ترامپ و احتمال حمله نظامی آمریکا؟!

تحرکات جديد آمريکا در منطقه به‌خصوص پس از انتخابات رياست‌جمهوري نشانه‌هاي از آغاز تنش پيش از تحويل قدرت توسط ترامپ دارد. اگرچه دولت جمهوريخواه دستور آغاز انتقال قدرت را صادر کرده است، با اين‌وجود بمب‌افکن ب- 52 آمريکايي که به لحاظ فني براي عمليات نظامي تمام‌عيار به کار گرفته مي‌شود وارد منطقه خليج‌فارس شده است. با يک نگاه کوتاه به شرايط خليج‌فارس و نگراني کشورهاي رقيب جمهوري اسلامي ازجمله عربستان، اسرائيل و ترکيه در خصوص به قدرت رسيدن جو بايدن که امکان بازگشت به توافق هسته‌اي را دارد، تحرکات جديدي از سوي آنان صورت پذيرفته است. بر اين اساس، مي‌توان به اين سناريو پرداخت و برخي از نشانه‌هاي موجود را در اين قالب به بوته تحليل گذاشت. ابتدا اينکه شکست ترامپ در انتخابات 2020 آمريکا نيازمند يک پاسخ غيرقابل ‌پيش‌بيني از سوي وي است؛ شکستي که ممکن است با آغاز يک جنگ جديد رنگ و بوي جديدي گرفته و حتي مانع کناره‌گيري ترامپ از قدرت شود. البته بايد به اين نکته توجه داشت که سياست‌هاي اتخاذشده ترامپ معمولا غيرقابل‌پيش‌بيني بوده و گاهي اوقات فاقد هرگونه منطق است. از طرفي ديگر، کشورهاي رقيب و مخالف ايران در منطقه مانند عربستان و اسرائيل که در زمامداري ترامپ توانسته بودند سياست‌هاي همسو براي افزايش فشارها عليه ايران را ساماندهي کنند که نمود اصلي آن در توافق ابراهيم (‌عادي‌سازي روابط اسرائيل با کشورهاي عربي و آفريقايي) شاهد هستيم، اکنون نگران هرگونه شکل‌گيري توافق جديد ايالات‌متحده با ايران هستند. آشکار شدن سفر محرمانه نخست‌وزير اسرائيل و رئيس موساد به عربستان سعودي و ديدار بالاترين مقام رژيم صهيونيستي با بن‌سلمان وليعهد عربستان به‌همراه وزير امور خارجه آمريکا حکايت از رخداد جديد منطقه‌اي دارد. شايعه مطبوعاتي و خبري پيرامون ترور نفر دوم القاعده در ايران به همراه دخترش که توأم با تکذيب رسمي ايران بود در کنار موج جديد حملات اسرائيل به مواضع جبهه مقاومت در سوريه و نوار غزه، همين‌طور اعلام امکان حملات نظامي به تاسسيات هسته‌اي ايران از سوي اين رژيم ترسيم‌کننده امکان سناريوي جديد عليه ايران در منطقه است. شايد از ديدگاه متخصصان نظامي امکان آغاز جنگ نظامي از سوي آمريکا بسيار کم باشد، اما به نظر مي‌رسد توافق‌هاي پنهاني براي شکل دادن به ائتلاف منطقه‌اي جهت اقدام نظامي عليه ايران با محوريت آمريکا، اسرائيل و عربستان وجود دارد. جنگ نظامي که باعث حصول اهداف چندگانه براي ترامپ، عربستان و اسرائيل مي‌شود. کاهش نيروهاي نظامي آمريکا در عراق و افغانستان در عين افزايش برخوردهاي نظامي و تروريستي در آن کشورها مي‌تواند بيانگر تمرکز نظامي آمريکا بر روي هدف جديدي باشد. در صورت انجام اين برخورد رخدادهاي جديدي پيش خواهد آمد که اکنون غيرقابل‌پيش‌بيني هستند. ائتلاف عربي- اسرائيلي باوجود نياز ترامپ به يک جنگ فراگير به‌منظور تغيير اوضاع داخلي آمريکا در کنار تمرکز نظامي آمريکا و تهديدات اسرائيل پيچيده به نظر مي‌رسيد که با اضافه شدن بمب‌افکن ب- 52 و ناوهاي جنگي در منطقه خليج‌فارس کمي تقويت ‌شده است.