بدسرپرست تنهاتر است

بابک خطی‪-‬ در دنیا همیشه تعدادی از کودکان هستند که بی‌سرپرست بوده و در مراکز مخصوص نگه‌داری شده و یا توسط خانواده‌هایی
پس از اثبات و احراز شایستگی برای والد بودن به فرزندی قبول می‌شوند و گروهی نیز بدون مرکزی جهت نگه‌داری در جامعه رها شده و در معرض آسیب‌های مختلف قرار می‌گیرند.
هر چند کودکان بی‌سرپرست مشکلات خاص خود را دارند، باید تاکید گردد بی‌سرپرست نبودن و خانواده داشتن نیز همیشه به معنی داشتن بختی بلندتر نسبت به کودکان بی‌سرپرست نیست .
داشتن والدین بی‌کفایت و زندگی در نهاد خانواده‌ای پرخطر گاهی می‌تواند آغاز مصیبتی جدید باشد.


قرار گرفتن در معرض خشونت کلامی و جسمی از جمله رنج‌هایی است که ممکن است متوجه این کودکان گردد که در مواردی خشونت عاطفی و بی‌توجهی را هم می‌توان به آن اضافه کرد و در ادامه این لیست خشونت‌های پیاپی، خشونت خطرناک جنسی از طرف والدین نیز گاهی می‌تواند گریبانگیر این کودکان گردد.
این خشونت‌ها معمولا در محیطی محدود صورت می‌گیرد و متاسفانه گاهی اطرافیان نقش حاجب و عایق را بازی می‌کنند!؟ جنایت گاهی این‌قدر در خفا صورت می‌گیرد که گرفتن سرنخی از آن دشوار است و کودکان مورد آزار قرار گرفته نیز اکثرا توان و جرات اعتراض به این جنایات هولناک را ندارند.
اینجا است که می‌توان به این نتیجه رسید که در بسیاری از موارد بدسرپرست تنها ترست.
این تنهایی عجیب،پنهانی و مزمن نیاز به اقدامی حرفه‌ای ویژه و فکورانه دارد که به نوعی بتوان به موجودی که در دهان شیر و در آستانه بلعیده شدن است کمک نمود.
راه‌حل چنین مشکل پیچیده‌ای طبعا ویژه و نیازمند صرف زمان و انتخاب روش‌های مناسب است.
روشی که در آن سازمان‌های ذی‌ربطی چون بهزیستی و سازمان‌های غیر دولتی مرتبط ابتدا به شناسایی فعال این موارد بر اساس گزارش‌های کودک آزاری و بررسی‌های میدانی و فعال خود اقدام نموده، سپس به مرکز موضوع یعنی خانواده بدسرپرست ورود کرده و پس از آن در مسئله مداخله‌ی درمانی اعم از شناخت درمانی، رفتار درمانی، ارجاع والدین پر مشکل به سطوح بالاتر روانشناسی و خصوصا روانپزشکی و دریافت دارو و در نهایت در موارد شدیدتر و در صورت نیاز بهره‌گیری از روش‌های جدی‌تر مثل بستری والدین پرمشکل در بخش‌های روانپزشکی
استفاده کرد.
باید خاطرنشان کرد که کودک مورد سوءرفتار در تمام مراحل این مداخله درمانی باید در امنیت جسمی و روانی کامل باشد.
در نهایت و در صورت کارگر نیفتادن همه این مراحل و احتمال ادامه رویه خشونت بار که منجر به آسیب جدی کودک می‌شود، می‌توان به مسئله‌ی سلب حضانت فکر کرد.
هر چند که هر کودک بهتر است در کنار والدین خود زندگی کند و بهترین تکامل و پختگی در آغوش خانواده ممکن است، گاهی ‌موقعیتی از سر ناچاری و اجبار پیش می‌آید که سلامت جسمی و روانی یک کودک علیرغم همه تلاش‌ها مورد تهدید جدی قرار می‌گیرد و راه گریزی باقی نمی‌ماند.
‌موقعیت خطیری که قبل از وقوع، همه‌تلاش‌ها برای پرهیز از آن باید با صبر و دقت انجام شود