مطمئنم مردم از تندروها در انتخابات١٤٠٠ انتقام می گيرند

فضاي راديکال مجلس يازدهم با واکنش‌هاي متعددي مواجه شده است، به شکلي که اصولگرايان سنتي و معتدل نيز در حال مرز‌بندي با جريان راديکال راست هستند. راديکاليسم در نهايت مجلس يازدهم را به چه سمتي خواهد برد؟
رويکرد سلبي و راديکالي‌اي که برخي نمايندگان مجلس يازدهم در پيش گرفته‌اند از جنس شعارها و وعده‌هايي است که در دوران مبارزات انتخاباتي مي‌دادند. بنده پيش‌بيني مي‌کنم راديکال‌هاي موجود در مجلس قدرت حفظ اين فضا را بيش از يک سال نداشته باشند و پس از يک‌سال نارضايتي عمومي نسبت به عملکرد مجلس يازدهم اجازه اقدامات بعدي را نخواهد داد. در چنين شرايطي احتمال اينکه مقام معظم رهبري نيز به موضوع ورود کنند وجود خواهد داشت. ايشان تذکرات لازم را خواهند داد. برخي از نمايندگان که ارتباط مستقيم با مردم دارند پس از مشاهده بازخوردهاي منفي رفتار آنها در بين مرم تغيير رويه خواهند داد. واقعيت اين است که به‌رغم نارضايتي‌هايي که نسبت به عملکرد دولت روحاني وجود داشته، اما مردم راضي نيستند با برخي وزراي دولت برخوردهاي سخيفي مانند برخوردي که با آقاي ظريف صورت گرفت، انجام شود. مجلس در مرحله نخست بايد شأنيت و جايگاه خود را حفظ کند. اين در حالي است که نمايندگان مجلس حرمت مجلس را نگه نداشتند و حرمت آن را شکستند که اين بدعت خطرناک و تلخي است.
چرا معتقديد راديکاليسم در مجلس بيش از يک‌سال عمر نمي‌کند؟
پس از اتفاقاتي که در جلسه مجلس با حضور آقاي ظريف رخ داد، فشار افکار عمومي، رسانه‌ها و شبکه‌هاي اجتماعي به اندازه‌اي بالا بوده که برخي نمايندگان مجلس يازدهم با راديکال‌ها مرز‌بندي کرده و عنوان کرده‌اند ما در اين غائله نقشي نداشتيم. اين مساله نشان مي‌دهد نمايندگان متوجه شده‌اند که مردم اين رفتارها را نمي‌پسندند. بي‌اخلاقي همواره مذموم است. مردم انتظار دارند کسي که نماينده مجلس است، داراي منطق و استدلال باشد. شعاردادن، پرچم آتش زدن، نامه نوشتن و نماز آيات خواندن در زماني که متعلق به مردم است، مورد‌پسند مردم نيست. در شرايط کنوني برخي از نمايندگان مجلس يازدهم تغيير رويه داده‌اند و با راديکال‌هاي مجلس مرز‌بندي خود را پررنگ‌تر کرده‌اند. اين اتفاق در آينده نيز رخ خواهد داد و تعداد بيشتري از نمايندگان مرز‌بندي خود را مشخص خواهند کرد. به همين دليل نيز بنده معتقدم پس از يک سال مجلس يازدهم از فضاي راديکاليسم و دگماتيسمي که در پيش گرفته، خارج خواهد شد.


اگر مجلس يازدهم راديکاليسم را کنار بگذارد، چه آلترناتيوي براي حل مشکلات کشور خواهد داشت؟آيا با پايان راديکاليسم در مجلس شاهد غالب شدن عقلانيت خواهيم بود يا بي‌برنامگي و بي‌هدفي؟
رفتارهاي شعارگونه و راديکال نمايندگان مجلس يازدهم بيانگر آن است که مجلس داراي هدف و برنامه نيست. اگر مجلس داراي برنامه و هدف بود، به سمت راديکاليسم کشيده نمي‌شد. کسي که داراي برنامه و هدف است هوچي‌گري و غوغا‌سالاري نمي‌کند؛ بلکه تلاش مي‌کند هدف خود را در مسير صحيح و عقلايي جلو ببرد. امروز مشکلات کشور مشخص است؛ اينکه داد‌و‌بيداد و هوچي‌گري ندارد. سکه 10 ميليوني، ارز بالاي 20 هزار تومان و حجم نقدينگي و بيکاري از مهم‌ترين مشکلات کشور است که براي همه مردم مشخص است. راه‌حل اين است که کميسيون‌هاي مجلس بايد با وزرا و معاونان وزارتخانه‌ها جلسات مستمر داشته باشند تا بتوانند مشکلات کنوني کشور را حل کنند. قرار نيست نمايندگان در مجلس«فيل هوا کنند». قرار است مشکلات کشور را حل کنند که مشکلات کشور نيز مشخص است. در اصول مديريت آمده مديري که داد و بيداد کرده و فرافکني مي‌کند مديريت بلد نيست و نمي‌داند چگونه بايد از موقعيت خود به سود مجموعه استفاده کند. نماينده مجلس که نبايد داد بزند. نماينده بايد مشکلات مردم را حل کند. نماينده‌اي که داد‌و‌بيداد مي‌کند فاقد‌برنامه است و مردم اين نکته را تشخيص مي‌دهند.
چرا رفتارهاي نمايندگان مجلس يازدهم با دکتر ظريف همراه با حب‌و‌بغض و از پيش‌تعيين شده بود؟
بنده معتقدم جلسه با وزير امور خارجه بايد به صورت غيرعلني برگزار مي‌شد و علني برگزار شدن اين جلسه را يکي از نقاط ضعف اين جلسه مي‌دانم. مردم بايد همه چيز را بدانند و اين حق‌مسلم مردم است. اما با اين وجود عنوان کردن برخي مسائل به صورت علني صحيح نيست و بايد برخي جلسات به صورت غيرعلني برگزار شود. به همين دليل نوعي ناپختگي در اداره مجلس صورت گرفته است. نکته ديگر اينکه آقاي ظريف انسان مودبي است. به همين دليل نمايندگان مجلس بايد در مقابل ايشان از ادبيات مودبانه‌تري استفاده مي‌کردند. اين در حالي است که مقام معظم رهبري در گذشته از آقاي ظريف حمايت کرده بودند. واقعيت اين است که هيچ اتفاقي در کشور بدون اذن مقام معظم رهبري رخ نداده و در آينده نيز رخ نخواهد داد. از جمله افتخارات نمايندگان نهم و دهم اين است که به‌رغم اينکه در برخي موضوعات داراي ديدگاه متفاوت بوده‌اند اما در نهايت از فرامين مقام معظم رهبري تبعيت کرده‌اند.
موضوع سوال از رئيس‌جمهور در بين نمايندگان مجلس يازدهم به صورت جدي دنبال مي‌شود. اين اقدام با چه هدفي صورت مي‌گيرد؟آيا مجلس تلاش مي‌کند تقابل با دولت را علني کند؟
اين اقدام يک شو و نمايش بيشتر نيست. پيش‌بيني بنده اين است که اگر مجلس يازدهم به چنين تصميم برسد و قصد داشته باشد آقاي روحاني را استيضاح کند، مقام معظم رهبري به موضوع ورود خواهند کرد و اجازه چنين کاري را به مجلس نخواهند داد. نکته ديگر اينکه مقطع کنوني، زمان مناسبي براي چنين کاري نيست.امروز کشور در وضعيت سخت و دشواري قرار گرفته است. پيچ تاريخي‌اي که مقام معظم رهبري در گذشته عنوان کرده‌اند امروز در حال تحقق است. امروز ما در همان پيچ تاريخي قرار گرفته‌ايم. امروز کشور با شديدترين تحريم‌هاي بين‌المللي مواجه شده است، به همين دليل نيز فشار روي زندگي مردم افزايش پيدا کرده است. در نتيجه در چنين شرايطي کشور نيازمند همدلي و وحدت ملي است. در شرايط کنوني که کشور در وضعيت جنگي قرار دارد مواخذه کردن فرماندهان جنگي يک اشتباه بزرگ خواهد بود. مهم‌ترين هدف آمريکا و متحدانش اين است که نيروهاي سياسي و اجتماعي را در داخل ايران به جان يکديگر بيندازد و با هم درگير کند. به همين دليل مهم‌ترين پيامي که در شرايط کنوني مي‌توانيم به آمريکا بدهيم اين است که به‌رغم تهديدها و تحريم‌ها ما بر اعصاب خود مسلط هستيم و همه متحد و هماهنگ به دنبال شکستن اين تحريم‌هاي ظالمانه هستيم.
آيا رويکرد حاميان احمدي‌نژاد در مجلس دوز راديکاليسم پارلمان را بالا برده است؟ اين در حالي است که زمزمه‌هايي مبني بر حضور احتمالي محمود احمدي‌نژاد در انتخابات رياست‌جمهوري به گوش مي‌رسد. آيا حاميان وي در مجلس شوراي اسلامي به دنبال زمينه‌سازي براي حضور وي در انتخابات هستند؟
بنده با حضور احمدي‌نژاد در انتخابات رياست‌جمهوري مخالف نيستم و اين را يک حق مي‌دانم. مردم بايد تصميم بگيرند چه کسي رئيس‌جمهور شود. اگر مردم دوست دارند احمدي‌نژاد به عنوان رئيس‌جمهور انتخاب شود کسي نمي‌تواند از آن جلوگيري کند. سنگ‌بناي جمهوري اسلامي اين بود که هر آنچه مردم مي‌خواهند بايد اتفاق بيفتد. معتقدم آقاي احمــدي‌نژاد گزينه مناسبي براي رياست‌جمهوري نيست. با اين وجود اگر مردم به ايشان رأي بدهند بايد تبعيت کنيم. معناي دموکراسي اين است که فردي که مردم انتخاب کرده‌اند بايد به عنوان رئيس‌جمهور انتخاب شود. متاسفانه انتخابات مجلس يازدهم يکي از بدترين انتخابات پس از انقلاب اسلامي بود. نبايد اتفاقي رخ مي‌داد که مردم با صندوق‌هاي رأي قهر کنند. آمارها بيانگر اين است که در برخي شهرستان ها ميزان مشارکت حدود هشت درصد بوده است. نتيجه چنين رويکردي مجلس يازدهم بوده است. امروز از هر کسي درباره عملکرد مجلس سوال مي‌شود، عنوان مي‌کند اين مجلس، مجلس ما نيست و ما به اين نمايندگان رأي نداده‌ايم. نکته ديگر اينکه مجلس ايران مانند مجلس عربستان نيست که مشورتي باشد. در مجلس ايران قانونگذاري صورت مي‌گيرد و اين قانونگذاري براي همه لازم‌الاجراست. در ايران رئيس‌جمهور بدون‌اجازه مجلس حق آب خوردن هم ندارد. هر اقدامي که رئيس‌جمهور و اعضاي هيأت دولت انجام مي‌دهند قبل از آن توسط مجلس قانونگذاري تفهيم شده است. اگر مجلس کنوني احساس مي‌کند رئيس‌جمهور از اختيارات قانوني که مجالس گذشته در اختيار ايشان قرار داده به صورت صحيح استفاده نمي‌کند يا مسير ديگري در پيش گرفته بايد رئيس‌جمهور را مواخذه کنند. اين اقدام نيز با هياهو و جنجال‌سازي امکان‌پذير نيست. قانون اساسي تکليف همه را مشخص کرده است. توهين، تهمت و افترا در شأن مجلس نيست. نمايندگان مجلس کنوني خود را انقلابي مي‌دانند. بنده معتقدم کلمه انقلابي تاکنون به اندازه کافي آسيب‌ديده است. به همين دليل نبايد دست تازه‌اصولگراها و تازه‌به‌دوران‌رسيده‌ها بيفتد که آسيب بيشتري به آن بزنند. هنر آقاي احمدي‌نژاد همين است. سوال بنده اين است که اصولگرايان براي حربه‌هاي پوپوليستي احمدي‌نژاد و حاميانش چه برنامه‌اي دارند؟ در پاسخ بايد گفت «هيچ». اصولگرايان هيچ برنامه‌اي براي مهار احمدي‌نژاد ندارند. امروز افرادي مانند آقايان باهنر و حدادعادل کجا هستند؟ چرا به مسائل ورود نمي‌کنند؟اين افراد بايد مجلس را جمع کنند و از دست تندروها بگيرند. امروز همه مجلس درگير موضوع آقاي تاجگردون شده است. اين در حالي است که مردم به ايشان رأي داده‌اند. اگر پرونده‌اي وجود دارد رسيدگي آن بر عهده قوه قضائيه است نه مجلس.
چرا اصولگرايان سنتي و معتدل تصميم گرفته‌اند با رويکرد‌هاي مجلس مرز‌بندي کنند؟ آيا اين مرز‌بندي پتانسيل انشقاق در جريان اصولگرايي را افزايش نمي‌دهد؟
اصولگرايي يک جريان ريشه‌دار و تأثيرگذار در فضاي سياسي ايران است. معتقدم عقلاي ‌جريان اصولگرايي پس از مدتي به اين نتيجه خواهند رسيد که بايد اين وضعيت در مجلس پايان پيدا کند و به همين دليل اقدام خواهند کرد. نکته مهم اينکه به نظر مي‌رسد شرايط انتخابات رياســت‌جمهوري آينده با تندروي‌هاي صورت گرفته در حال تغيير است. امروز بخش‌هايي از مردم‌ همديگر را سرزنش مي‌کنند که چون ما در انتخابات مشارکت نکرده‌ايم اين افراد وارد مجلس شده‌اند. به همين دليل اين احتمال وجود دارد که يک اقدام انتقام‌جويانه در انتخابات رياست‌جمهوري آينده صورت گيرد. اگر اصلاح‌طلبان موفق شوند يک گزينه ريشه‌دار و مردمي را با دوز اقتصادي پيدا کنند و به مردم معرفي کنند اين احتمال وجود دارد که مردم براي جبران عدم‌حضور در انتخابات مجلس به صورت گسترده در انتخابات رياست‌جمهوري مشارکت کنند و اجازه ندهند يک تندرو به رياست‌جمهوري دست پيدا کند. تندروي‌هاي مجلس اين چرخش انتخاباتي را به وجود خواهد آورد.