درباره «می خواهم زنده بمانم»

محمد جلالی ‪-‬ کمتر کسی را می‌شود پیدا کرد که اهل فیلم و سریال بوده اما «شهرزاد» را به خاطر نداشته باشد. سریالی که در فصل نخست با فیلمنامه‌ای بی‌نظیر، بازیگرانی پرتوان و کارگردانی زبردست اثری را خلق کرد که در ایران کمتر نظیرش را دیده بودیم. شاید «شهرزاد» را بتوان آغازگر سریالهای موفق درام نمایش خانگی دانست.
البته نقدهای خارج از فیلم نیز بر آن بسیار بود تا جایی که پای زندان عوامل آن، دستمزدهای آنچنانی و منابع مالی نامشخص به میان آمد!
بنا نداریم به این سریال بپردازیم بلکه این بار قرار است نقدی بر سریال «می‌خواهم زنده بمانم» داشته باشیم؛ سریالی که همین هفته گذشته فصل نخستش به پایان رسید و آنگونه که عوامل آن عنوان کردند، آماده می‌شوند تا فصل دوم را رقم بزنند.
می‌خواهم زنده بمانم در فصل نخست و قبل از آنکه ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر، یکی از نهادهای وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران) نظارت بر محصولات نمایش خانگی را عهده بگیرد، توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفت، ساخته شد و پخش گردید.


البته در میانه راه با شکایتی که نیروی انتظامی مبنی بر
غیر واقعی بودن داستان ارائه داد یکی از قسمت‌های آن با تاخیر پخش شد اما در نهایت به خط پایان رسید.
می‌خواهم زنده بمانم روایتی عاشقانه در فضای دلهره و مشوشِ دهه ۶۰ است. ماجرایی با موضوع دلدادگی، عاشقی و عشق اجباری.
ماجراهای پس پرده این سریال به خوبی در فینال دیده شد تا داستانی پرکشش را بیان کند و در این پیچیدگی، سادگی بیان و لوکیشن نقش داشت و بیننده را بی‌خود به این و آن ور نمی‌کشید.
شهرام شاه‌حسینی کارگردان می‌خواهم زنده بمانم در نخستین تجربه نمایش خانگی خود عملکرد مثبتی داشت. او تا پیش از این، آثار سینمایی همچون «خانه دختر» و «زن‌ها فرشته‌اند» را در کارنامه خود داشت و در تلویزیون نیز سریال «پرستاران» و «هشت و نیم دقیقه» را به روی آنتن برده بود اما حالا توانست خود را به عنوان یک کارگردان موفق در شبکه نمایش خانگی معرفی نماید.
نقدهایی هم به این سریال وارد است که مهمترین آن
نادیده گرفتن سال‌های جنگ است! نه در خیابانها و نه در دیالوگهای بین افراد اشاره‌ای به شرایط جنگی نمی‌شود و در سکانس‌هایی بسیار کوتاه قبر برادر شهید یکی از کاراکترهای سریال جنگ به تصویر کشیده می‌شود اما این سریال راوی جنگ دهه ۶۰ نیست یا لااقل تمایلی به آن نشان نمی‌دهد.
عوامل سریال گفته‌اند که بنا به ادامه ماجرا و پرواز به زمان حال دارند که در این رابطه دو چالش بسیار مهم سازندگان این سریال را تهدید می‌کند؛ نخست باید دقت نمود که نباید همچون شهرزاد در فصل‌های بعد با افت فیلمنامه روبرو شود. شهرزاد هرگز نتوانست بینندگان فصل اول را در دو فصل بعدی خود ببیند و بارها بازیگران این سریال از جمله شهاب حسینی اعلام کردند که طمع باعث شد تا بی‌خودی سریال ادامه‌دار شود.دومین مسئله که در ارتباط با این سریال مطرح است چالشی است که سازندگان با ساترا خواهند داشت. بدون تردید از این پس سریال‌های نمایش خانگی با آزادی گذشته روبرو نخواهد بود و با مدیران جدید ساتراپی سریال‌های نمایش خانگی نزدیک به سریال‌های تلویزیونی با همان محدودیت‌ها خواهد بود.
همه اینها چالش‌های جدیدی است که باید سازندگان «می‌خواهم زنده بمانم» از آن با موفقیت عبور کنند و یا اینکه همچون سریال «همگناه» در همان فصل اول بمانند و خاطره خوشی را در ذهن خوانندگان به یادگار بگذارند.