قرارداد پکن-تهران پشت دیوار چین!

امین نائینی
کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه

قرارداد 25 ساله میان ایران و چین در هفته‌های اخیر بارها با فکت‌هایی از گذشته و پیش داوری‌هایی نسبت به آینده مورد قضاوت قرار گرفته است. از یک سو دولت با ترسیم چشم‌اندازی آرمانی از آینده آن را «باعث افتخار» می‌داند و حامیان نگاه به شرق معتقدند از آنجایی که در آینده چین جایگاه هژمونی ایالات متحده را در اختیار خواهد گرفت، توافق 25 ساله می‌تواند «منافع راهبردی» کلانی را نصیب ایران کند. از سوی دیگر مخالفان این توافق نگرانی‌هایی جدی را مبتنی بر ارزیابی اقدامات چین در گذشته مطرح می‌کنند. همراهی با صدام در جنگ هشت ساله ایران و عراق از طریق فروش سلاح‌های بیشتر به بغداد، موافقت پکن با چندین قطعنامه تحریمی علیه تهران در شورای امنیت سازمان ملل و البته تجربه زیاده خواهی‌های چینی‌ها در سایر کشورهایی که توافقی برقرار شده، تردیدهایی است که از سوی مخالفان مطرح می‌شود. اما به نظر می‌رسد آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته است بررسی این توافق براساس واقعیت‌های موجود است. در واقع به دور از پیش‌داوری درباره آینده یا نگاه صد درصدی بر واقعیات گذشته، این توافق در قالب شرایط امروز چگونه قابل ارزیابی است؟ بررسی دو موضوع برای پاسخ به این سوال می‌تواند راهگشا باشد. فارغ از قرارداد 25 ساله، چین و ایران در سال‌های اخیر بارها بر تقویت مناسبات و همچنین حمایت از یکدیگر در مجامع بین‌المللی تاکید کرده‌اند. از جمله از زمانی که دونالد ترامپ در ماه مه 2018 تصمیم گرفت ایالات متحده را از توافق هسته‌ای خارج کند، پکن همواره به عنوان حامی این توافق مواضع خود را اعلام کرده است. با این حال ارزیابی اقدامات عملی چین در این مدت قابل تامل است. درحالی که بعد از برجام قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی با مشارکت Total فرانسه و CNPC و طرف ایرانی منعقد شد، با خروج آمریکا از برجام شرکت فرانسوی به سرعت ایران را ترک کرد. درحالی که مانورهای بسیاری روی این مسئله داده شد که شرکت چینی به‌رغم فشار کاخ سفید در ایران باقی خواهد ماند و حتی سهم توتال را هم در این توافق برعهده خواهد گرفت


اما در عمل چند ماه بعد شرکت CNPC نیز به دلیل نگرانی از تحریم‌های واشنگتن، ایران را ترک کرد. درحالی که چین بارها اعلام کرده به برجام پایبند است و تحریم‌های ایالات متحده یکجانبه و غیرقانونی است اما تحت تاثیر همین تحریم‌ها چین به عنوان عضوی از برجام براساس آمار رسمی گمرک این کشور در چهار ماهه ابتدایی سال 2020 واردات نفت ایران را به میزان 90 درصد کاهش داده است! در واقع چین در مهمترین اقدامات پسابرجامی خود تابع تحریم‌های ایالات متحده بوده است. ایران در طول دو سال اخیر بارها از اروپا خواسته تا خروج آمریکا از برجام را جبران کند، درحالی که چین نیز مانند اروپا بخش دیگری از این توافق است و از قضا اقتصاد دوم جهان بعد از ایالات متحده. در ارزیابی دیگری از وضعیت فعلی می‌توان به پیمان امنیتی-اقتصادی شانگهایی اشاره کرد که به عنوان مهمترین سازوکار جمعی شرق یاد می‌شود. ایران از سال 2005 عضو ناظر این سازمان شد و از مارس 2008 تا کنون درخواست عضویت کامل در این پیمان را داده است. درحالی که روسیه و چین بنیان‌گذاران و مهمترین بازیگران این پیمان هستند و مقامات این کشورها بارها در سخنرانی‌ها اعلام کردند از عضویت ایران حمایت می‌کنند اما 12 سال است که درخواست ایران به عضویت کامل نیانجامیده است! بنابراین ارزیابی وضعیت فعلی بدون هیچ پیش داوری نسبت به وقایع گذشته یا موضوعاتی که درباره آینده توافق گفته می‌شود، نشان می‌دهد که دستیابی به توافقی راهبردی میان پکن و تهران براساس واقعیات امروزی چالش‌هایی به ارتفاع دیوار چین را مقابل خود می‌بیند!