علل وجود جشن‌های فراوان در تقویم ایرانیان

جعفربای- در مطالعات اسنادی و کتابخانه‌ای برای مقایسه تقویم‌های اقوام مختلف، در طول تاریخ درمی‌یابیم که تقویم ایرانیان باستان که در آن بسیار به جشن و شادی پرداخته شده است بی‌شک از بیشتر‌ین جشن‌ها و عیدها برای سرور و شادمانی تقویم ایرانیان باستان است.گذشتگان ما از هر بهانه‌ای برای شادی کردن
استفاده می‌نمودند. ایرانیان باستان در گذر زمان به هر
بهانه‌ای با تغییر فصول و دگرگون شدن طبیعت و تغییرات آب و هوا برای هر یک از جشن‌ها، سرور و شادمانی‌هایی را برپا می‌نمودند.بدون شک در تمام ماه‌های تقویم گذشتگان ما پر از جشن عید شادی و شادمانی است. فروردین در آغاز سال پر از جشن و شادی است و در آن آیین و مراسماتی برپا می‌شود. در اردیبهشت نیز جشن‌ها و عید‌هایی قرار دادند که بهانه‌ای برای شادمانی باشند. در خرداد نیز ما شاهد برگزاری جشن‌ها و سرور و شادمانی هستیم.با تمام شدن بهار و آغاز تابستان جشن‌های دیگری برگزار می‌گردد که در آن اولاً شادی‌ها و نشاط و خوشی‌های فراوانی قرار دارد و ثانیاً پرسیدن از حال و احوال یکدیگر و ثالثاً کمک کردن به هم در سرلوحه همه این اعیاد می‌باشد که گذشتگان به آن دلخوش بودند وبه شادی می‌پرداختند. درتابستان نیز در همه ماه هایش پر از جشن و شادی است در پاییز که با جشن مهرگان آغاز میشود، دیگر جشن‌های باشکوه و فوق العاده زیبایی دارد که هر یک به بهانه‌ای برای شادی کردن و خوشحال بودن است.در زمستان
هنوز فصل سرما شروع نشده جشن‌ها آغاز زمستان گذرانی با مشکلات و گرفتاریها مملو از یاری و کمک به یکدیگر است. در تمام جشنها احوالپرسی و جویای احوالات یکدیگر در سرلوحه امور قرار دارد. ایرانیان قدیم بسیار مردمان شاد و خوشحالی بودند


و به همین دلیل نبوغ و استعداد آنان شکوفا شده است وما از آثار به جا مانده از گذشتگان خویش در می‌یابیم که آنان انسان‌هایی بسیار خوشحال بودند که با آینده نگری و امیدواری توانسته‌اند استعدادهای خود را شکوفا نمایند و مثبت اندیش باشند.
در قوانین و مقررات اجتماعی آنان مثبت‌اندیشی خوشی و شادمانی و امید و امیدواری و پرهیز از دروغگویی و پرداختن به امور نیک بسیار پررنگ مشاهده می‌کنیم.به برکت وجود جشنها آنان مردم و مثبت اندیش دور از هرگونه انحراف و کجروی بودند. آثار به جا مانده نشان می‌دهد که آنان توانستند به عنوان اقوامی برتر با اخلاق و انسانیت قدرتمندی کشور پهناوری را فراهم کنند. این شادی‌ها و خوشحالی‌ها باعث انسجام، اتحاد و مشارکت و همکاری و همبستگی و اتحاد بین آنان برقرار می‌شد. پس شادی و شادمانی و نشاط باعث خلاقیت و توانمندی و قدرت و اخلاق و انسانیت می‌شود و به همین دلیل باید ما نیز جامعه را به سوی نشاط و خوشحالی و شادمانی رهنمون کنیم در چنین حالتی هیچگاه دچار کجروی انحرافات و مفاسد اجتماعی نخواهیم شد. زیرا ریشه همه مفاسد و انحرافات و کجروی‌ها در غم و ناراحتی و نارضایتی و رنجوری فردی و به تبع آن اجتماعی می‌باشد.