روسیه در مسیر احیای برجام

در جريان سفر وزير خارجه کشورمان به روسيه دو اتفاق مهم رقم خورد؛ نخست مطرح شدن قرارداد 20ساله ايران و روسيه که اين معاهده شامل مقدمه و بيست و يک ماده است. ماده 6 اين معاهده بر همکاري دو کشور در حوزه انرژي، از جمله هسته‌اي اشاره کرده و تصريح مي‌کند که طرفين به گسترش مناسبات درازمدت و متقابلا مفيد خود به منظور تحقق طرح‌هاي مشترک در زمينه‌هاي حمل‌ونقل، انرژي من‌جمله استفاده صلح‌جويانه از انرژي هسته‌اي، احداث نيروگاه‌هاي اتمي، صنايع، علوم، فنون، کشاورزي و بهداشت عمومي مساعدت خواهند نمود. در بخش‌هاي ديگر بر همکاري‌هاي دو کشور در حوزه‌هاي مختلف اقتصادي، حمل‌ونقل، انرژي، سياسي و امنيتي نيز اشاره شده است. اين معاهده در جلسه سران دو به عنوان نقطه تحول ديپلماتيک محسوب مي‌شد. از سوي ديگر گفت‌وگويي تلفني ميان ظريف و پوتين رقم خورد که به نظر مي‌رسد پيرامون برجام بوده است که پس از آن نيز پوتين گفت‌و‌گويي با ترامپ انجام داد. گفت‌وگوهايي که به نظر مي‌رسد در راستاي احياي برجام رقم مي‌خورد. در مورد ايران شکي نيست که اگر در سال 2020 ترامپ برنده نشود و دموکرات‌ها بر سر کار بيايند، سياست‌ها در آمريکا نمي‌تواند به‌يکباره 180 درجه تغيير مسير بدهد و با توجه به شبکه عظيمي که 70 تا 80 درصد از نيروي آمريکا روي آن کار مي‌کنند اين وضعيت يک‌شبه يا يک‌ساله از هم نمي‌پاشد و تحريم‌ها در کوتاه‌مدت تداوم خواهد داشت. هرچند که در بخش‌هايي مداخلات با سياستگذاري‌هايي از بين خواهد رفت ولي اين تحريم‌ها ادامه خواهد داشت و به‌راحتي لغو نمي‌شود. اگر دموکرات‌ها بيايند به برجام برمي‌گردند ولي سياست خارجي آمريکا کشتي بزرگي است که تغيير جهتش زمان‌بر است. بنابراين ايران بايد به کانال‌هاي مالي و اقتصادي ديگري تکيه کند. اين کار در بلندمدت شدني است ولي به همدلي با جامعه مدني نياز دارد. اين مسير شدني است ولي نيازمند تصميمات قاطعي از سوي دولت است که بايد با برنامه دنبال شود. ما از اين راه کمي منحرف شده‌ايم که بايد تلاش کنيم به ريل اصلي برگرديم. راه ديگر اين است که کاملا به بلوک شرق يعني روسيه و چين بپيونديم که کمک مي‌کند ايران از شکاف‌هاي بين‌المللي و جنگ قدرت‌ها بهره ببرد که نياز به سياست خارجه ظريف و ماهرانه‌اي دارد. راه سوم يک مذاکره اساسي با ايالات متحده است که بعيد به نظر مي‌رسد محقق شود. امروز به جايي رسيديم که همه سياسي شده‌اند و باعث شده سياستمداران ايران در منگنه افکار عمومي قرار بگيرند. اگر به سمت مذاکره بروند گروهي فشار مي‌آورند و اگر نروند گروه ديگر و غلبه به اين افکار عمومي و تصميم درست را گرفتن کار بسيار دشواري است. بنابراين توافق 20 ساله با روسيه مي‌تواند همچون توافق با چين يک کانال موثر ديگر براي خروج از زير فشارها باشد.