به بن‌بست رسیدن دیپلماسی به معنای جنگ است

 
 
 
 


پس از تشکيل سازمان بين‌المللي انرژي اتمي، همواره يکي از موضوعاتي که پس از جنگ جهاني دوم مورد تهديد و نگراني بوده، موضوع اشاعه سلاح‌هاي هسته‌اي بوده است. با توجه به اين فضاي نگراني و ناامني و رقابتي که ميان دو ابرقدرت غرب و شرق وجود داشت، هر دو قطب قدرت در اوايل دهه 1970 پيرامون امضاي پيماني براي منع اشاعه سلاح‌هاي هسته‌اي به توافق رسيدند و پيماني را در اين زمينه امضا کردند که در اين پيمان به دو موضوع مهم اشاره شد؛ نخست اينکه کشورهاي دارنده سلاح هسته‌اي در يک فرصتي بايد به سمت خلع سلاح هسته‌اي پيش روند و بحث دوم و مهم اين پيمان اين بود که کشورهاي دارنده سلاح و تکنولوژي هسته‌اي اين تکنولوژي را در اختيار کشورهايي که خواهان استفاده صلح‌آميز از انرژي هسته‌اي هستند قرار دهند. هر دو قدرت اتمي جهان که عضو پيمان عدم اشاعه سلاح هسته‌اي بودند، عملا بند اول را ناديده انگاشتند ولي موضوع مقابله با اشاعه سلاح هسته‌اي به عنوان يکي از سازوکارهاي بين‌المللي براي جلوگيري از سلاح هسته‌اي در سطح جهاني مطرح شد. هرچند در اين زمينه دو ابرقدرت با سياست‌هاي دوگانه‌اي رفتار کردند. هندوستان، پاکستان و رژيم‌صهيونيستي در چارچوب فضاي دوقطبي توانستند به سلاح هسته‌اي دست پيدا کنند و به پيمان ان‌پي‌تي نيز نپيوستند. ولي پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تلاشي که جمهوري اسلامي براي استفاده از انرژي صلح‌آميز هسته‌اي داشت، باعث شد که دولت‌هاي غربي و آمريکا از اين موضوع بخواهند بهره‌برداري سياسي و تبليغاتي کنند و موضوع تلاش هسته‌اي ايران را بهانه‌اي براي فشار سياسي، تبليغاتي، رواني به جمهوري اسلامي بکنند. جمهوري اسلامي ايران همواره يکي از امضاکنندگان پيمان ان‌پي‌تي در همان اواسط دهه 1970 بود که پس از پيروزي انقلاب اسلامي بارها اعلام کردند که جمهوري اسلامي ايران همچنان پايبند به عدم اشاعه سلاح‌هاي هسته‌اي است. مذاکراتي که از سال 2003 ميان ايران و تروئيکاي اروپايي و پس از آن بين ايران و گروه 1+5 انجام شد تاکيدي بر آن بود که ايران به‌هيچ‌وجه به دنبال دستيابي به سلاح‌هاي هسته‌اي نيست و نه براساس منطق سياسي که براساس منطق ديني نيز به خود اجازه نمي‌دهد که بخواهد تلاشي در جهت دستيابي به سلاح هسته‌اي بکند. مسير جمهوري اسلامي ايران براي خروج از چنين شرايطي، ديپلماسي و رايزني با همه کشورهاي موثر جهان چون چين و روسيه و کشورهاي منطقه است و غير از اين راهي براي ما وجود ندارد و راه‌هاي ديگر پرهزينه است. جنگ، تنش و درگيري براي جمهوري اسلامي ايران پرهزينه است و بايد کمترين هزينه را براي رسيدن به اهدافمان و خروج از اين بحران انتخاب کنيم. نبايد به اين فکر کنيم که ديپلماسي و گفت‌وگو و مذاکره به بن‌بست رسيده است. به بن‌بست رسيدن ديپلماسي به معناي درگيري و تنش است. برتري و توانايي موشکي نظامي جمهوري اسلامي ايران يک توانايي بازدارنده و دفاعي است و اگر بخواهد به سمتي برود که منجر به درگيري و جنگ شود، قطعا شرايط، شرايطي نيست که کسي بتواند در آن جهت به اهداف و منافع خودش دست پيدا کند.