سیلی زدن یک حادثه نبود!

واکنش گسترده افکار عمومي نسبت به برخورد فيزيکي يک نماينده مجلس با مامور نيروي انتظامي نشان از حساسيت بالاي مردم نسبت به عملکرد نمايندگان فعلي مجلس داشت. علتش هم روشن بود، کثيري از مردم و خصوصا نخبگان و آگاهان سياسي مي‌دانستند که موضوع واقعا يک حادثه صرف بر اثر عصبانيت آني يک نماينده نبوده، بلکه نوع چنين برخوردهايي در اين مجلس ريشه‌دار است و تاکنون درحوزه‌هاي مختلف خود را نشان داده است. با فشار افکارعمومي نماينده سيلي‌زن بعد از تکذيب‌هاي اوليه (که خود محل توجه است و رسيدگي جداگانه طلب مي‌کند) بالاخره ويدئويي سخن گفت و در آن از مردم عذرخواهي کرد! او از جوان وظيفه‌شناس پوزش نخواست و به نوعي عصبانيت خود را واکنشي نسبت به سرباز راهنمايي و رانندگي قلمداد کرد. اما موضوع به همين‌جا ختم نشد و برخي از نمايندگان نه‌تنها از وي حمايت کردند بلکه با توهين به منتقدان و فعالان رسانه‌اي ثابت کردند که از نظر آنها کتک زدن يک مامور در خيابان حادثه کوچکي در حد يک کاه است و بايد از آن عبور کرد و نيروي انتظامي هم بايد از مجلس عذرخواهي کند! اين طلبکار شدن، خبر از ديدگاه جرياني در مجلس مي‌دهد که مردم را چون رعيت مي‌پندارد و خود را فوق قانون تصور مي‌کند. با اين همه اگر موضوع در همين واقعه خلاصه مي‌شد مي‌توانستيم همچنان منتظر بمانيم تا اين جريان به خود آيد و بداند که با ملتي آگاه و حساس بايد با احترام و تواضع برخورد کند. اما واقعا ماجرا فراتر از اين حرف‌هاست چرا که تاکنون انواع توهين‌ها نسبت به رئيس‌جمهور هم از همين مجلس صادر شد و حتي شخص دوم مملکت به اعدام تهديد شد! اينگونه برخوردها تذکر جدي رهبرمعظم انقلاب را هم در برداشت ولي گويا هنوز تمکين در برابر آن ظاهر نشده است. در ديگر مسائل ازجمله نوع مواجهه با بودجه تقديمي دولت، سخنان غيرمتوازن در سياست خارجي هم مي‌توان به ابعاد ديدگاه حاضر در مجلس پي برد و طبيعي است که مردم نگران شوند. اگر دستگاه‌هاي مختلف بعضا از چند زاويه تحت نظارت‌هاي مختلف هستند، مجلس و نمايندگان تا حدود زيادي از چنين نظارت‌هايي معاف هستند و تنها يک هيات نظارت توسط خود نمايندگان وجود دارد که آنها هم کاملا با رويکردهاي مورد اشاره همسو هستند و بعيد است که نظارت موثر و تعديل‌کننده‌اي از خود بروز دهند. جالب است که حاميان و مدافعان نمايندگان فعلي که اغلب در يک صحنه بي‌رقيب پيروز و به مجلس راه يافته‌اند اصلاح‌طلبان را به سوء‌استفاده از حادثه سيلي خوردن يک سرباز متهم مي‌کنند ولي حالا غايبان صحنه رسانه‌اي هستند و پاسخ نمي‌دهند که چگونه مي‌توانند توجيه‌گر اقدام ضدقانوني يک نماينده و دفاع آشکار از اين رفتار غيراخلاقي باشند. نه‌تنها اصلاح‌طلبان که هر دلسوزي در کشور با مشاهده ريشه‌ها و تبعات و عوارض عملکرد جريان حاکم در مجلس نگران مي‌شود و درمي‌يابد که واقعا ماجراي درگيري در خط‌ويژه خيابان انقلاب يک حادثه منفرد و استثنايي نبود و اين تازه از نتايج سحر است؛ سحر قدرت يافتن بيش از پيش جرياني که امکان مانور پيدا کرده است و خدا مي‌داند براي مردم چه عوارض و پيامدها به ارمغان بياورد. درست مثل قدرت يافتن معجزه هزاره سوم که هنوز اين مردمند که هزينه‌هاي اقدامات و عملکردها و تصميمات آني و فاقد مباني کارشناسي او را پرداخت مي‌کنند.