روزنامه آفتاب یزد
1399/05/08
نگاهی به گفتگوی هنری احمدینژاد!
فرزام توسلی- در هفتههای گذشته مصاحبهای از محمود احمدینژاد و بهمن بابازاده منتشر شده که مانند همه کنشهای رئیس دولتهای نهم و دهم بازتابهای فراوانی در پی داشت.گفتگو از لحاظ بصری نقاط ضعف بسیاری دارد در کنار لوکیشنی که پرستیژ این سطح از مصاحبه را نداشته است؛ بابازاده حتی لباس درخور شان گفتگو با یک رئیس جمهور را بر تن ندارد! خبرنگار مستقل حوزه موسیقی اصلا میزبان خوبی نبود و احتمالا جای احمدینژاد هر رئیس جمهور یا مقام مسئول دیگری در مقابلش قرار میگرفت به بهانه نشستن قهوه خانهای و توهین آمیز بابازاده در همان ابتدا جلسه را ترک میکرد.
محمود احمدینژاد که از بدنه اصولگراترین سیاست مداران به عموم مردم معرفی شده بود مدت هاست از تغییرات اجتناب ناپذیر و اشتباهات ساختاری میگوید. او آمد تا در این مصاحبه بگوید مانند هر انسان دیگری نیاز فطری به موسیقی و هنر دارد. او میفهمید ولی دست و بالش بسته بود! و در نهایت به مخاطب بفهماند که از جنس مردم است مانند آن چه پیش از این از او بسیار دیدیم و پوپولیسم خوانده شده بود!
اگر از آغاز شاهد نسخه کامل گفتگو هستید باید چند دقیقهای نَریشن ضعیف و صدای دوست نداشتنی بهمن بابازاده به همراه موسیقیای که با کج سلیقگی مطلق انتخاب شده است را تحمل کنید. پس از آن بابازاده از دورترین آواهایی میپرسد که رئیس جمهور پیشین به یاد دارد احمدینژاد که استاد سخنوریست جملاتی زیبا و از پیش برنامه ریزی شده بیان میکند و پاسخی درخور شان میدهد «آوای لالایی مادران را زیباترین موسیقی دنیا میدانم» و در نهایت در حوزه تخصصی خود یعنی سیاست و پیرامون محدودیتهایی که عامل موسیقی اعتراضی میشود و شادی، رقص و آزادی انسانها را از بین میبرد؛ جمعبندی میکند. از اینجا به بعد بیننده هوشیار، غرض احمدینژاد از گفتگوی تابوشکنانه موسیقایی را که بهرهبرداریهای سیاسی است بیشتر لمس میکند؛ از آن سو جُدای از سر و صدای این مصاحبه، آقای خبرنگار مدتی است به دنبال درآمد از حساب یوتیوب خود است و از ویدیوی پر مخاطب فعلی درآمد ارزی بسیار خوبی خواهد داشت!
محور اصلی مصاحبه پیرامون پلِی لیستی که از لپ تاپ بابازاده پخش میشود، است. احمدینژاد از علایق موسیقاییاش به داریوش و خوانندگان مطرح دوره پهلوی دوم میگوید. شاید اگر در دوران ریاست جمهوریاش بودیم شگفت زده میشدیم اما در شرایط فعلی او و کشور خیلی عجیب نیست. آقای رئیس جمهور پیشین ما که از جزئیات قضایای هنر خیلی سر در نمیآورد با واژگان و تعاریف کلی بازی خوبی به راه میاندازد مخاطب ولی از واکنش هایش میفهمد که چه در ذهن محمود احمدینژاد است به ویژه آن جا که یکی از معروفترین تصنیفهای ایرانی یعنی
مرغ سحر را با شک و اشتباه زمزمه میکند
«بلبل شوریده زکنج قفس درآ» که در واقع
«بلبل پر بسته» است! برای ما که جوانیمان در این میان رفت یادآور «انگلیس یه جزیره کوچولو در غرب آفریقا!» و بسیاری از شیرین کاریهای دیگر آقای دکتر است.
بهمن بابازاده در ادامه به اسم «حبیب محبیان» میرسد حبیب با پشتیبانی دولت احمدینژاد به ایران بازگشت اما هیچ گاه اجازه فعالیت پیدا نکرد. حال وقت اعتراف احمدینژاد بود. نمونهای دیگر از ترسیم توازن قدرت سیاسی ایران، دولت ایران با حکومت فرق دارد! میتواند همسو باشد ولی نه لزوما و اصولا! محمود احمدینژاد به عنوان نفر اول سیستم اجرایی و دولت میخواست، اما مهرههای قدرتمند حرف شان بُرندهتر بود! حبیب آمد ولی راه به جایی نبُرد. ماند و جسمش مُرد!
اگر اَکت ها، آواها و جادوی قانع کنندگی رئیس جمهور پیشین را کنار بگذاریم! آن چه از احمدینژاد دیدیم فراتر از میانگین درک فرهنگی و هنری عموم مدیران کشور است (دم دستیترین نمونه هم سر و صدای اخیر کمیسیون فرهنگی مجلس پیرامون کتاب خوانیست!) احمدینژاد به صورت کلی حرفهای درستی پیرامون فرهنگ، هنر و موسیقی بیان کرد در جزئیات هم ورای انتظارات ظاهر شده برای نمونه در بخشی از مصاحبه میگوید از دیدن گیتار برقی و نوازندگانش که باعث نو نوار شدن موسیقی شدند خوشحال شده و یا تفاوت « موسیقی اعتراضی و سازندگی اش» و « موسیقی سیاسی و آسیب هایش » را به درستی بیان کرد. هر چند او به خوبی اندیشیده بود ولی سیل تکذیبها و انتقادات بیننده را به این اندیشه وا میدارد که چرا احمدینژاد این اظهارات قشنگ را در زمان تصدی مسولیتش ابراز نمیکرد و یا بخشی از آن اجرایی نشد!
اگر بیننده نسخه کامل گفتگو بودید و به فرهنگ، هنر و مدیریت آن آشنایی دارید بلوغ تازهتری در دیدگاهها و بیان آقای رئیس جمهور پیشین میبینید که شاید شاه بیت آن نظراتی پیرامون « مجوز » باشد. وی میگوید: «زندگی بر اساس سلیقه است. مثلا لباس و مو! یکی میخواهد مویش را بالا بزند، یکی میخواهد کوتاه کند. جامعه که پادگان نیست. ما هفت و نیم میلیارد انسان داریم با بینهایت سلیقه و آرزو! مگر میشود یک قالب تعیین کرد؟ اما یک عده را بگذاریم و بگوییم هر کسی میخواهد تولید کند بیاید از اینها اجازه بگیرد؟ خب چرا؟ اصلا برای چی؟ این افراد کی هستند؟ این حق از کجا آمده؟!» بیان عدم ضرورت مجوز و مجوز دهی از یک مقام بلند پایه کشور هر چند لذت بخش است اما، اگر بدانیم در دوران هشت ساله مدیریتش به عنوان بالاترین مسئول اجرایی کشور، چه روزگار سختی بر برخی از هنرمندان گذشته است باید نسبت به خیلی از احساسات لحظهای حین دیدن مصاحبه نیز تجدید نظر کنیم.
هر چند بیشتر کارنامه احمدینژاد در حوزه فرهنگ زمخت و دوست نداشتنی بوده و در عمل وزارت ارشاد ایشان در بیشتر حوزههای هنری و فرهنگی نمونههای بسیار ناامید کنندهای
از خود به جا گذاشته است. اما نتایج مثبتی هم در دو دوره ریاست جمهوری نهم و دهم حاصل شد آن چه از گشایش در امور موسیقی تا حد زنده ماندن فعلی اتفاق افتاد از برکت دولت قدرتمند وی به ویژه در سالهای میانیاش بود. دولتی که آن موقع اصولگرا تلقی میشد، دستوری میداد و ارگانهای دیگر به دلیل هم سویی بیشتر همکاری میکردند طبق آمار هم کمترین لغو کنسرتها متعلق به دورههای ایشان است.
دههها حتی سخن راندن پیرامون موسیقی نیز در میان برخی مسئولین کراهت داشت. شاید میاندیشیدند تا وقتی سیاست و اقتصاد هست سخن راندن پیرامون فرهنگ و هنر نوعی از سوسول گرایی تلقی میشود! البته که در چند دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری اشارهای کوچک به موسیقی و هنر از سوی نامزدهای جریان چپ، چشمکی به سمت مردم به ویژه قشر متوسط بود که اگر به من رای بدهید شرایط و آزادیهای فرهنگی، هنری بیشتر خواهد شد! اما هنوز فاصله زیادی با این درک داریم که جان، مال و ناموس یک مملکت در گرو فرهنگ آن است. تا وقتی فرهنگ آشفتهای داشته باشیم هرگونه پیشرفت اقتصادی، نظامی، سیاسی و... ناپایدار است.
سایر اخبار این روزنامه
برخورد قهری با دلالان ارز در کف خیابان راه به جایی میبرد؟
دوره شعارهای نامحدود گذشته است
راستهای سنتی سیاه لشگر شدند
اطلاعیه ستاد ملی مقابله با کرونا برای ایام محرم
بازگشت تعداد زیادی از اتباع افغان از ایران به کشورشان
انتخاب کدخدایی به عنوان رئیس جدید پژوهشکده شورای نگهبان درحالی است که پیشبینی میشود تعامل این شورا با نخبگان افزایش یابد
در مناظرههای تلویزیونی فحش دادن دیگر اثرگذار نیست
مصائب دیابتی ها در روزهای تحریم
تا تابستان 1400 امکان استفاده از واکسن کرونا وجود ندارد
گرد پیری روی سرچهرهها
جریان اصولگرایی و حلقههای قدرت
تحریم ها با جان انسان ها بازی می کنند
درباره انتصابات در استانها
نگاهی به گفتگوی هنری احمدینژاد!
مرور قرارداد با چین