اصلاح رویه‌ها و مبارزه با فساد

بحث مبارزه با فساد در کشور ما تازگي ندارد و هرازگاهي در گذشته هم اين بحث مطرح و بعضا همراه با تبليغات بسيار بوده است اما آنچه هست اينکه به‌هيچ‌وجه بحث‌هايي که در راستاي مبارزه با فساد مطرح بوده به نتيجه درست و حسابي نرسيده‌اند و به‌رغم مطرح شدن بحث‌هاي مبارزه با فساد، هميشه شاهد خبرهايي در ارتباط با مساله فساد در کشور بوده‌ايم. اينکه چرا اين اتفاق مي‌افتد چون فساد دلايل متعدد دارد که به ساختار اقتصادي کشور هم برمي‌گردد و از طرف ديگر، به يکسري مسائل سياسي و سياست‌هايي که کشور داشته نيز مربوط است. به هر حال هر دو در ارتباط هم هستند، منتها ساختار رانتي اقتصاد کشور همواره فسادزا بوده و تا زماني که امکانات اقتصادي در دست دولت باشد بحث فساد مطرح است. اينکه افرادي تلاش کنند به‌هرحال به‌نوعي از طريق کسب قدرت سياسي يا نزديک شدن به قدرت سياسي از منابع عمومي به جيب خودشان سرازير کنند، هميشه در اقتصاد کشور وجود داشته و اين همان تعريفي است که از فساد صورت مي‌گيرد. از طرف ديگر، يک عده دلال پول‌ها را به جيب مي‌زنند و صنعت داخلي هم به سمت ورشکستگي مي‌رود. اگر قرار است در اين شرايط به خودروسازان کمکي شود الان خيلي از قطعه‌سازان نمي‌توانند مطالبات خود را وصول کنند که به خاطر همان زياني است که خودروسازان متحمل مي‌شوند. اگر بحث توليد داراي اهميت است معني ندارد به خودروساز فشار وارد آيد که خودرو را زير قيمت تمام‌شده واگذار کند، آن هم به افراد خاص و به شکل رانتي. درحقيقت فروش خودرو به روش قرعه‌کشي هيچ فرقي با بليت لاتاري و بخت‌آزمايي ندارد که به برخي رانت مي‌دهند. در مجموع سياست‌هاي ما چندان درست نيست و به نوعي فساد را در عرصه تصميم‌گيري‌هاي غلط و قوانين نادرست مي‌توانيم ببينيم. اينکه قوه قضائيه هرازگاهي چهار تا سلطان دستگير و با آنها برخورد کند مبارزه با فساد خيلي عميق و موثر نمي‌شود. مبارزه با فساد نياز به يک تصميم همه‌جانبه در ميان تمام دستگاه‌ها دارد که بنشينند و در عرصه‌هاي قانونگذاري، تصميم‌گيري و قضا زمينه‌هاي ايجاد فساد در کشور را بشناسند و ببندد؛ آن وقت است که مي‌توان جلوي فساد را به شکل واقعي گرفت. چندنرخي بودن و دونرخي بودن دلار، فساد ايجاد مي‌کند. يک عده مي‌توانند رانت دريافت کنند و عده ديگري نمي‌توانند. اينکه قيمت‌ها واقعي نيست و به نوعي در عرصه‌هاي مختلف رانت وجود دارد زمينه را براي فساد ايجاد مي‌کند و با شعار و تبليغات زودگذر مبارزه جدي با فساد اتفاق نمي‌افتد. مبارزه با فساد بايد دور از احساسات و براساس منطق و با استفاده از تجارب علمي کشورهاي ديگري که توانسته‌اند الگوهاي خوبي در سلامت اقتصادي داشته باشند و با کسب تجربه از آنها به کار گرفته شود. فساد جنبه‌هاي مختلف در عرصه‌هاي سياست و اقتصاد دارد و رانت‌هايي که در اين عرصه‌ها وجود دارد بايد از بين برود تا جلوي فساد گرفته شود. در اين صورت مي‌توان به طرح‌هاي مبارزه با فساد اميدوار بود و در غير اين صورت مثل گذشته طرح‌هاي مبارزه با فساد رنگ و لعاب تبليغاتي پيدا مي‌کند و بعد از مدتي هم فروکش مي‌کند.