آنها اجازه داده مي‌شود که برنامه‌هاي خود را عملي کنند.