وظیفه سنگین اصلاحات و اعتدال!

جمعه انتخاباتی اردیبهشت‌ماه گذشت و مردم بار دیگر حماسه‌ای مثال زدنی از حضور آگاهانه و انتخاب صحیح و با درایت را رقم زدند که بسیاری از تحلیلگران را نیز شگفت زده نمود، از سویی با رای قاطع خود آن هم در شرایطی که شاهد رفتارهای گوناگون ماکیاولیستی و پوپولیستی از سوی برخی رقبا و تخریب شدید دولت بودیم و شرایط نه چندان مطلوب اقتصادی جامعه راه را برای وعده‌های توخالی و عوام فریبانه باز کرده بود، با نگاهی صحیح تداوم راه اعتدال رابرای اداره کشور برگزیدند و از سوی دیگر با رای قاطع به لیست اصلاحات شورای شهر تهران و برخی شهرهای دیگر علی رغم داشتن انتقاداتی به نبودن برخی اسامی در لیست، تجربه‌ای دیگر در انتخابات لیستی که به طور معمول جز در کشورهای دارای احزاب قوی محقق نمی‌گردد را به منصه ظهور رساندند و به این ترتیب مدیریت اصلاح‌طلبانه بر امور شهری و شهرداری را برگزیدند. در حقیقت پس از انتخابات مجلس در اسفند 94 که مردم با رای قاطع به تمام افراد لیست امید تهران و همچنین برخی شهرهای دیگر، اعتماد مثال زدنی را به جریان اصلاحات فریاد زدند، توهین‌های بسیاری را از سوی برخی گروه‌ها به مردم شاهد بودیم و همچنین برخی نقدها به عملکرد برخی از منتخبین نیز وارد بود که به نظر می‌رسید شاید جامعه انتخاب لیستی را با عدم شناخت دقیق از حاضران در لیست چندان برنتابد، اما بار دیگر در اردیبهشت مردم اعتماد خود را به اصلاحات تکرار کردند و نشان دادند همچنان علی‌رغم برخی کاستی‌ها که طبیعتا در هر حوزه‌ای وجود دارد و لازم است که رفع گردد، اصلاحات را راه اداره کشور در بخش‌های گوناگون می‌دانند و به توصیه بزرگان آن اعتماد کامل دارند.این اعتماد عمومی که مردم براساس آن، دولت، بخش اعظمی از کرسی‌های مجلس شورای اسلامی و شورای شهر و طبیعتا در آینده نزدیک شهرداری را به امانت در دستان جریان اصلاحات و اعتدال‌گرایان سپرده است، اگرچه باعث افتخار به مردم است و نشان از بلوغ سیاسی و اجتماعی جامعه می‌دهد، اما مسئولیتی سنگین را بر دوش جریان اصلاحات و اعتدال قرار می‌دهد که عبارت است از پاسداری از اعتماد عمومی به این جریان و اعتبار بزرگانی که مردم با تکرارشان حماسه‌ها را تکرار می‌کنند! اعتماد عمومی به یک جریان سیاسی چیزی نیست که طی مدت کوتاهی کسب شود و سال‌ها تلاش و تجربه لازم است تا مردم خط مشی سیاسی‌ای را به عنوان راه صحیح اداره کشور بپذیرند...
ولی خدشه به این اعتماد کاری است آسان که کوچکترین خطاهای اشخاصی منتسب به این جریان می‌تواند به این سرمایه عظیم اجتماعی لطمه بزند، چنانکه در دوره قبل شورای شهر و انتخاب شهردار شاهد چنین رفتاری از سوی یکی از افرادی که در آن زمان منتسب به جریان اصلاحات شناخته می‌شد، بودیم. مردم در سال 1400 انتظار خواهند داشت در اموری که خواست‌های آنان از منتخبین خود در بخش‌های مختلف بوده و در میتینگ‌ها انتخاباتی بارها به گوش نامزدهای خود رسانده‌اند و قول حل و فصل آنها را نیز شنیده‌اند، موفقیت‌های معقولی کسب شده باشد؛ در واقع صیانت از این اعتماد عمومی‌جز با پیگیری جدی و تحقق مطالبات مردم و وعده‌های داده‌شده ممکن نیست.