لطفا خاطره تلخ بورس را زنده نکنید!

نخستین لحظه که خبر صحبت‌های رئیس‌جمهور درباره بورس در فضای مجازی بازنشر شد، احتمال دادم ممکن است در تنظیم خبر اولیه اشتباه رخ داده باشد اما انتشار متن کامل صحبت‌های روز گذشته ایشان توسط پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری نشان داد که واقعا آقای روحانی عملکرد دولت در بورس را مطلوب می‌داند. ایشان در جلسه هیئت دولت جایی که دستاوردهای دولت را در حوزه‌های مختلف برمی شمرند در خصوص بورس هم بیان کردند: «بازار سرمایه را در همین دوران به اوج رساندیم، بازار سرمایه مخصوص عده‌ای از شرکت‌ها بود که در گوشه‌ای کار می‌کردند. بازار سرمایه‌ای که همه مردم حضور پیدا کنند، ۵، ۱۰ و ۱۵ میلیون نفر در این بازار سرمایه فعال هستند، ما بازار سرمایه‌ای با این قدرت نداشتیم که اکنون بسیاری از پروژه‌های مهم و بزرگ به جای بانک بازار سرمایه به میدان می‌آیند. البته بازار سرمایه، فراز و نشیبی هم دارد و دولت فقط باید بازار سرمایه را یاری و کمک کند  و هیچ‌ وقت در این بازار مداخله نمی‌کند، بازار سرمایه به دولت مربوط نیست چرا که یک بازار آزاد است و مربوط به شرکت‌ها و مردم است.» قصد سیاه نمایی ندارم و انصافا باید اذعان داشت که در سال‌های اخیر تلاش‌های خوبی برای توسعه بازار سرمایه، حضور شرکت‌های جدید و آشنایی مردم با بازار انجام شد، اما وقتی سردرگمی متولیان و بی عملی مسئولان در مواجهه با رشد شتابان و حبابی ماه‌های نخست سال 99 را می‌بینیم، چه قضاوتی جز این می‌توان داشت که دولت دستاورد خودش را در بورس به باد داد. مروری بر عملکرد دولت در بورس نشان می‌دهد که چه اشتباهات فاحشی در دوره‌های حساس در این بازار صورت گرفت. تغییر رئیس سازمان بورس در انتهای سال 98، موج سواری بر رشد افسارگسیخته در نیمه اول 99 و دعوت از مردم برای حضور در بورس در سال 99 در شرایطی که شاخص در قله خود قرار داشت و این دعوت سیگنال بیمه گری بورس را به سهامداران تازه وارد می‌داد، ناهماهنگی داخلی بین دستگاه‌های دولتی که نمونه بارز آن در صندوق پالایشی دیده شد، بی تدبیری در آزادسازی سهام عدالت، تعلل در عرضه بیشتر سهام برای پاسخگویی به عطش تقاضای روزافزون، مداخله در بازار در روزهای اوج و بی عملی در روزهای افت شدید به ویژه در سهام عدالت که جنبه عمومی دارد و. .. همگی فهرست بلندبالایی از اشتباهات بزرگ دولت در مدیریت بازار سرمایه است. واقعیت این است که اکنون به جبران همین زیان تحمیل شده به سهامداران به طور رسمی از جیب همه مردم و به قیمت افزایش نقدینگی، در حال تزریق پولی به بورس هستیم که معلوم نیست، بتواند شاخص کل را تکان جدی دهد. بدتر از این، اعتمادسوزی است که نسبت به بازار سرمایه شکل گرفت و دیگر به این راحتی نمی‌توان سهامداران نقره داغ شده و مردم را به سمت این بازار کشاند. یکی از تبعات آن هجوم 12 میلیون ایرانی به بازار رمز ارزهاست که با معاملات روزانه تا 5 هزار میلیارد تومان عملا موجب خروج سرمایه از کشور شده است.  همه این زیان‌ها اگر به تجربه‌اندوزی و تغییر رویکرد منجر شود، شاید ارزش داشته باشد، اما با نهایت تاسف آن چه که از زبان متولی اجرایی و بالاترین مقام مسئول در قبال بورس گفته شد، نشان می‌دهد که همچنان گفتمانی بسیار دور از واقعیت بازار و مطالبات سهامداران در جریان است و انگار تلاشی برای پذیرش واقعیت وجود ندارد و شاید صرفا بتوان این اظهارات را در قالب دفاع از عملکرد دولت در آستانه انتخابات و پاسخ به انتقادات نامزدها تفسیر کرد، وگرنه بعید است خود دولتی‌ها هم بتوانند از آن چه رئیس‌جمهور می‌گوید دفاع کنند. در پایان نیز چیزی جز توصیه چندی پیش خراسان به رئیس‌جمهور که در قالب «یادداشت سردبیر» روز شنبه 28 فروردین امسال با تیتر «آقای روحانی اگر نگویید نمی‌گویند نگفت!» مطرح شد، شاهد مثالش ریزش سنگین 18 هزار واحدی بورس پس از صحبت‌های رئیس‌جمهور بود که در واقع بزرگ‌ترین ریزش بورس در امسال است.  جایی که خراسان در واکنش به جمله آن زمان رئیس‌جمهور که گفته بود: «اگر بگوییم دهه اخیر که دوران دولت‌های یازدهم و دوازدهم بوده، دهه پیروزی و نجات ملی است اشتباه نگفته‌ایم.»، چنین نوشت. اکنون نیز به نظر می‌رسد آقای روحانی بهتر است دستاوردها را بیان کنند و خاطره تلخ بورس را برای مردم زنده نکنند.