سقوط کابل در توافق آمریکا و طالبان نیست!


بر خلاف آنچه ما تصور می‌کنیم آمریکا از افغانستان خارج نشده است. آمریکا در آنجا است و اجازه نمی‌دهد چین و روسیه و حتی ایران آنجا نقش اساسی پیدا کنند
آفتاب یزد - رضا بردستانی: سقوط، پشت سقوط و پیروزی، پشت پیروزی اما این روزها، خبرهای دیگری نیز به گوش می‌رسد؛ خبرهایی که نشان می‌دهد در برخی نواحی، خیزش‌های مردمی کار را برای طالبان سخت کرده است. نکته‌ی دیگر پشت‌پرده‌های درگیری‌ها در افغانستان است گویی امریکایی‌ها نیروهای خود را از زمین افغانستان خارج کرده‌اند اما همچنان تسلط بر آسمان افغانستان را محفوظ داشته اند.
نکته‌ی مهم دیگر، عملیات مدیریت شده در نواحی‌ای است که ماحصلِ آن بیشتر از نظامی و سیاسی، اقتصادی است در این باره که چرا ناگهان طالبان دست از ادامه‌ی اشغال نواحی بیشتری از افغانستان کشید و یا این که چرا به کابل حمله نمی‌کند و نیز این که آیا به دنبال سقوط دولت مرکزی هست یا نه؛ با پیرمحمد ملازهی به گفتگو پرداختیم.
> آمریکا از آسمان اوضاع افغانستان را مدیریت می‌کند


ملازهی در پاسخ به این سوال آفتاب یزد که آیا یک نوع مدیریت بی‌ثباتی بر افغانستان حاکم است اظهار می‌دارد: «توافقی که بین خلیلزاد و ملابرادر در دوحه صورت گرفت در حال عملیاتی شدن است منتها در جاهایی طالبان فکر کردند که می‌توانند حرکت‌هایی انجام دهند که آمریکایی‌ها را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند. می‌توان حدس زد که در آن توافق اینگونه تصمیم‌گیری شده که طالبان از موضع قدرت جلو روند بعضی شهرستان ها، مناطق مرزی و بزرگراه‌ها را تصاحب کنند و دولت را در موقعیتی قرار دهند که مجبور به کناره‌گیری شود و دولت موقت به وجود آید و این دولت تصمیم گیرد که ساختار دولت به چه شکلی باشد. طالبان به خیال آنکه آمریکایی‌ها دخالت نخواهند کرد موضع اشغال شهرها را در پیش گرفتند اما آمریکایی‌ها در قندهار و هرات دخالت کردند و طالبان را بمباران کردند. لذا طالبان متوجه شدند که خیلی از آن دایره نباید خارج شوند. نکته دوم پاکستانی‌ها هستند. آن‌ها به شدت تحت فشار آمریکا هستند که طالبان را پای میز مذاکره بکشند و مسئله را حل کنند. به نظر می‌رسد پاکستانی‌ها بازی خودشان را می‌کنند و بازی‌شان این است که طالبان مناطقی را بگیرند و در آنجا مستقر شوند و آن‌ها به آمریکایی‌ها بگویند اینها اکنون در دست ما نیستند و در کشور خودشان هستند هر طور می‌خواهید با آن‌ها رفتار کنید.»
> هدف پاکستانی ها، استقلال مالی طالبان است
این کارشناس مسائل شبه قاره ادامه می‌دهد: «با این کار طالبان هم به یک مرکز پول دست پیدا می‌کنند. مثلا هیلمند را که ۹۵ درصد تریاک دنیا را تولید می‌کند اگر طالبان به طور کامل به این منبع دسترسی داشته باشند دیگر احتیاج مالی به کسی نخواهند داشت لذا پاکستانی‌ها دو نشان را با یک تیر می‌زنند، که هم از فشار آمریکا خارج شوند و هم طالبان به جایی برسند که از نظر مالی تامین شوند.»
> پروژه دوم یعنی دولت مرکزی طالبان را در قدرت سهیم کند
پیرمحمد ملازهی می‌گوید: «برداشت بنده این است که پروژه دوم آقای خلیلزاد و آقای ملا برادر، دارد عملیاتی می‌شود. چون آقای اشرف غنی انسان لجبازی است و به سادگی حاضر نیست از قدرت کنار رود و بازیگر خوبی هم است لذا پروژه دوم یعنی مجبور کردن دولت مرکزی به سهم بخشی به طالبان در یک جنگ داخلی کنترل شده در دستور کار قرار گرفته و نیز این نگرانی را هم دارند که جنبش مردمی گسترده‌ای علیه آن‌ها شکل گیرد و این خیزش مورد حمایت چین، روسیه، هند و ایران قرار گیرد و برای طالبان مشکل ایجاد کند. پس یک مانع اشرف غنی است و مانع دیگر حرکتی است که خیزش مردمی ایجاد کرد. بنابراین الان باید قسمت دوم پروژه عملیاتی شود و آن هم یک جنگ داخلی کنترل شده است که سرانجام دولت را مجبور به کناره‌گیری کند و دولت موقت به وجود آید که در آن طالبان نقش اصلی را خواهند داشت.»
> پاکستان، ضلع چهارم غائله‌ی افغانستان!
این کارشناس مسائل بین‌المللی در ادامه در مورد بازیگر چهارم غائله‌ی افغانستان، این گونه تحلیل خود را ارائه می‌دهد: «بازیگر چهارم پاکستانی‌ها هستند که جنگ را در داخل افغانستان مدیریت می‌کنند و به اهتزاز در آمدن پرچم طالبان در پاکستان یک گاف امنیتی و سیاسی بود. اما وقتی یکی - دو ژنرال پاکستانی در قندهار کشته شدند دیگر نمی‌توان از کنار نقش پررنگ پاکستانی‌ها در مسائل داخلی افغانستان به آسانی گذشت.» ملازهی پیرامون این مسئله که چرا طالبان برای اشغال کابل اقدام نمی‌کند؟ خاطرنشان می‌سازد: «طالبان خارج از توافق تلاشی کردند که آمریکایی‌ها دخالت کردند و مانع شدند. اینکه مستقیم سمت کابل نمی‌روند چون در توافق نیامده است. کابل یک مرکز جمعیت بالایی است. دستگاه‌های امنیتی و نیروهای نظامی آنجا حضور دارند و مقاومت صورت می‌گرفت و اگر مقاومت سختی رخ می‌داد نمی‌توانستند شهر را بگیرند. لذا سعی کردند هرات را بگیرند و بازوهای امنیتی کابل را قطع کنند و بعد به سمت کابل روند. بنابراین طالبان قصد ساقط کردن دولت را نداشتند و تنها می‌خواستند دست برتر را داشته باشند و از طرفی در برنامه توافق هم این موضوع وجود ندارد.»
> اشغال افغانستان زمان‌بندی شده است؟!
پیرمحمد ملازهی در پاسخ به این پرسش که آیا اشغال افغانستان توسط طالبان بر اساس یک برنامه زمان‌بندی شده طراحی شده و هنوز زمان مناسب فرا نرسیده؟! می‌گوید: «چنین چیزی هم بعید نیست. می‌شود زمان‌بندی هم باشد. اما به نظر من طالبان خوب عمل کردند. گمرک ایران، پاکستان، چین و آسیای مرکزی را گرفتند. دولت تا چه زمانی می‌تواند مقاومت کند؟ اضافه بر این که بسیاری از مناطقی که در دولت تخلیه شد طالبان به زور نظامی نگرفتند و نظامیان هم از فرمانده های‌شان دستور گرفتند که تخلیه کنند و سلاح و امکانات هم در اختیار طالبان گذاشتند. بنابراین مشخص است که افرادی هم در داخل دولت با طالبان موافق اند. دو راه حل وجود دارد یک راه حل سیاسی و دیگری راه حل نظامی. طالبان این دو راهکار را به موازات هم پیش می‌برند. این برنامه، برنامه طالبان نیست و برنامه isi پاکستان است.»
> عبدالله عبدالله نگران نیست؟!
این کارشناس شبه قاره در واکنش به این پرسش آفتاب یزد که در مصاحبه عبدالله عبدالله با بی‌بی سی، نشانه‌ای از نگرانی و ترس دیده نشد تاکید می‌کند: «دو گروه بر افغانستان حاکم اند. یکی لیبرال دموکرات‌ها به رهبری اشرف غنی که تعدادشان اندک است. جناح دیگر جناح شمالی‌ها و جهادی‌ها و عبدالله عبدالله است. جناح لیبرال دموکرات نه تنها پشتوانه قومی ندارد بلکه پشتوانه سیاسی قوی‌ای هم ندارد. اما عبدالله عبدالله و تیمش پشتوانه قومی دارند. طالبان با عبدالله عبدالله می‌توانند وارد معامله شوند نه با اشرف غنی.» ملازهی ادامه می‌دهد: «معامله‌ای در جریان است که به نظرم بخشی از آن عبدالله عبدالله است. طالبان مجبورند او را چون پشتوانه قومی دارد بپذیرند. پاکستانی‌ها هم طالبان را تشویق می‌کنند که با عبدالله کنار آیند و توزیع قدرت را بپذیرند. توزیع قدرت بین گروه‌های قومی شکل گیرد و همین طور بین شیعیان و سنی‌ها. لذا اگر طالبان توزیع قدرت را مد نظر قرار دهند قدرت اصلی آن‌ها خواهند بود کما اینکه الان هم دولت حاضر است ۶۰ درصد قدرت را به طالبان دهد که طالبان تاکنون نپذیرفته اند. اما شرایط به گونه‌ای دارد پیش می‌رود که آقای اشرف غنی متوجه شده است که دارند او را قربانی می‌کنند و او هم آدم زیرکی است و تا امتیازی نگیرد زیر بار نمی‌رود. بازیگران افغانستان همه در زمین آمریکا بازی می‌کنند و همه دنبال قدرت اند.»
> انتقال افغان‌ها به خارج از کشور
ملازهی در واکنش به خروج هزاران افغان زیر سایه‌ی عناوینی چون مترجم و همکار با خارجی‌ها و نیز این که این نیز می‌تواند بخشی از نقشه‌ی آمریکا برای آینده باشد اظهار می‌دارد: « به نظر بنده آمریکایی‌ها می‌دانند مشکلاتی که افغانستان دارد بخشی از آن برمی گردد به رقابت‌هایی که بین روسیه، چین، اروپا و آمریکا وجود دارد. دعوا بر سر قدرت اجماع جهانی در قرن بیست و یکم است که آمریکایی‌ها می‌خواهند در قدرت باقی مانند و چینی‌ها به سمت قدرت اول جهانی پیش می‌روند. دعوای اصلی آنجاست. بنابراین تحولات افغانستان همه در میدان آمریکا حرکت نمی‌کند روسیه و چین هم هستند. چینی‌ها اکنون در واخان نیرو پیاده کردند. افغانستان اکنون محل دعوا است. برخلاف آنچه که ما تصور می‌کنیم آمریکا از افغانستان خارج نشده است. آمریکا در آنجا است و اجازه نمی‌دهد چین و روسیه و یا ایران آنجا نقش اساسی پیدا کنند و آمریکا را اخراج کنند. حضور هوایی جایگزین حضور زمینی شده است. به این دلیل که نمی‌خواهد تلفات انسانی و مالی دهد. اما ابتکار عمل را در دست دارند و از خارج هدایت می‌کنند. سه پایگاه اکنون در پاکستان تحت کنترل آمریکایی‌ها است به رغم اینکه پاکستان با چین هم روابط خوبی دارد. همچنین آمریکایی‌ها اضافه بر این سه پایگاه، با ازبکستان و قرقیزستان هم در حال مذاکره‌اند که بتوانند از آن‌ها پایگاه گیرند. در خبرها دیده‌ام که به گونه‌ای پیشنهاد دادند که آمریکایی‌ها یک سوم درآمد قرقیزستان را حاضرند بابت اجاره یک پایگاه به او دهند. پس انگیزه بسیار بالا است. آن‌ها از روس‌ها نگرانی دارند بنابراین می‌گویند با آمریکایی‌ها همراه باشیم بهتر است.