دردسرهای ناتمام ترامپ

مجتبی پارسا| دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، غرق درمجموعه‌ای از دروغ‌ها و رسوایی‌هایی که این هفته در نخستین سفر‌های بین‌المللی خود به خاورمیانه و اروپا داشت، به خانه بازگشت. دولت او، خود را در آغاز یک مسیر جدید می‌بیند، اما به نظر نمی‌رسد که اینگونه باشد.
ریاض، اورشلیم، رم، بروکسل و در نهایت، نشست گروه 7 در سیسیلی ایتالیا، 5 مقصد ترامپ بوده است. او درحال کشف جهان است، اما باید توجه داشت که انتظارات از این سفرها، به‌طور خاصی بالا نیست؛ چراکه وقتی مسیری به ترامپ منتهی می‌شود، وقوع هر اتفاقی محتمل است، حتی وقوع یک فاجعه. هفته‌های اخیر نشان داده است که این مرد، تا چه اندازه غیرقابل پیش‌بینی، حساس و خودسر است و البته خلق‌و‌خوی بد او در قبال دیگران نیز مسأله دیگری است.
اما سوال اینجاست که در دیدار ترامپ با رهبران جهان، کسانی که در برخورد با او متملق نیستند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و اگر او احساس کند که در موضع تدافعی قرار گرفته یا باید با یک بحران روبه‌رو شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا ترامپ می‌تواند برای فرار از مشکلاتش که هر روز بیشتر هم می‌شوند، راهی بیابد؟
ترامپ امیدوار بود که از رسوایی ارتباط با روسیه و پیامدهای آن، فرار و برای یک شروع دوباره تلاش کند، اما این امید او، درطی سفرش از بین رفت. افشای اطلاعات جدید درمورد ترامپ، نه‌تنها کمرنگ نشده، بلکه ادامه یافته و دوباره در صدر اخبار رسانه‌ها قرار گرفته است. شرایط سفر برای دونالد ترامپ، مانند شرایط سفر برای سایر روسای‌جمهوری نیست. این سفر برای ترامپ، مردی که از هرچیز خارجی و جدید نفرت دارد و حتی ترجیح می‌دهد که در تخت خودش یا حداقل دریکی از هتل‌های خود بخوابد، به نظر کار بزرگی می‌آید. حتی خبر‌هایی شنیده شد از این‌که ترامپ درطول این سفر، دایما از مشاورانش پرسیده که آیا امکان کوتاه‌کردن این سفر وجود دارد یا نه. شاید 5روز به جای 9روز!


ازهمان ابتدا، ترامپ از توریست‌ها استقبال نکرد. مردی که مایل بود از ورود مسلمانان به آمریکا ممانعت کند، در دربار سلطنتی پادشاه عربستان‌سعودی، در رقص شمشیر شرکت کرد و همچنین با رهبران قزاقستان، بورکینا فاسو و سومالی، سر یک میز غذا نشست. «مرد اول آمریکا»، کسی است که مایل بود درگیری‌های میان فلسطین و اسراییل را از بین ببرد و قول داده بود که صلح را به آنها بازگرداند. کسی که برای انتقام‌جویی قسم می‌خورد، در رم به دیدار پاپ می‌رود، آن هم پیش از ملحق‌شدن به رهبران اتحادیه اروپا در بروکسل. اتحادیه اروپایی که ترامپ آرزوی شکستش را می‌کند. مشکل کجاست؟
شاید مثال‌های زیر، موضوع را روشن کنند. بخشی از دومقاله وال‌استریت ژورنال و واشینگتن‌پست که درهفته گذشته چاپ شده‌اند را درنظر بگیرید؛
وال‌استریت ژورنال،
 شنبه 20 مه، صفحه اول:  
«شهادت‌دادن جیمز کومی، رئیس اخراج‌شده اف.بی.آی درمنظر همگان»
در عربستان‌سعودی، پادشاه عربستان با «ماشین زمین گلف» به پیشواز دونالد ترامپ در ریاض آمد. تقریبا ساعت 10 صبح بود، اما هوا، با 43 درجه سانتیگراد، بسیار گرم و خشک بود. صدای توپ، و سپس آغاز نواختن موسیقی نظامی. برای چند دقیقه به نظر می‌رسید که سیاست داخلی آمریکا، هرج‌ومرج در کاخ سفید و رسوایی ارتباط با روسیه، در آن گرما به فراموشی سپرده شد. جنگنده‌های نظامی در آسمان در ارتفاع پایین به غرش درآمدند. ترامپ به آسمان نگاه کرد و به دود سفید و قرمز و آبی هواپیماها خیره شد. پیام ملک سلمان برای ترامپ روشن بود: تو در این‌جا ایمن هستی. هیچ‌کس نمی‌تواند آسیبی به تو برساند.  رسوایی اخیر دونالد ترامپ، دوهفته پیش آغاز شد، یعنی زمانی که او رئیس اف.بی.آی را اخراج کرد. جیمز کومی، چندین ماه را صرف تحقیقات درمورد رابطه تیم ترامپ با نزدیکان ولادیمیر پوتین کرده بود. از منظر ترامپ، اخراج کومی می‌توانست یکی از مشکلات ترامپ را کم کند. از بخت بد ترامپ اما، رئیس اف.بی.آی، بعد از یک دیدار با ترامپ، گزارش‌هایی نوشته و در آن آورده بود که رئیس‌جمهوری از وی، تعلیق تحقیقات را درخواست کرده بود. 3روز پیش از آن‌که ترامپ سفر خود را آغاز کند، خبری منتشر شد از این‌که او، مشاور ویژه‌ای را برای انجام این تحقیقات نصب کرده است. این یعنی فشار روی رئیس‌جمهوری هر روز بیشتر می‌شود و این می‌تواند یکی از دلایل سفر او باشد.
واشینگتن‌پست،
یکشنبه 21 مه، صفحه اول:  
«آیا شرایط ترامپ، پایدار است؟»
ترامپ، کسی که اختلاف او با اسلام واضح است، برنامه‌ای برای سخنرانی در ریاض به منظور ترسیم رویکرد خود به دین را دارد. درمرکز کنفرانس، چشمان ترامپ به اطراف می‌چرخید، به میزهای سفید، جایی که دیپلمات‌ها و رهبران چندین کشور اسلامی پشت میزهایی نشسته بودند که ظروف طلایی، کاسه‌های نقره‌ای پر از مرغ و سبزیجات سرخ شده، برنج‌هایی در برگ انگور، انجیر، کلوچه‌های میوه‌ای و شکلات‌های زیادی روی آنها قرار داشت. سرتاسر سالن، پر از افرادی با لباس‌های سفید عربی دیده می‌شدند، اما هیچ زنی در آن‌جا وجود نداشت. حالا دونالد ترامپ، فردی که بیشترین اختلاف و مشکل را با دین اسلام دارد، در قلب جهان اسلام حاضر شده بود! و احتمالا در آن‌جا از خود می‌پرسید که «من این‌جا چه کار می‌کنم؟!»
ترامپ نخستين رئیس‌جمهوری نیست که برای فرار از مشکلاتش به کشورهای خارجی سفر می‌کند.
در 1974 ریچارد نیکسون هم برای فراری موقتی از رسوایی واترگیت به عربستان‌سعودی و اسراییل پناه برد. سفر می‌تواند راهی برای منحرف‌کردن اذهان عمومی و رسانه‌ها برای سیاستمداری مثل نیکسون باشد؛ اما نقشه او به طرز بدی شکست خورد و مدت کمی بعد از بازگشتش به آمریکا مجبور به استعفا شد.
در هر حال دونالد ترامپ حالا در جایی بود که پادشاهان و امیران و شاهزادگان چند کشور اسلامی روبرویش نشسته بودند و او باید برای آنها سخنرانی می‌کرد. اخم روی چهره ترامپ دیده می‌شد و شانه‌هایش افتاده بودند. صبح همان روز ترامپ با پادشاه بحرین و امیر قطر هم ملاقات کرده بود. در آن‌جا او به نظر خوشحال می‌رسید و با خوشحالی با آنها «دست می‌داد و گپ می‌زد»؛ دو چیزی که ترامپ از آنها متنفر است. با این حال به راحتی می‌توان فهمید که ترامپ، چیزی برای صحبت از آن نداشت. او به رئیس‌جمهوری مصر گفت: «کفش‌هایت را دوست دارم؛ اون کفش‌هات پسر!»
وقتی ترامپ برای سخنرانی در مورد اسلام از جایش بلند شد، از طرفی باید به فکر پاسخگویی به مردم آمریکا هم می‌بود؛ جایی که او با رفتار و گفتارش حس تنفر نسبت به اسلام را پرورش داده بود. او بارها از واژه «تروریسم اسلامی» استفاده کرده بود که برای مسلمانان بسیار آزاردهنده است. او حتی یک‌بار گفته بود: «اسلام از ما متنفر است.» از طرف دیگر، باید به این هم فکر می‌کرد که می‌خواهد با اعراب وارد معامله اقتصادی شود؛ بنابراین نباید آنها را برنجاند. ترامپ در سخنرانی خود گفت: «اگر ما به دنبال شکست تروریسم هستیم، کشورهای اسلامی باید در این کار مشارکت کنند.» او سپس بشدت از ایران انتقاد کرد و از جنگ میان «حق و باطل» سخن گفت. و درنهایت گفت: «باید با افراط‌گرایی اسلامی مقابله کنیم» سخنانی که پیش از او نیز جورج دبلیو بوش گفته بود؛ اما مشکل اینجاست که تقریبا برای همه سخنان و مواضع ترامپ، می‌توان از سخنان قبلی خود او، نقیض آن را پیدا کرد. مثلا او در ریاض گفت: «اسلام، دین یکی از ادیان بزرگ است» در حالی ‌که ‌سال گذشته در آمریکا گفته بود «اسلام از ما متنفر است». این به معنای بی‌ثباتی ترامپ نیست، بلکه نشانه بی‌علاقگی او به سیاست است. چیزی که برای قدرتمندترین رئیس‌جمهوری جهان بسیار بد است.
ترامپ تنها رئیس‌جمهوری نیست که با چنین مشکلاتی روبه‌رو می‌شود؛ مشکلاتی مثل تناقض در گفتار، بی‌ثباتی عقیده، بی‌علاقگی به سیاست، رسوایی‌های اخلاقی یا سیاسی مثل ارتباط با روسیه و مواردی از این دست؛ اما به وضوح می‌توان ادعا کرد که ترامپ تنها رئیس‌جمهوری است که تاکنون در این مقیاس و در این جایگاه با همه این مشکلات روبرو است. شاید هیچ رئیس‌جمهوری دیگری نباشد که همه مشکلات ترامپ را با هم داشته باشد. مشکلاتی که هر روز هم بر تعدادشان، هم وسعت و گستردگی آنها و هم بر شدتشان افزوده می‌شود و به نظر می‌رسد که دونالد ترامپ هیچ راهی برای فرار از این مشکلات پیدا نخواهد کرد.