روزنامه آرمان ملی
1399/06/31
اصولگرايان با مشاركت حداكثری رای ندارند
برخي بر اين نظرند که چون مجلس دست اصولگرايان است پس رئيسجمهور آينده هم اصولگرا خواهد بود. تحليل شما نسبت به اين رويکرد چگونه است؟تجربه نشان داده اينکه برخي افراد اظهارنظر ميکنند چون در انتخابات مجلس يازدهم، يک مجموعهاي انتخاب شده که گرايش به اصولگرايان دارند، حتما کانديداي رياست جمهوري 1400 هم اصولگرا خواهد بود، حتما هم اينگونه نخواهد بود. يعني شما اگر در طول انقلاب اسلامي نگاه کنيد، هيچ موقع چنين اتفاقي نيفتاده است و نمايندگاني که با اکثريت آراي شهرستانهايشان انتخاب شدهاند، در انتخاب رئيسجمهوري نقش موثري نداشتهاند. حالا اين مجلس هم که با حداقل آرا سر کار آمد که بحثش جدا است؛ يعني با کف راي به مجلس راه پيدا کردهاند در انتخابات جمعه گذشته (انتخابات مياندورهاي مجلس)، در يک حوزه انتخابيه، 8 هزار نفر مسئول صندوقها بودند و کسي که انتخاب شده با 4 هزار راي انتخاب شده است. در صورتي که در آن حوزه انتخابيه، بيش از 800 هزار نفر واجد شرايط راي دادن بودند، بنابراين در مجالسي مانند مجلس پنجم که نمايندگانش با حداکثر راي در شهرستانهايشان به مجلس راه پيدا کردند، همه دست به دست هم داده، بيانيه دادند، به ميدان آمدند و تمام ابزارشان را به کار بردند کانديداي مورد نظرشان در انتخابات رياست جمهوري انتخاب نشد چه رسد به اين مجلس که با آراء حداقلي روي کار آمده است. در انتخابات مجلس يازدهم در برخي حوزههاي انتخابيه، نمايندگان با چنان راي پاييني انتخاب شدند که حتي قابل گفتن هم نيست، بنابراين اکثريت آنها وجاهتي در بين مردم ندارند که بتوانند مردم را با يکديگر متحد کنند تا از کانديداي مورد نظرشان حمايت کرده و به او راي بدهند.
پس معتقديد که اصولگرايان شانسي براي پيروزي در انتخابات سال آينده ندارند؟
اگر بنيصدر و شهيد رجايي را رها کنيم و آنها را در نظر نگيريم، اولين شخصيتي که 8 سال رئيسجمهور بودند، مقام معظم رهبري بود. ايشان نه اصلاحطلب بود و نه اصولگرا، بلکه فراجناحي بود. نفر دوم مرحوم آيتا...هاشمي بود. ايشان هم نه اصولگرا بود و نه اصلاح طلب، بلکه فراجناحي بود، هر چند که در اواخر گرايشاتي هم به اصلاحطلبان داشت. رئيسجمهور بعدي رئيس دولت اصلاحات بود که با تابلوي اصلاحطلبي سر کار آمد و رئيسجمهور چهارم ، احمدي نژاد بود که با تابلوي اصولگرايي آمد اما در آخر همه اصولگرايان از او اعلام برائت کردند و حتي خودش هم اعلام کرد که اصولگرا نيست. رئيسجمهور فعلي هم که ادعا ميکند اعتدالي است. ما تا به امروز، رئيسجمهوري را که ادعاي اصولگرا بودن داشته باشد، نداشتهايم.
با اين اوصاف فعاليت اصولگرايان در انتخابات 1400 را چگونه ميبينيد؟
من تمامشان را يکي يکي نام بردم. بنابراين، آنهايي که ميگويند به دليل اينکه مجلس اصولگرا است، پس رئيسجمهور بعدي هم اصولگرا خواهد بود، تحليلي بسيارغيرواقعي دارند، البته با يک شرط ممکن است چنين اتفاقي بيفتد. شرطش هم اين است که کاري کنند تا مردم پاي صندوقهاي راي نيايند. يعني هيأت اجرائي و هيأت نظارت آنقدر از خودشان رفتارهاي ناپسند نشان دهند تا مردم به نهايت نااميدي برسند و از حضور در انتخابات هم نااميد شوند. آن موقع اگر مردم پاي صندوقهاي راي نيايند، عده اندکي به صحنه آمده و به کانديداي اصولگرايان راي خواهند داد که به نظر من، اين تصميم، بسيار تصميم نامناسبي است. چراکه ما امروز نياز به همدلي، هماهنگي و انتخابات حداکثري داريم. راه شکلگيري انتخابات حداکثري هم اين است که هيأت اجرائي و شوراي نگهبان به عنوان هيأت نظارت، طوري عمل کنند که در مردم دلگرمي ايجاد شود. يعني مردم اين احساس را نداشته باشند که ديگري از پيش برايش انتخاب کرده است. افراد شايسته اگر آمدند، که البته احتمال بسيار ضعيفي دارد که خودشان بيايند بلکه بايد ازشان تقاضا کرد که پاي کار بيايند و از زير بار سنگين مسئوليت شانه خالي نکنند. در کشوري که وضعيت اقتصادي، اجتماعي و سياسي داخلي و خارجياش مشخص است کسي که توانايي اداره کشور را داشته باشد، خود به خود نميآيد بگويد که «انا رجل.» بلکه بزرگان کشور بايد بروند از او خواهش کنند که اين کشتي توفانزده را نجات دهد و آن را به سرمنزل مقصود برساند.
آيا مردم اميدشان را به انتخابات رياست جمهوري از دست دادهاند و برايشان تفاوتي نميکند که چه کسي بر اين مسند بنشيند؟
شرايط اقتصادي و اجتماعي کشور، به صورتي نيست که در آن اميدي به مشارکت مردم در انتخابات رياست جمهوري وجود داشته باشد. بايد مردم را اميدوار کرد. آنهايي که هشت سال است بر طبل نااميدي ميکوبند و درصدد نااميد کردن مردم هستند، هدفشان از ابتدا همين بوده است که يک انتخابات حداقلي 20-30 درصدي برگزار شود تا فرد مورد نظرشان انتخاب شود. در صورتي که من معتقدم اين انتخاب بايد انتخابي حداکثري باشد زيرا اگر اين طور نباشد، امنيت کشورمان به خطر ميافتد. اگر انتخابات حداکثري نباشد، دشمن به کشور ما طمع خواهد کرد. اگر انتخابات حداکثري نباشد، دندان طمع دشمن، به سمت کشور دراز خواهد شد و ما نبايد اجازه اين شادي را به دشمن بدهيم. ما نبايد اجازه دهيم که دوستان، دلسوختگان، شهيدان و کساني که براي اين انقلاب بها دادهاند، نااميد شوند.
راه برونرفت از اين مشکل چيست؟
به نظر من بايد از فکر حزبي، فردي و جناحي بيرون آمد و به منافع ملي کشور انديشيد. منافع ملي کشور ما ايجاب ميکند که انتخاباتش، انتخاباتي حداکثري و دشمنشکن باشد و اجازه ندهد که دشمن حماسه ديگري بيافريند.
سایر اخبار این روزنامه
آقایان !صيادان محلي نابود شدند
لبههای تيز سياست خارجی را ملايم كنيم
پايان تحريمهای تسليحاتی؛ آخر اكتبر
ناکامی هر روزه اصولگرایان برای فتح «بهشت»!
باران سیلآسا و وضعیت بحرانی در گیلان
اصولگرايان با مشاركت حداكثری رای ندارند
صادرات نفت بهتر شد؛ بازگشت ارز سرعت گرفت
هراس از ليدربودنِ رئيس دولت اصلاحات
آخرین ترکش آمریکا بر اقتصاد ایران
رجل سیاسی براساس نیاز کشور بازتعریف شود
لزوم تدوین برنامه جنگ اقتصادی توسط دولت و مجلس
مجلس عملکرد مشخصی ندارد
در موج سوم کرونا مقصر کیست؟