در شرایطی که هر روز دلار و سکه رکورد جدیدی را می‌زنند مسئولان مرتبط از جمله رئیس بانک مرکزی سکوت اختیار کرده اند. کارشناسان اقتصادی در گفتگو با آفتاب یزد معتقدند تداوم این روند منجر به کوچکتر شدن هرچه بیشتر سفره مردم از جمله طبقه متوسط می‌شود

سکوت تلخ
آفتاب یزد- گروه اقتصادی: «وعده، وعده، وعده.» این واژه تکراری و آشنا برای همه ایرانی‌هاست که سال‌هاست در انواع و اشکال و اصوات مختلف شنیده‌اند و دلخوش شده‌اند به شنیدن یک خبر خوب! خبری که گویا آمدنی نیست و شاخ و برگ‌های نهال رشد نکرده اقتصاد ایران در حال فروریختن است. دولت سال‌ها و ماه‌هاست وعده می‌دهد که به زودی بازار ارز را سر وسامان می‌دهد. روحانی می‌گوید اگر صادرکنندگان ارز را برگردانند، مشکل ارزی حل می‌شود. یک کارشناس در موضوع کاهش درآمدهای ارزی دولت را مقصر می‌داند و می‌گوید تا سیاست‌های کلی تغییر نکند، نمی‌توان جلوی افزایش بهای ارز را گرفت. اگرچه نخستین روز هفته جاری برخلاف هر هفته همتی رئیس کل بانک مرکزی رسم هفتگی خود را شکست و سکوت پیشه کرد و ظاهرا تلاش بسیاری از همکاران رسانه‌ای نیز در یافتن همتی به سرانجام خوشی نرسیده است! البته چه بسا خود همتی هم از وعده‌های مکرر بی‌فرجام خسته شده و حرف تازه‌ای نمی‌یابد.
حسن روحانی، رئیس جمهوری اوایل تیرماه جاری بود که در نشست هیئت دولت صادرکنندگان را خطاب قرار داد و گفت: «موظف هستند سرموقع ارز را برگردانند». او تهدید کرد: «ما اجازه نمی‌دهیم عده‌ای بخواهند از این شرایط سوء‌استفاده کنند. اگر کسی بخواهد سوء‌استفاده کند بانک مرکزی و قوه قضاییه وارد عمل می‌شوند.»
رئیس دولت دوازدهم وعده داد که صادرات غیرنفتی ایران تا آخر سال جاری به ۴۱ میلیارد دلار خواهد رسید و این به دولت اجازه می‌دهد ارز کالاهای اساسی را تامین کند. او گفت: «مردم بدانند که دولت مصمم است کنترل‌های لازم را انجام دهد.


در هفته‌های اخیر نرخ ارز در ایران به طرز چشمگیر افزایش یافته و قیمت دلار در نخستین روز هفته جاری (دیروز) از مرز 23 هزار تومان هم گذشت و ظاهرا برای نرخ بالاتر و بالاتر دورخیز هم کرده است؛ اما رئیس کل بانک مرکزی دیروز سکوت کرد تا نشان دهد در حال بررسی اعلام موضع تازه یا تداوم سکوت است! اینکه چه خواهد گفت و باز هم چه وعده‌ای به افکار عمومی به ویژه فعالان اقتصادی خواهد داد پرسشی است که باید منتظر ماند و دید.
اگرچه دور از انتظار هم نیست که همتی باز هم در شب گذشته که روزنامه زیر چاپ بوده است یا صبح امروز یکشنبه پست اینستاگرامی خود را منتشر کند.
ممکن است وی باز هم علت را بازگردانده نشدن ۲۷ میلیارد دلار از درآمد ۷۵ میلیارد دلاری ارز حاصل از صادرات و فرجام مهلت بازگرداندن ارز صادرکنندگان بداند و بازهم به نوبه خود به صادرکنندگان هشدار دهد چنانچه از دستورات سرباز بزنند برای باطل شدن کارت بازرگانی معرفی خواهند شد و معافیت‌های مالیاتی خود را نیز از دست خواهند داد.
در این میان همین 3 هفته پیش بود که علی ربیعی، سخنگوی دولت هم نوید داد «دوستان ما در بانک مرکزی برای اعمال مدیریت در شرایط ضروری بر بازار کاملا آماده هستند». او از آزاد شدن ارز ایران در برخی از کشورها خبر داده است که به گفته او «وزارت خارجه به زودی آن را اعلام می‌کند.»
همه اینها در حالی است که سایه تحریم‌های پیچیده اعمال شده علیه کشور همچنان بر سر اقتصادمان سنگینی می‌کند و برخلاف اینکه سخنگوی دولت گفته است «صادرات نفتی ما هم دارد بهتر می‌شود و صادرات غیرنفتی ما هم در بهترین دوران می‌رسد و کاهش قیمت ارز را تجربه خواهیم کرد.» اما شواهد امر گویای این امر نیست.
در این میان پرسشی که به ذهن خطور می‌کند این است که با فرض اینکه امروز یا فردا وعده تازه‌ای مانند بهتر شدن صادرات نفتی و درآمدهای ارزی» داده شود چقدر واقعی خواهد بود؟ چه عاملی یا عواملی در گرانی ارز و وضع غیرقابل کنترل بازار آن موثر است؟
اما علاوه بر عوامل "سنتی"، عوامل تازه‌‌ای هم مزید بر علت شده‌ و مردم را با این وضع نابسامان روبرو کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین دلایل این است که ایران ارز به اندازه کافی ندارد. کما اینکه ارز یک کالاست و مانند هر کالای دیگری تابع عرضه و تقاضاست. صادرات نفتی ایران سقوط کرده و ارز دریافتی ایران کم شده است.
نگاهی به پیامدهای تشدید تحریم‌ها بر درآمد نفتی ایران که در سال 98 به 8 میلیارد دلار رسید گویای وضعیت پرمخاطره حاکم بر بازار ارز ایران خواهد بود. اگرچه اقتصاددانان معتقدند به دلیل برداشته شدن برخی معافیت‌ها، درآمد سال جاری دولت به کم‌تر از 8 میلیارد دلار نیز می‌رسد. این در حالی است که درآمد ایران از صادرات نفتی در دهه ۹۰ سالانه بالای ۱۰۰میلیارد دلار بوده است!
نگاهی به آمار رسمی گویای این است که صادرات غیرنفتی ایران در سال گذشته حدود ۴۲ میلیارد دلار بوده که بخشی از آن به گفته مقام‌های بانک مرکزی و دولت به ایران بازنگشته است. در حالی که برخی اقتصاددانان معتقدند این رقم حتی می‌تواند بیشتر از ۲۷ میلیارد دلار باشد، زیرا نقل و انتقال پول به ایران بسیار دشوار شده است.
دولت ظرف ۱۵ سال گذشته ۲۸۰ میلیارد دلار ارز به بازار تزریق کرده تا بتواند قیمت ارز را متعادل کند و این ذخیره‌ای در حال حاضر وجود ندارد. رئیس بانک مرکزی نیز اگرچه وعده می‌دهد، اما به باور برخی کارشناسان ظاهرا دیگر نمی‌خواهد دست به چنین کاری بزند، چون منبعی در اختیار ندارد که بتواند مانند گذشته از قیمت ریال پیشتیبانی کند.
حمید حسینی، دبیرکل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق اخیرا به افت شدید صادرات غیرنفتی به کشورهای همسایه و متحد ایران معتقد است که اگر بتوان این کاهش را برطرف کرد، می‌توان به درآمدهای ارزی نیز دست یافت.البته صادرات ایران به امارات نیز وضع بهتری نداشته است.
وی در خصوص نگرانی‌های ناشی از تامین نشدن ارز لازم برای مدیریت بازار ارز به آفتاب یزد می‌گوید: « در چنین شرایطی لازم است گشایش‌هایی صورت بگیرد تا مرز‌های زمینی ما با کشور‌های همسایه بخصوص ترکیه و عراق باز شود، تا بتوان کالا صادر کرد، چرا که امروز به دلیل تحریم‌ها و مشکلات ناشی از کرونا، کشور در تنگنای شدید ارزی قرار گرفته و به تبع همین موضوع نیز دلار در کانال 22تا 23 هزار تومان قرار گرفته است.
این فعال اقتصادی هم‌زمان از اینکه عراق، کره‌جنوبی، چین و هند از آزادسازی درآمدهای دلاری ایران و پرداخت بدهی‌های خود به بهانه تحریم‌های آمریکا طفره می‌روند گلایه دارد و می‎افزاید: علت بازنگرداندن بخشی از ارز حاصل از صادرات در سال گذشته این بوده است که بانک مرکزی با توجه به اینکه ارزش‌های پایه صادراتی اصلاح شده و افزایش یافته بود، گفته بود تنها ۸۰ درصد ارز خود را صادرکنندگان به کشور بیاورند. یعنی ۲۰ درصد ارز حاصل از صادرات به صادرکنندگان بخشیده شد. در سال گذشته میزان صادرات افزایش داشت ولی به دلیل اصلاحات گمرک در ارزش‌های پایه رقم صادراتی تغییر نکرده بود. به باور وی، بانک مرکزی قصد دارد توپ گرانی ارز را به زمین دیگران بیاندازد.
محمدحسین بابالو، کارشناس بازار درخصوص تاثیر ناشی از رشد پرشتاب نرخ ارز بر قیمت محصولات در بازار به آفتاب یزد می‌گوید: دلار همیشه یک محرک روانی برای همه بازار بوده و این نوسان قیمت‌ها در فاز تولید ماده اولیه، هزینه تولید و محصول نهایی اثرگذار است، حتی می‌توان گفت افزایش قیمت دلار آزاد می‌تواند تورم تولیدکننده را افزایش دهد.
وی می‌افزاید: با توجه به نزدیکی 2 موضوع افزایش نرخ دلار و تورم که طی سال‌های گذشته رخ داده است در شرایط فعلی نیز این ارتباط مستقیم وجود دارد و دور از ذهن نیست که منجر به تورم شود. اما به طور کلی می‌توان گفت افزایش قیمت دلار در لایه اول فاز افزایشی روانی دارد و در لایه دوم نیز پتانسیل بازه، افزایشی فنی به همراه خواهد داشت و این یک واقعیت است.
وی با بیان اینکه دلار با قیمت بالا همچون 16500 تومان نیمایی نیز مانند یک سرعت‌گیر برای عدم کاهش نرخ ارز به شمار می‌آید اظهار می‌دارد: بطور نمونه شتاب رشد قیمت‌ها در محصولات فولادی بسیار بالاست که از نمونه‌های بارز آن می‌توان به افزایش اخیر قیمت میلگرد اشاره کرد.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه اکنون با نرخ‌های فعلی تقاضا در صورتی که با عقب‌نشینی همراه شود، پتانسیل برای تعدیل نرخ وجود خواهد داشت، می‌گوید: اما تا زمانی که امکان صادرات با نرخ دلار آزاد به کشورهای همسایه وجود دارد، انتظار یک تغییر فاز جدی در بازار وجود ندارد، مگر اینکه یک تغییری در غالب بازارهای کالایی ایجاد شود تا شاید رشد شتاب قیمت‌ها کم گردد.
‌سید کمیل طیبی کارشناس اقتصادی در گفتگو با روزنامه آفتاب یزد در خصوص تاثیرات تورم شدید نرخ دلار بر بازار نهایی اظهار می‌کند: با توجه به تامین بسیاری از مواد اولیه و همچنین نهاده‌های تولیدی از محل ارز است لذا تورم نرخ ارز بدیهی است منجر به انتظارات تورمی رو به ازدیاد و به تبع آن به کوچک شدن سفره مردم خواهد انجامید.
وی در خصوص رقابت پایاپای قیمت سکه و ارز در ایران و شکست رکوردهای قیمتی آنها در هفته‌های اخیر می‌افزاید: بازار ارز به نوعی با بازار طلا همبستگی دارد، بنابراین با افزایش قیمت ارز و همچنین سایر دارایی‌های غیرمولد در کشور دور از انتظار نیست این رقابت به هر کدام از این عوامل دامن زده باشد.
وی افزود: با این وجود نباید از مسائل موثر دیگر مانند شیوع ویروس کرونا، قطع روابط تجاری، تشدید تحریم‌ها و تاثیر آن بر بازار دارایی چشم‌پوشی کرد، این مسائل می‌تواند با ایجاد انتظارات تورمی، زمینه افزایش قیمت در بازار دارایی را فراهم آورد.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه به درازا کشیدن همه‌گیری بیماری کووید- ۱۹ هزینه‌بر است و چون زمان پایان این بیماری مشخص نیست، می‌تواند روابط تجاری ایران و کشورهای منطقه را تحت تاثیر قرار دهد اضافه می‌کند: زمانی می‌توان گفت بازار با ثبات ارزی داریم که روابط تجاری و موازنه آن متعادل و برقرار باشد. به عبارت دیگر باید واردات و صادرات در بستر تجارت خارجی اتفاق بیفتد. از سوی دیگر استراتژی اقتصادی کشور نیز باید بر مبنای توسعه محصولات و بازار صادرات باشد، تکنولوژی رشد یابد و کالاهای سرمایه تولید شود، در چنین شرایطی ثبات در بازار ارز پدید می‌آید.
به گفته وی با تداوم روند کنونی به طور قطع هر چقدر نرخ ارز و سکه افزایش می‌یابد سفره مردم به ویژه در طبقات متوسط رو به پایین کوچک‌تر خواهد شد.
با وجود روند توقف ناپذیر نرخ ارز در یک ماه اخیر و رشد خزنده اما پایدار آن و تاثیر آن در رشد تورم به نظر می‌رسد نگرانی‌های ماههای قبل از انتظارات تورمی و عدم اعتماد بازار به وعده‌های متولیان دولتی، در حال پیچیده‌تر شدن شرایط اقتصاد ایران است. اگرچه برخی هم در این رابطه بر این باور هستند که برخلاف ادعاهای همتی که بارها مدعی شده دولت به پاشیدن ارز در بازار اقدام نمی‌کند، آن را چندان محتمل نمی‌دانند!