مجلس عملکرد مشخصی ندارد

 
 
 
 


دغدغه اصلي کانديداي رياست‌جمهوري براي 1400 مشارکت مردم است. اينکه مي‌بينيم امروز اسامي افراد متفاوتي در رسانه‌ها مي‌آيد اين به معناي اين نيست که خيال آنها از بازار داغ رقابت راحت است و به‌دنبال کسب راي براي کانديداهاي خاص هستند. اينطور نيست اکثريت آنها به مساله مشارکت مردم اهميت مي‌دهند و اين موضوع قابل توجه است. برخي از کانديداها چنين برداشتي دارند و مي‌دانند هر چه مشارکت مردم بيشتر باشد به نفع امنيت ملي کشور و به نفع منافع ملي کشور است. و دولتي که بعدا بر سر کار مي‌آيد از پشتوانه آرا‌ي مردمي بيشتري برخوردار خواهد بود و چنين دولتي قطعا موفق‌تر است. بخشي از کانديداها برخلاف اين عقيده دارند و گمان مي‌کنند نيازي به حضور گسترده مردم نيست و مي‌توان با دولتي حداقلي به نتيجه خوبي رسيد. ولي هر دو گروه مساله رفع مشکلات اقتصادي را در نظر دارند، اين موضوع معادله‌اي تک‌مجهولي نيست. تحريم‌ها در اين معادله حرف اول را مي‌زند و روابط بين‌الملل جزو موضوعات مهم است. قواعد مالي بين‌الملل از جمله اف‌اي‌تي‌اف بخشي از اين مسائل است. هر کسي که مي‌خواهد رئيس‌جمهور شود قطعا بايد وعده‌هايي از جنس رفع مشکلات اقتصادي بدهد. حتي اگر آدمي به‌شدت جناحي باشد ناگزير است براي راي‌آوري خود جوري وعده دولت رفاه را مطرح کند. امروز احزاب و نهاد‌هاي مدني و سياسي بيشترين نقش را دارند. مجموعه نظام و حاکميت بايد به اين مشارکت گسترده فکر کند. همه اين دغدغه را دارند ولي رسيدن به نتيجه تا انتخابات 1400 محل سوال است. تئوري ديگري نيز وجود دارد و آن اين است که ما با ايجاد دولتي کارآمد در 1400 براي حل مشکلات معيشتي مردم اقدام کنيم و از آن پس مردم به‌تدريج به سمت صندوق‌هاي راي بازمي‌گردند. متاسفانه مجلس امروز خود به لحاظ ميزان اعتماد مردم درصد قابل‌توجهي ندارد. امروز مجلس ما با بحران کم‌اعتمادي روبه‌رو است. عملکرد مجلس در سه‌ماه و نيم گذشته نشان مي‌دهد کار مشخصي انجام نشده و موردي نيست تا بر آن اساس مردم اعتماد بيشتري داشته باشند و پاي صندوق‌هاي راي بيايند. من شخصا توقعي ندارم چون مشکلات کشور از جنسي نيست که در کوتاه‌مدت توسط مجلسي نوپا با اکثريتي تازه‌کار حل شود. بسياري از اين نمايندگان با ساختار‌هاي سياسي و فرهنگي و اجتماعي کشور آشنايي لازم ندارند از اين رو نمي‌توان از نمايندگان مجلس يازدهم انتظار زيادي داشت. امروز اطميناني از اينکه آقاي قاليباف يا آقاي عارف وارد عرصه رقابت‌ها مي‌شوند، ندارم. از طرفي افرادي وجود دارند که با وجود گرايش به اصولگرايي کانديداهاي جناحي حساب نمي‌شوند؛ افرادي چون رستم قاسمي و حسين دهقان و... نيز مطرح شدند و شايد در اين جناح و آن جناح پايگاه‌هايي داشته باشند؛ از سويي جبهه پايداري اسم آقاي سعيد جليلي را مطرح کرده است. به نظرم مطرح شدن افرادي که سابقه کانديداتوري ندارند، يکي از اصولي است که مي‌تواند مردم را پاي صندوق‌هاي راي بياورد. اين مي‌تواند عاملي براي جلب آرا مردم باشد چون بسياري مي‌خواهند فرد جديدي را امتحان کنند. قطعا کسي که رئيس‌جمهور مي‌شود مي‌داند حوزه اختيارات او تا چه حدي است وگرنه بدون اين آگاهي کانديدا شدن فرد منطقي ندارد. برخي از وعده‌هايي که افراد مطرح مي‌کنند ممکن است شعار باشد و صرفا براي کسب راي چنين وعده‌هايي بدهند. چيزي که براي مردم و کانديداها قابل پيش‌بيني نيست و معمولا بعد از ورود به قدرت متوجه آن مي‌شوند مزاحمت‌هايي است که براي دولت‌ها ايجاد مي‌شود.