محرم و نقش اجتماعی علم

در این تردیدی نیست که قیام عاشورا از وقایع مهم تاریخی و اعتقادی شیعیان به حساب می‌آید؛ واقعه‌ای که جنبه فرا اعتقادی پیدا کرده و صرفا خاص شیعیان به حساب نمی‌آید. این واقعه سمبل مظلومیت، ظلم ستیزی، ایثار، شهادت، عبرت و حق طلبی است. در اطراف این واقعه پر از حوادث ریز و درشتی است که می‌تواند انسانها را در هر دوره به تامل و حرکت وادارد. قهرمانان و شخصیت‌های تاریخی آن قابل توجه هستند و بخاطر همین قابلیت و ظرفیت، هر ساله تکرار و احیاء می‌شود. این‌ واقعه، سرلوحه خیلی از حرکت‌ها و اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی است. اما مسئله این است که در مراسم‌های ایام محرم معمولا اهالی علوم انسانی چه مشارکتی دارند؟! یک زمانی کسی مثل علی شریعتی از حسین وارث آدم حرف زد و با تفسیری که از امام حسین کرد، جنبشی فکری و اجتماعی در جامعه ایران ایجاد کرد. همچنین شهید مطهری با طرح قیام امام حسین به اصلاح نوع نگاه به این قیام پرداخت و دیدگاهش، گسترش عمومی پیدا کرد. اما دیگر نه از این روایت پردازان عمومی خبری هست و نه از نقشی که اهل علم در معنای حداکثری باید ایفا کنند و نمی‌کنند.
اینکه این واقعه که ظهور و بروزش در جامعه ایران گسترده است چرا اهل علم در کنشگری مراسم مربوط به آن دخالت کمتری دارند مسئله‌ای مهم از منظر «نقش اجتماعی علم» است. فرضیه‌هایی در این زمینه قابل طرح است. از جمله اینکه وجود یک روایت رسمی و عادی از این قیام باعث این نوع از جلوه‌گری و تبلور شده است؟ یا اینکه، اهل علم، اینگونه مراسم را به فضای سطحی و توده‌ای مرتبط می‌دانند و در نتیجه با آن همراه نمی‌شوند؟ یا اینکه دانشگاهیان که‌ خود را به فضای روشنفکری نسبت می‌دهند با آن نسبتی برقرار نمی‌کنند؟ یا اینکه بستر مشارکت اهل علم در این مراسم‌ها وجود ندارد و لذا اگر هم بخواهند مشارکت کنند «تریبون» ندارند؟ اینها از جمله فرضیه‌های مربوط به عدم مشارکت اهل علم در مراسم‌های مربوط به قیام عاشورا است. از آنجا که از یک طرف نقش اجتماعی علم، یک دغدغه مهم است و از طرف دیگر مراسم‌های عاشورا می‌تواند کیفی‌تر از این برگزار شود روی ضرورت نقش اهل علم در این مراسم‌ها باید تامل و تاکید داشت.
همانطور که گفته شد واقعه عاشورا از بزرگترین حوادث  تاریخ خصوصا برای شیعیان است و در جامعه ایرانی نیز رسوخ فرا اعتقادی‌تر از مذهب تشیع دارد اما بحثی معطوف به افزایش کیفیت که البته جنبه آسیب شناسانه و انتقادی دارد این است که چطور می‌شود سهم اهالی علوم انسانی را در این مراسم‌ها بالا برد؟ چرا که صرفا نوحه و بعضا سخنرانی برخی روحانی‌ها در مراسم‌های محرم برجسته است. نوحه خوان‌ها و مداحان  بر مراسم‌های محرم سلطه دارند و واعظان و سخنرانان در حاشیه قرار دارند. اهالی علوم انسانی هم در این مراسم‌‌ها در بهترین حالت فقط مثل بقیه مردم عادی شرکت و عزاداری می‌کنند. حال آنکه اهل علم، می‌توانند در اندیشه ورزی و عرضه دیدگاه‌های خود در این مراسم‌ها مشارکت داشته باشند. به گونه‌ای که به نقش اجتماعی خود بپردازند.
واقعه عاشورا قابلیت و ظرفیت آن ‌را دارد که از منظرهای جامعه شناختی، فرهنگی، سیاسی، عرفانی، تاریخی و مباحث الهیاتی که رشته‌هایی در دانشگاه‌ها‌ دارد، بررسی شود و از این جنبه‌ها نیز، اهالی علوم انسانی می‌توانند فعالیت کنند و عدم فعالیت آنها اشکال ایجاد می‌کند.


در حال حاضر انگار مراسم ایام محرم صرفا برای یک عده خاص تعریف شده است و سهم‌ اهل علم در اندیشه ورزی مربوط به آن به عنوان یک کنش عبادی -فکری کم است. هرچند در نوشته جات و کتاب‌ها و مقالات متفاوت قیام عاشورا از منظرهای متنوع مورد بررسی قرار گرفته است اما بحث اینجاست که حضور اجتماعی اهالی علوم انسانی در غیر از محیط‌ها و فعالیت‌های آکادمیک به طور کلی کم است و در حد هیچ است. البته این اشکال شاید به این‌بر گردد که دانشگاه در صحنه اجتماعی جامعه ایرانی حضور پررنگی ندارد و یک نمودِ این، کمرنگی و کم نقشی در مراسم‌های ایام محرم است که انگار متولی خاص دارد. بخاطر همین نکته، مراسم‌های محرم بعضا در حد ظواهر باقی مانده و از لحاظ محتوایی و علمی رشد چندانی پیدا نکرده است. کمتر هم ارزیابی انتقادی می‌شود. در بهترین حالت صرفا سینه زدن و زنجیر زدن و گریه کردن برای امام حسین(ع) و یارانش ثواب به همراه دارد ولی معرفت و دانش‌ شرکت کنندگان بخاطر عدم مشارکت اهالی علم، رشدی پیدا نکرده است و از این جهت جای بررسی و ارزیابی دارد.
اگر بستر مشارکت اهل علم در صحنه اجتماعی واقعه عاشورا و مراسم محرم تقویت ‌شود، احتمال مشارکت آنها هم بیشتر می‌شود. با برجسته شدن فضای مجازی بخاطر بحران کرونا و حضور بیشتر اهل علم در این فضاها می‌توان امیدوار بود که این مشارکت افزایش یابد.