پشت پرده قمه‌کشی «هلیا»

 به احتمال زیاد، شما هم ویدئوی دعوای شدید چند دختر نوجوان و سپس قمه‌کشی یکی از آن‌ها به نام هلیا را که از پربازدیدترین ویدئوهای 48 ساعت گذشته در شبکه‌های اجتماعی است، دیده‌اید. در این مطلب می‌خواهیم، نگاه روان‌شناسی به این اتفاق داشته باشیم و بگوییم چه چیزی باعث می‌شود شاهد رفتارهای خشن و پرخطری در نوجوانان دهه هشتادی باشیم؟

   پای 2 تغییر فیزیولوژیکی در میان است
در دورۀ نوجوانی، شاهد دو تغییر فیزیولوژیکی عمده در مغز تمامی نوجوانان هستیم که رفتارهای آن‌ها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد و می‌تواند در صورت ناآگاهی خودشان از این ماجرا و بی‌اعتنایی اطرافیان، به ایجاد خطر و مشکل در زندگی نوجوان منجر شود.


اول این‌که نورون‌ها یا سلول‌های عصبی مغز در نوجوانی نسبت به انتقال‌دهنده‌های عصبی تحریکی، حساس‌تر می‌شوند. در نتیجه نوجوان هیجان ها را به شکل «شدیدتر» تجربه می‌کند. یک محرک استرس‌زا، موجب اضطراب شدیدتری در او می‌شود، درست همان‌طور که یک برخورد ناراحت کننده، او را بیشتر و شدیدتر از یک فرد بزرگ سال خشمگین و عصبانی می‌کند. به همین ترتیب، یک نوجوان دچار احساسات عاشقانۀ شدیدتر و مکرری هم خواهد شد.
 مسئلۀ دوم، این است که شبکه کنترل شناختی پیشانی در مغز نوجوان در این دوره هنوز به رشد کامل خود نرسیده است. این بخش از مغز به ما انسان‌ها کمک می‌کند تا آینده‌نگری داشته باشیم، عواقب رفتارهای خود را پیش‌بینی کنیم، هیجان های خود را بازداری کنیم و کنترل و برنامه ریزی داشته باشیم. وقتی این دو مسئله را کنار هم می گذاریم، یعنی شدت یافتن هیجان‌ها و ضعف مغز در کنترل و مدیریت و پیش‌بینی عواقب،  نتیجه این می شود که نوجوان بسیار مستعد رفتارهای تکانشی همچون دوستی‌های پرخطر، خشم‌های انفجاری، دعواهای مکرر، مصرف مواد، قمه کشیدن در خیابان و ... را از خودش نشان می‌دهد.
   دلیل گرایش دختران به رفتارهای پرخطر
برخی از دختران به دلیل تغییرات نامتوازن هورمونی و الگوبرداری از اطرافیان، در این دوره گرایش به رفتارهای پرخطر (که کمتر بین دخترها رایج‌تر است) پیدا می‌کنند که یکی از دلایل اصلی‌اش به دنبال کسب تایید و توجه اطرافیان بودن است. تنها عاملی که می‌تواند به نوجوان کمک کند تا این دوره پرخطر را به سلامت به پایان برساند، آگاهی خودش از ویژگی‌های این دوره از زندگی، همچنین خانواده و محیط حمایت کننده‌ای است که علاوه بر تامین آرامش و توجه و محبت برای او، بر رفتارها و روابط او نظارت دورادور و غیرمستقیم دارد. افراد در نوجوانی به دلیل پشت سر گذاشتن تغییرات سریع و پی‌درپی، آسیب‌پذیرترند و بیش از هر دورۀ دیگری نیازمند دریافت توجه، صمیمیت و حمایت هستند.
   خانه‌ای که در آن محبت نیست
نوجوانانی که در خانه از محبت و توجه سیراب نمی‌شوند، ممکن است جذب گروه‌های پرخطر شوند و برای دریافت توجه و تاییدی که به آن نیاز دارند، دست به هر کاری بزنند. اگر این ویدئوی پربازدید و البته ناراحت کننده را دیده باشید، فردی مثل هلیا را می‌بینید که برای دریافت توجه، دست به کارهای بسیار خطرناک و پرخاشگرانه می‌زند. این جاست که روان شناسان همواره به والدین و معلمان توصیه می‌کنند که پیش از هر چیز دیگری، «دوست» نوجوان باشند زیرا نوجوان به یک دوست صمیمی و حمایتگر نیازمند است. رفتارهای مشکل‌ساز تا حدی در دورۀ نوجوانی طبیعی هستند اما هنگامی که رفتار به شدت مشکل ساز و غیرمتعارفی می‌بینیم، می توانیم آن را محصول یک سیستم معیوب بدانیم، شاید خانواده‌ای که مراقب و صمیمی و حمایتگر نبوده‌اند، شاید دوستانی که الگوی ناصحیحی بوده‌اند، شاید محیط آموزشی که به جای جذب، نوجوان را طرد کرده یا حتی محله و منطقه‌ای که به جای رفتارهای سالم، شرایط آن رفتار مشکل‌ساز را فراهم کرده است. بیایید هرچه زودتر نوجوانان را دریابیم...