دوران بایدن؛ فرصت‌ها وچالش‌ها برای ایران

«اگر ايران به برجام بازگردد ما هم بازمي‌گرديم» جمله وزيرخارجه آمريکاست درحالي‌که ازنظر منطقي و حقوقي موضع‌گيري وزير امور خارجه ما درست است چون آمريکا بود که از توافقنامه خارج شد و هزينه ورود هم اوست که بايد بپردازد؛ يعني اينکه گام اول را براي اعتمادسازي بردارد و به نوعي رضايت ايران را جلب کند. امري که به لحاظ منطقي و حقوقي است ولي در مناسبات بين‌المللي اين قدرت است که حرف اول را مي‌زند و منطق حقوقي خيلي کاربردي ندارد. حقوق جايي به کار گرفته مي‌شود که قدرت پشت سرش باشد. از آنجا که آمريکايي‌ها در زمان ترامپ دريافتند که فشار حداکثري به‌هرحال نتايجي داشته، دليلي نمي‌بينند که از مواضع‌شان برگردند گرچه بايدن و دموکرات‌ها خيلي علاقه‌مندند که با متحدان اروپايي خودشان همراه باشند و آنها هم علاقه‌مند هستند که برجام از اين حالت سردرگمي بيرون آمده و بتواند نقش و ماموريتي که برايش تعريف‌شده را انجام دهد، در عين حال اروپايي‌ها هم اخيرا مواضع تندي گرفتند و از اينکه برجام بايد با نيازهاي امنيتي جامعه جهاني منطبق باشد، سخن گفته‌اند. همين‌طور بحث موشک‌ها و محدود کردن فعاليت ايران در اين حوزه را مطرح و خواستار بازنگري شده‌اند. فلذا تحت اين شرايط به نظر نمي‌رسد در کوتاه‌مدت تحول خاصي صورت بگيرد و دو طرف سر مواضع خود ايستادگي کرده و نهايتا آمريکا که به آن صورت نيازي ندارد و تحت فشار هم نيست و اين ايران است که به لحاظ تحريم‌ها تحت فشار است يا بايد مواضع خود را تعديل کرده يا فشارها را تحمل کند. از طرفي آمريکايي‌ها با کمک اسرائيلي‌ها ممکن است گزينه‌هاي ديگري را استفاده کنند و نمي‌توان گفت حتما با فشارهاي ايران عقب‌نشيني مي‌کنند. در اين ميان اسرائيلي‌ها خيلي دنبال بالابردن تنش در منطقه هستند تا سود خود را ببرند و بعيد نيست گزينه نظامي هم به نوعي در اين ميان مطرح باشد. واقعيت اين است که احتمالا اينطور نيست آمريکا تحت فشارها انعطاف نشان دهد و تحريم‌ها را معلق کند. مناسبات بين‌المللي اينگونه نيست که به اين سرعت آن هم در حد انتظار ايران بخواهد اتفاقي بيفتد. مصوبه مجلس نقش دوگانه‌اي دارد که از يک طرف به آمريکا فشار مي‌آورد تا انعطاف نشان دهد ولي از طرفي هم ممکن است در آنجا مسير تغيير کند و آمريکا به طرف ديگري برود وقتي که ما احتمالا به‌سرعت فعاليت‌هايمان در حوزه غني‌سازي بيفزاييم به منزله يک هشدار خواهد بود و در اين‌صورت ممکن است فشارها را از ناحيه ديگري به ما بيشتر کنند. آمريکايي‌ها هميشه و هميشه اعلام کرده‌اند که همه گزينه‌ها روي ميز است و الان هم وقتي همه گزينه‌ها روي ميز است، مي‌تواند گزينه نظامي هم مطرح باشد و مي‌توان پيش‌بيني کرد يکي از گزينه‌ها باز هم تحميل بيشتر فشارهاست. روند مناسبات در دستگاه بايدن سخت‌تر است چون در زمان ترامپ اتفاقاتي افتاده که به اين راحتي نمي‌تواند آثار آن را برطرف کند و يک دفعه به نقطه صفر رسيد. ضمن اينکه اپوزيسيوني وجود دارد و 74ميليون نفر راي‌دهندگان به ترامپ توقعاتي دارند که بايدن به اين راحتي نمي‌تواند تصميم بگيرد. به‌اضافه اينکه پرونده هسته‌اي خودش واقعا پيچيده است براي اينکه با موضوعات ديگر ايران مرتبطش کرده‌اند و به‌راحتي گره‌هاي آن گشوده نمي‌شود. موضوع پيچيده‌اي است که زمان مي‌برد واگر طرفين خويشتنداري نکنند و شکيبايي به خرج ندهند که اين زمان سپري شود، هر اتفاقي متصور خواهد بود.