رفتارشناسی حقوقی‌ها در بورس در روزهای ریزش شاخص

آفتاب یزد- گروه اقتصادی: «سهم شرکت «ب» را بالا می‌برند» یا «سهامداران شرکت «الف» را خسته می‌کنند تا سهام آن را جمع کنند» و مانند این جملات چقدر برای شما سهامداران سابقه‌دار یا تازه‌کار آشناست!؟ این‌ها نمونه‌ای از اشاره «حقیقی»ها به بازیگران حقوقی (شرکتی) مشهور به پدرخوانده‌های بورس یا بازار است که بیش از 80 درصد ارزش روز بازار سرمایه را در اختیار دارند و با منابع هنگفت مالی در اختیار، نقش اساسی در تعیین روند سهام
ایفا می‌کنند.
اما فرق فاحش دیدگاه سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی در چیست؟ سهامداران عمده چگونه تصمیم می‌گیرند و از چه روشی مانع افشای تصمیمات محرمانه خود قبل از اجرا در بازار می‌شوند!؟ نگاه آینده آنها به بازار و گروه‌های پیش‌رو چیست؟ و وقتی چنین قدرت و تعیین‌کنندگی در بازیگران حقوقی سهام وجود دارد، سهم آنها در ایفای نقش برای انتخابات 1400 چگونه خواهد بود؟ آیا در این انتخابات برای نخستین بار بحث نخست و آخر مناظرات با کلید واژه بورس و سهام خواهد بود!؟ آیا گزینه ریاست‌جمهوری با یک جمله تعیین‌کننده همچون آخرین جملاتی که مردم از مناظره سوم مانند جمله معروف روحانی در مورد «لوله» و قالیباف یا در انتخابات سال 92 از کلمه معروف «گازانبر» برای واکنش به استراتژی حمله قالیباف علیه او استفاده کرده بود؛ استفاده خواهند کرد؟
محمد شریعت‌پناه، کارشناس بازار سرمایه در خصوص تاثیرگذاری خیره‌کننده حقوقی‌ها بر بازار و متعاقب آن فرآیند انتخابات 1400 در ایران به «آفتاب یزد» می‌گوید: حقوقی‌ها به صورت بلندمدت و بنیادی خرید می‌کنند و به‌طور عمومی دید کوتاه‌مدت ندارند. این گروه با کلیت بازار پیش می‌روند، مگر شرایطی که به مقاصد خاص نظیر حمایت از یک سهم یا عرضه بلوکی، روشی غیر از این را برگزینند.


شریعت‌پناه می‌گوید: حقوقی‌ها به دلیل سرمایه‌گذاری بیشتر و توان مالی بالاتر، تاثیر بیشتری بر نوسانات قیمت دارند که این خود ناشی از کم‌عمقی بورس تهران است.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه اشخاص حقوقی سود ناشی از رشد ارزش سهام خود (تفاوت بهای تمام شده و نرخ تابلوی بورس در پایان سال مالی) را نمی‌توانند شناسایی کنند؛ می‌گوید: اما در نقطه مقابل اشخاص حقیقی سودشان را هر لحظه می‌توانند محاسبه کنند و آن را جزو بازده سهام خود نشان دهند.
وی اضافه می‌کند: در شرایط کنونی، بازار اشخاص حقوقی تنها در زمان عرضه بلوکی، بازار را تحت تاثیر جدی معاملات خود قرار می‌دهند؛ در حالی که معاملات اشخاص حقیقی روال عمومی بورس را تعیین می‌کند و از این دیدگاه تعداد حقیقی‌های فعال در بورس بسیار
بااهمیت است.
شریعت‌پناه در ادامه درباره نحوه تصمیم‌گیری سهامداران حقوقی برای خرید و فروش سهام می‌گوید: سهامداران حقوقی اغلب به دلیل نگرش بلندمدت کمتر از جریانات زودگذر بازار متاثر می‌شوند، اما حقیقی‌ها مدام اسیر جریانات روانی بازار هستند که البته طبیعی است.
وی تصریح می‌کند: به همین دلیل، حقوقی‌ها بیشتر در مواقع کاهش قیمت خریدار بوده و در مواقعی که افزایش قیمت بیش از انتظار آنان است فروشنده می‌شوند و همین نشان می‌دهد که حقوقی‌ها نیز تحت تاثیر جریانات بازار البته غالبا در خلاف جهت عمل می‌کنند.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه هرگاه حقوقی‌ها مانند حقیقی‌ها در روزهای منفی فروشنده یا در روزهای مثبت خریدار می‌شوند مضرات زیادی برای بازار رقم می‌زنند معتقد است: در واقع خرید و فروش سهام کوچک برای حقوقی‌ها مناسب نیست چرا که حقیقی‌ها به ماهی و حقوقی‌ها به نهنگ شباهت دارند. وقتی هر دو به ساحل می‌رسند، ماهی می‌تواند به کمک موج به دریا برمی‌گردد؛ اما نهنگ در ساحل گیر می‌کند!
شریعت‌پناه با اشاره به اینکه در همان روزهایی که بورس با چراغ‌های سبز رنگش، جلوه‌گری می‌کرد و مردم را به سوی خود می‌کشید مسئولین هم به روش‌های متعدد، از جاذبه‌های بورس برای مردم سخن می‌راندند، می‌گوید: در واقع در همان روزها بین کارشناسان و حتی مردم این دلهره وجود داشت که سرانجام اتفاقی ناگوار در انتظار سرمایه‌های مردم است. اتفاقی که زمانی در ماجرای موسسات غیرمجاز، شرایط نامناسبی را برای اقتصاد و حتی امنیت کشور رقم زد و برای جبران آن، هزینه‌های زیادی در بخش‌های متعدد و از جیب تمام مردم
پرداخت شد.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه همه سرمایه‌های مردمی در بورس می‌توانست زندگی میلیون‌ها سرمایه‌گذار را شرایط بهتری ببخشد، می‌گوید: ۲۰ درصد از کل سرمایه‌های موجود در بورس روی پودر کردن همین سرمایه‌های مردمی متمرکز بوده است.
رضا ابوترابی از کارشناسان دیگر بازار سرمایه است که در این خصوص به خبرنگار «آفتاب یزد» می‌گوید: با وجود آن که در بین مردم نگرانی‌ها از هدر رفت سرمایه‌هایشان همچنان جریان دارد، اما در این بین، برخی از رسانه‌ها تلاش کردند تا شرایط را با نحوی مدیریت کنند که بازار در ادامه مسیر، کمترین آسیب را ببیند و در ادامه راه، شرایط بهتری برای شهروندان رقم بخورد. از همین جا بود که مصاحبه‌هایی با کارگزاران و کارشناسان بورسی انجام گرفت و تلاش شد تا شرایط را با روش‌های رسانه‌ای برگردانند.
وی با بیان اینکه کلیت بازار سرمایه تحت تاثیر برخی از وزارتخانه‌ها و نمایندگان مجلس قرار دارد، می‌افزاید: به نظر می‌رسد سیاستمداران و مسئولین شیفته حضور در قدرت یا رسیدن به قدرت هنوز به طور جدی روی تاثیرات بورس و وقایع مرتبط با آن در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی و نیز انتخاب‌های مردم در ادوار بعدی انتخابات، تمرکز و مطالعه نداشته‌اند که اگر این طور بود، حداقل برای جلب توجه شهروندان هم که شده، خودی نشان می‌دادند، نه اینکه با وعده‌های توخالی دل آنها را خالی کنند!
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه رئیس‌جمهوری سال ۱۴۰۰ را بازار سرمایه انتخاب می‌کند و پیش‌بینی و تحلیل آینده بازار بستگی زیادی به دیدگاه رئیس جمهوری آینده نسبت به بازار سرمایه دارد، اظهار می‌دارد: این موضوع از زاویه دیگری هم اهمیت دارد؛ این که هر کاندیدایی که بخواهد و بتواند از زاویه نگاه مردمی که سرمایه‌هایشان در بورس پودر شد، در مناظرات و مباحثات انتخاباتی شرکت کند و حتی برای بهره‌برداری شخصی بتواند حرف دل مردم را بزند، تا حدود زیادی می‌تواند کاندیداهای نزدیک به دولت و حتی مجلس یازدهم را مورد چالش جدی قرار دهد که چرا در برابر چنین دغدغه مهمی، با وجود ادعاهای مطرح شده، هیچ کاری انجام نداده‎اند. البته این به شرطی است که همین شرایط تا انتخابات آتی پیش برود و تا آن روز کسی برای این دغدغه مهم مردم، چاره‌ای نیندیشد! به معنای دیگر به اقتضای ماهیت سیاست، اقتصاد و تبلیغات هر فرد و جریان انجام‌دهنده اقدام موثر در زندگی مردم حتی در میزان جزیی، همچون یک «سوپرمن»، قهرمان تازه مردم خواهد بود!
در واقع بر اساس قرائن موجود از امکان مداخله مسئولان دولتی در تصمیم‌گیری برای نحوه عرضه سهام شرکت‌های حقوقی که با فروش سهام با قیمت گزاف و خرید دوباره آن با قیمت پایین پس از نزول جایگاه به خرید آن مبادرت می‌ورزند، می‌توان گفت این قبیل ادعاها که وزیر اموراقتصادی و دارایی روز گذشته (20بهمن99) ادعا کرد: «‌بازار سرمایه باید کاملا حرفه‌ای باشد و کسی نباید با دید سیاسی به آن نگاه کند، این بازار چنانچه بازاری حرفه‌ای باشد، با ماندگاری همراه خواهد شد.» آن را به مانند سایر جملات شعاری و کلیشه‌ای خواهد دید و از آن گذر خواهند کرد! کما اینکه وقتی محسن علیزاده، عضو ناظر شورای عالی بورس دولت گفت: «دولت بیش از نیاز کسری بودجه خود را از طریق بورس تامین کرده است و علاوه بر این بسیاری از بانک‌های حاضر در بازار سرمایه که در عمل ورشکست بوده و بدهی‌های آنها بسیار بیشتر از دارایی‌ها و سرمایه آنها بود با توجه به رخدادهای نیمه اول سال، از ورشکستگی خارج شدند و به عنوان بنگاههای عظیم مشغول فعالیت هستند!» خود گویای طرح و برنامه دولت در توان بهره‌برداری از بورس به سود خود در هر معامله بزرگ حقوقی‌ها هست. یا وقتی برای کمیسیون اقتصادی محرز شده است که برخی شرکت‌های حقوقی در مقطعی دست به فروش‌های خارج از قاعده و بیش از حد زده‌اند و درآمدهای بسیار خوبی از بازار سرمایه کسب کرده‌اند؛ تا جایی که فقط در یک فقره، یک شرکت حقوقی نزدیک به دولت در مدت 20روز 4000میلیارد تومان فروش داشته است و شرکت مذکور تنها 800 میلیارد تومان خرید داشته است، ‌آن هم در شرایطی که قیمت‌ها تقریبا یک سوم شده است؛ چرا نباید این تصور در اذهان تمام اهالی بازار سرمایه نهادینه نشده باشد که عدم عرضه شرکت‌ها در میانه موج صعودی بازار موجب شد تا یک شرکت سهام خود را در اوج قیمتی در 23 مرداد ماه هر سهم به قیمت حدود 3200 تومان فروخته و امروز همان سهم را به زیر 1000 تومان از سهامداران نگون بختی که دارایی زندگی خود را به هزار و یک آرزوی هر چند پوچ فروختند و این سهام‌ها را تهیه کردند، خریداری می‌کند!