روزنامه آرمان ملی
1399/04/09
واكنش های دو جريان به موسوی خوئينیها
آرمان ملي- مطهره شفيعي: روز شنبه نامهاي از طرف آيتا... موسويخوئينيها به رهبرمعظم انقلاب نوشته و منتشر شد. فارغ از آنچه در اين نامه نگاشته شده بود، واکنشها به اين عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز قابل تامل است. آيتا... خوئينيها در سال 1358 بهعنوان يکي از نمايندگان مجلس خبرگان قانون اساسي انتخاب شد. پيش از اقدام دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در 13 آبان 1358 براي تسخير سفارت آمريکا، او به دانشجويان اطمينان داد که مخالفتي با اين اقدام نيست. موسويخوئينيها در دوره اول مجلس، نايبرئيس شد. سپس در سال 1364 از سوي امام خميني(ره) به دادستاني کل کشور و عضويت در شورايعالي قضايي منصوب شد. در سال پاياني عمر امام خميني نيز از سوي ايشان به عضويت شوراي بازنگري قانون اساسي منصوب شد و سمتهاي ديگر که به واسطه اعتمادي که به او وجود داشت به موسويخوئينيها سپرده شد. مخالفان موسويخوئينيها بارها از سوي مخالفانش با القاب مختلف خطاب ميشود؛ روزي به او «روحاني سرخ» و روز ديگر موسويخوئينيها را «مرد خاکستري» ناميدند. در زمان رويکارآمدن اصلاحطلبان موسويخوئينيها را «پدرخوانده اصلاحات» ناميدند. موسويخوئينيها سالهاست حاشيهنشيني در سياست را ترجيح داده و از بيان علني ديدگاههاش پرهيز ميکند که اين رويکرد به مذاق مخالفانش خوش نيامد و در راستاي انتقام از سکوت علني او تصميم گرفتند تا هر اتفاقي رخ ميدهد نام موسويخوئينيها را بهعنوان مقصر مطرح کنند. فارغ از محتواي نامه اخير موسويخوئينيها، واکنشها به اين نامه از يک ترس خبر ميدهد و آن هم واهمه از نقشآفريني موسويخوئينيها در انتخابات 1400 است. اصولگرايان به او تاختند و القابي را نثار او کردند تا به زعم خودشان موسويخوئينيها را مهره سوخته در انتخابات رياستجمهوري کنند که حتي مجال مشاوره دادن به اصلاحطلبان را نداشته باشد.فرصتي براي تخريب موسويخوئينيها
اين گزارش تاييدي بر درستي آنچه نيست که موسويخوئينيها در آن نامه نگاشت بلکه بررسي واکنشها و عقدهگشاييهاي مخالفان موسويخوئينيها است که اين نامه را دستاويزي براي هجمه به او و اصلاحطلبان قرار دادند. کيهان نقش پررنگي در تخريب موسويخوئينيها دارد، چنانکه پيش از اين يعني در 28 ارديبهشت نوشته بود: «موسويخوئينيها ماترياليست تربيت ميکرد»، اين روزنامه ديروز هم نوشت: «موسويخوئينيها مينويسند: بر زبان بسياري از مردم در کوي و برزن و در برخي محافل و مجالس، سخناني ميرود که از عمق بياعتقادي و بياعتمادي نسبت به مديريت کلان و مديران کشور حکايت ميکند. باز هم توضيح نميدهند کدام مديريت کلان موردنظر ايشان است؟ کداميک از مسئولان نظام صدها وعده به مردم دادهاند که حتي به يکي از آنها نيز عمل نکردهاند؟ کداميک از مديران ارشد نظام هر روز يک دروغ تازه بر زبان آورده و حتي زحمت يک عذرخواهي خشک و خالي هم به خود ندادهاند؟ اگر تصور ميکنيد که مردم اين طيف از مسئولان دروغگو و لافزن را نميشناسند، خود را فريب دادهايد و اگر ميدانيد که نام و نشان و مسئوليت اين عده را ميدانند، چرا جرات بيان آن را نداريد؟» فارس با رئيس انجمن علمي انقلاب اسلامي گفتوگو کرده که او هم گفته است: «اصلاحطلبان و افرادي مانند آقاي موسويخوئينيها که در ايجاد مشکلات امروز دخيل هستند بايد به اشتباه خودشان اعتراف و از مردم عذرخواهي کنند». حجتالاسلام کلانتري بحث را به موضوعات سياسي ميکشاند و تاکيد دارد: «جريان اصلاحات با تبليغات گسترده و با حجم وسيعي از تلاشهاي گوناگون و حتي شايعات و دروغ تلاش کردند دولت فعلي را به قدرت برسانند، در چنين شرايطي مطرح کردن چنين مطالبي از سوي آقاي خوئينيها بسيار عجيب است زيرا امروز همين دولت جامعه را گرفتار تورم بيحساب و کتاب، لجامگسيختگي قيمتها در حوزه مسکن، خودرو و نيازهاي اساسي کشور و مردم کرده است». در نهايت حميدرضا ترقي، عضو ارشد حزب موتلفه است که ميگويد: «موضعگيريهاي موسويخوئينيها نميتواند نقش اين جريان و اصلاحطلبان را در بحرانها و مشکلاتي که امروز کشورمان با آن روبهروست، تطهير کند». در ذهن ترقي اينچنين جا افتاده است که نامه موسويخوئينيها براي منحرف کردن افکار عمومي از عملکرد اصلاحطلبان است اما او بايد به اين سوال پاسخ دهد چه ميزان از مشکلات فعلي ارثيه دولت احمدينژاد براي روحاني بود که در اين سالها وقت زيادي از دولت براي ترميم آن اشتباهات گرفته شد. حجتالاسلام ذوعلم، استاد حوزه و دانشگاه و رئيس سابق سازمان پژوهش و برنامه آموزشي در پي انتشار نامهاي از حجتالاسلام موسويخوئينيها از او دعوت کرد در گفتوگويي به واکاوي ادعاهاي مطرحشده از سوي وي بپردازند.
نگاه اصلاحطلبان به نامه موسويخوئينيها
اصلاحطلبان از زاويه ديگر به نامه موسويخوئينيها پرداختند و سعي در تطهير او نکردند بلکه انتقاداتشان را مطرح کردند مانند صادق زيباکلام استاد دانشگاه و فعال سياسي اصلاحطلب که گفت: «گفتن چنين نقدهايي امر عجيب و تازهاي نيست اما سوالي که از آقاي موسويخوئينيها بايد پرسيد اين است که چه اسباب و عللي باعث شد که بعد از 42 سال از انقلاب شاهد چنين وضعي باشيم؟ وضعيتي که اقشار آسيبپذير حالشان خرابتر از همه ادوار است و طبقه متوسط چنان کوچک شده که شايد ديگر نتوان چنين طبقهاي را مشاهده کرد». وي افزود: «هنر موسويخوئينيها اين است که هرچندوقت يک بار انگشت اتهام را به سمت يکي از شخصيتهاي نظام نشانه ميگيرد، در صورتي که اگر قرار باشد در دادگاهي متهمان به وجود آمدن وضع کنوني احضار شوند، نخستين فردي که بايد در آن دادگاه حاضر و محاکمه شود خود آقاي موسويخوئينيهاست». اين فعال سياسي يادآور شد:«من از او ميپرسم که آقاي موسويخوئينيها آيا شما در به وجودآمدن شرايط امروز هيچ نقشي نداشتي؟ او با متهم کردن ديگران سعي ميکند بار مسئوليت را از گردن خود وانهد و کاري کند که مردم فراموش کنند که عامل تحريف گفتمان انقلاب خود او بوده است».
سایر اخبار این روزنامه
بازگشت٣هزار ميليارد از اموال بابك زنجاني
برخی می خواهند با حذف رای مردم جاده يكطرفه شود
واكنش های دو جريان به موسوی خوئينیها
کاسه داغتر از آش!
ظرفيت تنش ديگري در كشور هست؟
محدوديت افزايش بهای اجاره مسكن
پرداخت نقدي پول نفت ايران
فرعيات را رها کنيم و به ريشهها بچسبيم
افزایش آگهیهای فروش نوزاد با شیوع کرونا
آزمونی برای روابط دوستانه با چین
زورآزمایی ۲۸۹ نفر برای ۱ نفر
آغاز روندی دیگر در عراق؟
قدرت اجبار زمان و ایران جدید