ظرفيت تنش ديگري در كشور هست؟

غلامعلي جعفرزاده ايمن‌آبادي در گفت‌وگو «آرمان ملي»:
ظرفيت تنش ديگري در
كشور هست؟
امور کشور با توصيه پيش نمي‌رود
مگر دولت، دشمن است كه اينگونه برخورد مي‌كنيد


آرمان ملي- جواد باقري: همين ديروز بود که حسن روحاني اولين واکنش رسمي خود را به بحث‌هاي مخابره‌شده از صحن بهارستان که از روز اول انتقاد و سوال و جواب از دولت را در دستورکار خود گذاشته‌اند نشان داد و با اشاره به اين مساله که امروز وقت دعواي بين مجلس و دولت نيست به اتفاقات اخير مجلس پرداخت، هرچند محمدباقر قاليباف، رئيس مجلس نيز به نوبه خود نسبت به برخي اظهارات واکنش نشان داده و گفت که مردم از دعواهاي حيدري و نعمتي خسته شده‌اند. اين در حالي است که با وجود مدت کوتاهي از عمر فعاليت مجلس يازدهم گذشته آنها مدام از عملکرد دولت انتقاد مي‌کنند و تمام سوءمديريت‌هاي تاريخ ايران را پاي دولت مي‌گذارند. در اين راستا براي بررسي روابط دولت و مجلس، انتقادات نمايندگان به دولت و لزوم هماهنگي قوا «آرمان ملي» با غلامعلي جعفرزاده ايمن‌آبادي، نماينده مجلس دهم به گفت‌وگو پرداخته است که مي‌خوانيد.
روز گذشته رئيس‌جمهور اظهار داشت که شرايط فعلي شرايطي نيست که به اختلافات بين دولت و مجلس دامن زده شود و رئيس مجلس نيز به نحو ديگري واکنش نشان داد. روابط حاکم بر پاستور و بهارستان را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
اول بايد ديد که ما در چه وضعيتي قرار داريم، درآمدهاي خود را تحقق‌يافته نمي‌بينم و تمام پيش‌بيني‌هاي ما برهم خورده و وضعيت صادرات و فروش نفت به‌طور کلي تغيير کرده است. الان اگر نفت را به ميزان 100هزار بشکه بفروشيم در نوع خود هنر کرديم، درصورتي هم که موفق به فروش نفت بشويم نمي‌توانيم به‌آساني به پول آن دست پيدا کنيم. سال گذشته اعلام شده موضوع کرونا يک‌چهارم درآمد مالياتي را تحت‌الشعاع قرار داده و لذا مي‌توان گفت که کشور در شرايط بحراني قرار دارد و بايد درک کنيم که حرف‌هايي از اين دست در نوع خود قشنگ است اما در شرايط فعلي به‌کار نمي‌آيد. کشور ظرفيت يک تنش ديگر را ندارد، درست است که اعضاي فعلي مجلس شعار‌هايي را دادند که بايد به آن عمل کنند اما بايد بپذيريم که مجلس يازدهم نمي‌تواند کار ويژه‌اي را انجام دهد. همچنين مجلس در مقابل دولت هم نمي‌تواند کار مهمي انجام دهد. در صورتي مي‌توانستيم اين موضوع را بيان کنيم که منابع مالي پايدار و درستي در اختيار داشتيم و آن زمان مي‌شد ادعاي اين‌چنيني داشت. در حال حاضر فشار‌هاي خارجي به اوج رسيده، ما هم‌اينک مي‌بينيم که دشمن از هيچ فرصتي براي فشار کوتاه نمي‌آيد. در روزگاري در ايران نفس مي‌کشيم که دشمن از تحريم نا‌خداي کشتي کشور هم نمي‌گذرد. در جريان اخير گفتم که به جاي نامه‌نگاري‌ها و پشت تريبون فرياد زدن‌ها بيايند کميسيون مشترک تشکيل بدهند و دنبال راهکار باشند؛ اما به ظاهر هنوز به اين موضوع باور نيافته‌ايم که شرايط فعلي يک جنگ تمام‌عيار است. درست است که تيري شليک نمي‌شود يا صداي گلوله يا انفجار مين يا غرش تانک را نمي‌شنويم، اما آمريکا مي‌خواهد راه‌هاي نفس کشيدن ما را ببندد و با تمام توان در پيشبرد هدف‌هايش عمل مي‌کند و ما در فشار کامل هستيم. راهکار فعلي اين است که دور هم جمع شويم و ببينيم با همين منابع کمي که در اختيار داريم، با اين همه مشکلات که با آن دست‌وپنجه ‌نرم مي‌کنيم چه مي‌توان کرد. الان زمان اين است که با هم به صورت يد واحد دربياييم و با هم متحد و همدل باشيم و جايي براي تنش و کشمکش نيست. برخي سخنراني‌ها که برخي در پشت تريبون چنان در مورد مواضع داخلي صحبت مي‌‌کنند که انگار آمريکا مخاطب آنهاست و با همان ادبيات سخن مي‌گويند که انگار در مقابل دشمن ايستاده‌اند و اين بسيار تامل‌برانگيز است. برخي از افراد سخن از انقلابي‌گري مي‌گويند اما با نوع سخن گفتن خود انقلابي‌گري را زير سوال مي‌برند. با اين همه شعار‌دادن مجلس يازدهم تشکيل شد دولت بعدي را هم شاهد تشکيلش خواهيم بود نبايد در اين شرايط حساس دست به تخريب زد.
با اين اوصاف چرا اين ميزان از نارضايتي را در جامعه مشاهده مي‌کنيم؟
شعار دادن هزينه دارد بالاخره در تمام موضوعاتي که مطرح مي‌کنند منافع ملي را دخيل نمي‌بينيم. وقتي مي‌خواهيم مبارزه و مقاومت کنيم اين امر هزينه دارد، کمبود دارد، درد دارد و از اين رو گاهي بخشي از جامعه هم حق دارند که برخي موارد را مطرح کنند. به عنوان مثال چرا فرزند فلان مسئول در آمريکا است يا چرا اين همه اختلاس وجود دارد؟ نارضايتي‌ها ريشه و عوامل مختلف دارند که بايد آنها را جمع ببنديم، نارضايتي يک‌جانبه و مختص دولت نيست. به سخنان طيف‌هاي مختلف گوش مي‌دهيم همه به شکل اپوزيسيون سخن مي‌گويند منظور از همه يعني تمام کساني که در جايگاهي قرار دارند. پس چه کسي بايد کشور را مديريت و هدايت کند؟ از سخنان استانداران تا مجلس و قوا و وزيران و... ديگر همه در حال توصيه کردن هستند. آيا با توصيه کردن مي‌شود کشور را اداره کرد؟ بهتر نيست اين وضعيت را خاتمه دهيم و دنبال راه‌حل باشيم و کار و ريل‌گذاري کنيم، مقررات تعيين کنيم و ضمانت اجرا بگذاريم و هر کس که تخلف کرد برخورد کنيم؟ اين‌ها ناراحت‌کننده است مثلا مقامي که به بانک‌ها توصيه مي‌کند بايد بداند جايي توصيه نيست و بايد عمل کند. مگر بانک‌ها زير نظر آن مقام يا مسئول نيستند؟ آيا کارفرماي ديگري دارند؟
مجلس به عنوان نهاد قانونگذاري بايد ريل‌گذاري کند، چرا به سمت شعار رفته است؟
به خاطر شعارهاي که گفته‌اند مي‌خواهند به ظاهر عمل کنند اما مردم به‌خوبي فرق شعار و عمل را مي‌دانند. در موضوع مبارزه با فساد بايد توجه کرد مبارزه با فساد پشتوانه کاري و زمينه‌چيني قبلي را مي‌طلبد و فقط شعار نيست. هر کس مي‌تواند شعار بدهد. پس چرا سازوکار آن را تعريف نمي‌کنند؟ چرا راهکار ارائه نمي‌دهند؟ چرا همه دارند شعار مي‌دهند و توصيه مي‌کنند؟ به نظر من يک‌ماه همه کار کنند و حرفي زده نشود بعد همه عملکرد خود را ارائه کنند و از قالب شعار درآيند. مجلس بايد برنامه داشته باشد درحالي‌که هيچ برنامه‌اي ارائه و مشاهده نمي‌شود.