روزنامه آفتاب یزد
1399/06/29
از نامه به ولیعهد عربستان تا مصاحبه با رادیو فردا!
آفتاب یزد ـ گروه سیاسی: دیگر بحث «دیده شدن» و «خودزنی» به قصد روی جلدِ مطبوعات و تیتر اول خبرگزاریها بودن نیست؛ حالا همه از خود میپرسند، هدف چیست و این تاخت و تازِ نگرانکننده تا کجا و در چه مکان و زمانی میخواهد ادامه پیدا کند یا متوقف شود؟پیشترها فعالیتهای عجیب و غریبِ «محمود احمدینژاد» خلاصه میشد در چند توئیت و نهایتاً یکی ـ دو مصاحبه با حرفهایی که همه از او سراغ داشته اند. اما و از بعدِ منع شدن برای حضور در انتخابات و شاید بعدِ قرار گرفتن در مسیری معنادار که تقابل و چالشسازی را نمایان میکرد چهرهای نگرانکننده از رئیس جمهوری سالهای 84 تا 92 به نمایش گذاشته شد. گویی، گروهی که اهداف رسانهای خاصی را دنبال میکنند و یا همانهایی که در مقام مشاور رسانهای وی هندسه ی ترسیمی خاصی را پیگرفتهاند، علاوه بر جایگاه ریاست جمهوری سابق؛ بودن در مجمع تشخیص مصلحت نظام را نیز میخواهند به موضوع اضافه کنند تا کسی نتواند بلااثر بودن گفتهها و موضعگیریهای وی را به اصطلاح سرانگشت کند.
رویکرد نگرانکننده ی جدید، دقیقا موضعگیریهایی است که تمام و کمال توسط رسانههای معاند و ضد انقلاب در تیراژی وسیع پوشش داده میشود از نامه به بن سلمان که هر آشنا به سیاست و رسانه را بُهت زده کرد تا نقطه نظرات مغالطه گونهای در حوزه ی موسیقی که بسیاری از بخشهای آن تکذیب شد و هر آن چه تکذیب نشد تحریف ذاتی آن بر هیچ کس پوشیده نبود و حالا، مصاحبه با «رادیوفردا» که حداقل رسانهایها را دچار «کمای ذهنی» میکند که چگونه ممکن است شخصی در جایگاه محمود احمدینژاد، خطوط قرمز را نشناسد و به آسانی آنها را زیر پا گذارد.
> عطش بودن یا جنونِ رسانه ای؟!
این روزها نه از مشائی خبری است نه از رحیمی نه از جوانفکر و نه از بقایی و این یعنی «زنبیل سرخ رنگ» هوچی گریهای احمدینژادیها خالیتر از همیشه است، کسی هم برای آمدن و نیامدن احمدینژاد در عرصه ی انتخابات جز رد صلاحیت و امکانناپذیربودن، حسابی باز نکرده است پس میماند زدن به آخرین سیم از «سیمِ آخر»
ما رسانهایها در انتخاب کارشناسانی که برای موضوعات مختلف نیاز به تحلیل و تفسیر داریم نهایت دقت را به کار میبندیم که خدای ناکرده رد و نشانی از مصاحبه ی وی با شبکههای آن طرف آبی خصوصاً شبکههایی که عموماً برانداز و معاند شناخته میشوند؛ دیده نشود از طرف دیگر کمتر تحلیلگر حتی دستِ چندمی میتوان یافت که رضایت به رو در رو شدن با دوربین و میکروفون این گونه شبکهها بدهد چون از نظر مجموعه ی نظام در مورد این گونه رسانهها مطلع است و به اصطلاح، خودش روی سری که درد نمیکند، دستمال نمیبندد حال چگونه است که احمدینژاد دست به هرکاری میزند از آن دست پرسشهایی است که یا پاسخی ندارد یا واقعا همه از پاسخگویی بدان عاجز میمانند!
محمود احمدینژاد پیشترها برای ستارههای جاز و بسکتبال آمریکا توئیت تبریک و تسلیت میزد و چندان هم مهم نبود. محمود احمدینژاد پیشترها به روسای جمهوری آمریکا و مسئولان ارشد سازمان ملل و واتیکان و اتحادیه ی اروپایی نامه مینوشت که آن نیز مهم نبود اما این روزها محمود احمدینژاد نامه نیز اگر مینویسد و میفرستد مقصدش ریاض است و گیرنده:«محمد بن سلمان» مصاحبه اگر میکند با رادیو فردا است و موضع اگر میگیرد مواضعی مشحون از راست و دروغ در حوزه ی موسیقی؛ اینها را چگونه میتوان در رده ی تلاش برای دیده شدن معنا کرد در حالی که قسم خوردههایی هستند که برای سقوط و نابودی جمهوری اسلامی ایران از هیچ کوششی فروگذار نبوده اند؟
سایر اخبار این روزنامه
مردم نگران بازار سیاه و آقازاده ها!
تهران چه زمانی بلعیده میشود؟
کره شمالی از هیئت دیپلماتیک ایران پول بنزین و کرایه حمل و نقل گرفت!
از نامه به ولیعهد عربستان تا مصاحبه با رادیو فردا!
با دموکراسی قوی میتوان در برابر دشمنان ایستاد
شوی واشنگتن
برای پسر پاوه و چشمان خاموشش!
اصول تغذیه کودکان از شش ماهگی تا یکسالگی
بازار اجارهبها را پاییز کنترل کرد نه دولت!
تخریب جهانگیری از درون دولت؟
تاوان بیتدبیری..!
زنها «عصبانی» نیستند
جامعه بیاخلاق، محکوم به زوال