روزنامه آرمان ملی
1399/04/24
جهانیسازی یا چینیسازی؟
استدلالهايي که حاميان توافقنامه تجاري بلندمدت ايران با چين مطرح ميکنند استدلالهاي درستي است. ميفرمايند: «بايد با قدرت اول اقتصادي دنيا همپيمان شد.» اين استدلال کاملا درست است، اما چرا ما در طول دهههاي گذشته هيچگاه با هيچيک از قدرتهاي اقتصادي بزرگ دنيا پيمان درخوري نبستيم. براي مثال، رئيسجمهوري محترم پيشين که اساسا دکترينش نگاه به اقتصادهاي کوچک – و در نهايت نوظهور – بود و به همين خاطر گاه از عجيبترين کشورهاي آفريقايي و گاه از آمريکاي جنوبي سر درميآورد. اصلا مگر در تمام دهههاي گذشته در ايران کسي از درهمتنيدگي در اقتصاد جهاني استقبال کرده يا به آن اولويت داده است؟ چيزي که براي ما هيچگاه مهم نبود، جهاني شدن اقتصادمان بود. براي همين شنيدن چنين استدلالي آرزوست، البته در کليت و نه فقط درباره چين (و احتمالا روسيه). براي اينکه بتوان جزئيات يک قرارداد را به درستي تحليل کرد، نياز به سواد گسترده در زمينه روابط تجاري بينالمللي است؛ لازم است ما دستکم ده مورد از اين دست توافقات را بشناسيم تا بتوانيم با نگاه تطبيقي جزئيات آن را ارزيابي کنيم. به همين دليل حتي در صورت آگاهي از جزئيات توافق، من صلاحيت نظر دادن درباره آن را ندارم. مسالهام رويکرد و فلسفه آن است که بحثي جدا از جزئيات است. بزرگترين ضرورتي که براي ايران امروز ميدانم، گشايش اقتصادي و جهانيشدنِ بيدرنگ اقتصاد آن است. اتفاقا اين همان کاري است که خود چين و روسيه با تمام توان انجام دادهاند. درگيريها و منازعات سياسي هيچگاه باعث نشده است خللي در روابط اقتصادي اين کشورها با رقبايشان ايجاد شود. کيست که نداند «جنگ تجاري» داغي از 2018 ميان آمريکا و چين وجود دارد. اصلا دليل اين جنگ همين است که تجارت فوقالعاده خيرهکنندهاي ميان دو کشور وجود دارد. مشکل دقيقا از نظر آمريکا اينجاست که براي مثال در سال 2017 آمريکا 505ميليارد دلار از چين واردات داشت، اما فقط 130ميليارد دلار به چين صادر کرد! اين يعني تراز تجاري آمريکا در برابر چين به طرز وحشتناکي منفي است و جنگ تجاري ترامپ با چين نيز سر همين است. از سال 1985 تراز تجاري آمريکا سال به سال بدتر ميشود. اکيدا توصيه ميکنم آمار ريز تجارت آمريکا و چين را از 1985 ببينيد. نسخهاي جادويي که چينيها براي خودشان تجويز کردند، اين بود که حتي با رقبا و دشمنان سياسيشان روابط تجاري گسترده و در نهايت کمرشکني را برقرار کنند. در واقع در شرايطي که خود چين به سردمدار و پرشتابترين کشور در فرايند «جهانيشدن» تبديل شده است، ما به جهانيسازي اقتصادمان بياعتنا بوديم و هستيم. من از همه حاميان توافق تجاري بلندمدت با چين عاجزانه خواهش ميکنم همين استدلال صحيح خود را بسط دهند و به کل جهان تسري دهند، وگرنه به جاي «جهانيسازي» «چينيسازي» نصيبمان ميشود.
سایر اخبار این روزنامه
نوزادان و كودكان؛ هدف موج دوم كرونا
آمدن احمدینژاد برای اختلاف انداختن
فیلترینگ به بهانه كمك به فضای مجازی
صدور کيفرخواست با ۳ عنوان اتهامي سنگين
بازار بورس به«اصلاح» نياز دارد
دولت برای رفع مشکلات و بهبود شرایط زندگی مردم تلاش میکند
انتخاب سیاستمدار یا اقتصاددان ؟
دو تصمیم مهم برای بازار ارز
بازيگري علي لاريجاني در روابط ايران و چين
بایدهای دوگانه اصلاحطلبان
نکاتی درباره همسانسازی حقوق بازنشستگان
جهانیسازی یا چینیسازی؟
در نقد مخالفت با قرارداد ۲۵ ساله