‌آزمونی برای روابط دوستانه با چین

يکي از دلايلي که بحث همکاري درازمدت بين ايران و چين را مطرح کرد، اين بود که رابطه دو کشور دچار نوسانات زيادي شده بود. اساسا نوسان در سياست خارجي مانع از اين مي‌شود که تصميم‌گيرندگان بتوانند تصميم استراتژيکي اتخاذ کنند. منظور از تصميم استراتژيک يک تصميم پايدار، عميق، بلندمدت و رسمي است که فلسفه اين توافق درازمدت بين ايران و چين است. در اين چارچوب يکي از نقاط عطف اين نوسان، زماني بود که ايران برجام را امضا کرد و بعد از آن، يک تغيير جهت جدي در سياست خارجي ايران نسبت به غرب ايجاد شد که معني آن مي‌توانست نوعي بي‌توجهي به شرق باشد. با خروج آمريکا از برجام توسط ترامپ، مجددا گرايش ما به سمت چين بيشتر شد که از ديد چين نوعي نوسان در رفتار ايران قلمداد شد. البته مشکلات مشابهي از طرف چين براي ايران به‌وجود آمده به اين معني که چين با رقباي ايران همان رفتارهايي را دارد که با ايران دارد. گويي چين در پي منافع ملي خودش هست بدون اينکه به منافع متحدينش توجه داشته باشد. درهرحال اين موضوع باعث شد ايران و چين در پي ايجاد يک رابطه بلندمدت باشند. رابطه بلندمدتي که امروزه در چارچوب مشارکت استراتژيک جامع بين ايران و چين نمود دارد. در تعريف چيني‌ها، معني مشارکت نوعي تساوي و برابري است. معني استراتژيک، نوعي رابطه عميق و پايدار است و منظور از جامع، نوعي رابطه چندموضوعي (سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، علمي و غيره) است. البته چيني‌ها بيش از هفتاد پيمان مشارکت با 177 کشور که با آنها رابطه رسمي دارد، منعقد کرده و اين بيش از هفتاد توافقنامه مشارکت، از 24 الگو پيروي مي‌کند. يعني 24 الگوي پيمان مشارکت بين چين و کشورهاي ديگر وجود دارد و کشورهايي مثل ايران و عربستان در يک طبقه‌بندي قرار دارند. يعني چين همان پيمان مشارکت استراتژيک جامع را که با ايران دارد با عربستان هم دارد. الگوي مشارکت استراتژيک يک الگوي رفتاري در سياست خارجي چين است که بين «سياست عدم تعهد» و «سياست اتحاد» قرار دارد. اين سطح از روابط درواقع نه به اندازه يک پيمان اتحاد براي طرفين الزام‌آور هست و نه به اندازه يک پيمان عدم تعهد سست است، بلکه در ميانه اين دو قرار دارد. اکنون ايران و چين دارند اولين گام‌هاي اين پيمان را تجربه مي‌کنند. اگر اين تجربه موفقيت‌آميز باشد، مي‌تواند در بلوک‌بندي‌هاي آينده سياست جهان، ايران را در کنار چين قرار دهد. به عبارت ديگر، ايران در حال رصد کردن رفتار چين است و انتخاب‌هاي استراتژيک متعددي هم دارد. يکي از ويژگي‌هاي رهبري يا يکي از ويژگي‌هاي قدرت هژمون حمايت از متحدينش است. اگر چين بتواند در شرايط تنگنا از ايران حمايت کند، مي‌تواند آزمون خوبي را در خصوص مناسبات تهران و پکن پشت سر بگذارد ولي اگر بخواهد رفتاري مثل «ديپلماسي دام بدهي» را در پيش بگيرد، مي‌تواند نه تنها ايران را بلکه ساير دوستانش را نيز از دست بدهد. از اين منظر، خريد نفت از ايران و پرداخت بهاي آن براساس دلار مي‌تواند علامت رفتاري خوبي از سوي چين براي تبديل کردن ايران به يک شريک استراتژيک باشد.