کیهان، همزمان منتشر کرد

رموز موفقیت دولت سیزدهم، کارنامه تقریباً هیچ حسن روحانی و پروتکل الحاقی ریاست جمهوری سیدابراهیم رئیسی!
ولایتی می‌گوید: «اولویت دولت آقای رئیسی باید همکاری و ایجاد روابط راهبردی با چین و روسیه باشد که می‌تواند به پیشرفت اقتصادی کشورمان کمک کند». کیهان نیز دقیقاً همین موضع را اتخاذ کرده می‌نویسد: «بر اساس تحلیل‌های آینده نگرانه، شرق به مهم‌ترین قطب قدرت در آینده تبدیل خواهد شد و به مرور زمان از قدرت غرب کاسته می‌شود.» کیهان یک روز مانده به مراسم «تحلیف» و در روز «تحلیف» به نوعی دولت یازدهم، دوازدهم و سیزدهم را به توپ می‌بندد (!) کارنامه‌ی دولت‌های اول و دوم حسن روحانی را با آن که «تقریباً» هیچ می‌داند در دو صفحه به اصطلاح به «خاک و خون» می‌کشد و دست آخر به نمایندگی از جمهوری اسلامی (!) خطاب به «آن ها» می‌نویسد که: «جمهوری اسلامی پس از شش سال تجربه تلخ، تعلق‌خاطری به برجام ندارد و برجام در مقابل روند پیشرفت ایران چه قدر دست و پاگیر بوده است.» کیهان پیشترها نیز، درست بعدِ قطعی شدنِ پیروزی رئیسی، از وی خواسته بود تا تاریخ «مرگ برجام» را اعلام کند و اما این بار این خواسته را از جایگاه جمهوری اسلامی بیان می‌کند آن هم وقتی که رئیسی همچنان از تعامل و جست و جوی راه حل برای عبور از بحران‌هایی سخن می‌گوید که تحریم‌ها را باید با مدد جستن از آن‌ها از بین برد!
آفتاب یزد - رضا بردستانی: کیهان در یک آخر هفته‌ی توفانی، در کنار برشمردنِ «رموز موفقیت دولت سیزدهم» با چند توصیه و تذکر مهم؛ «کارنامه‌ی تقریبا هیچ!» حسن روحانی و همچنین «پروتکل الحاقی» ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی را نیز در یک شماره منتشر کرد و به هشتمین رئیس جمهوری که برای تشکیلِ سیزدهمین دولت سوگند یاد کرد یک توصیه‌ی خیلی مهم به ارمغان آورد: «دولت جدید هر چقدر هم که مفید و کارآمد باشد اگر پیوست رسانه‌ای جامع و کاملی نداشته باشد به احتمال زیاد در منظر افکار عمومی با چالش مواجه خواهد شد. این مسئله به‌دلیل خصومت و کینه‌ورزی دشمنان نظام با عناصر انقلابی و چهره‌های ارزشی همچون آقای رئیسی قطعا مضاعف خواهد بود بنابراین شایسته است از همین آغاز فعالیت دولت سیزدهم، یک تیم حرفه‌ای رسانه‌ای انقلابی در کنار دولت باشد تا به بهترین شکل نسبت به پوشش اخبار فعالیت‌های دولت مردمی همت گمارد.»
از منظر کیهان، رئوس مسائلی که می‌تواند زیر مجموعه‌ی «رموز موفقیت دولت سیزدهم» باشد با این قید و تاکید که: «البته هیچ انسان منصفی انتظار ندارد مشکلات فوق که بسیاری از آن‌ها در طول سالیان متمادی و بر اثر مدیریت‌های ناکارآمد، سیاست‌های اشتباه، تحریم‌ها و... شکل گرفته یک شبه حل شود اما می‌توان انتظار داشت دولت جدید اهداف متعددی را در بازه‌های زمانی مختلف پیگیری نماید تا هم امید و اعتماد به مردم بازگردد و هم با کار جهادی و بی‌وقفه، کوتاهی‌های گذشته جبران شود. به‌طور نمونه، با توجه به اینکه دولت جدید با کمبود شدید منابع درآمدی مواجه است طبیعتاً در کوتاه‌مدت نمی‌تواند به دنبال اهدافی با هزینه‌های گران باشد پس بهترین گزینه در این رابطه تعریف مقاصدی است که بیشترین عایدی را با کمترین هزینه برای دولت و مردم داشته باشند.» شامل مسائلی است که این روزنامه آن‌ها را در دو بخش دسته‌بندی کرده و آن را به عنوان یک بسته‌ی ویژه و تحت عنوان «رموز موفقیت» نامگذاری کرده است:


- نخست: «راه‌اندازی عملی نهایی سامانه‌های جامع اطلاعاتی» که «تحقق» آن را موثر در «مقابله با رانت‌خواری و فساد» دانسته آن را فاقد بار مالی معرفی کرده یادآور می‌شود: «بیش از آنکه نیاز به پول و هزینه مالی داشته باشد نیازمند اراده قوی، مدیریت مقتدر و پیگیری شبانه‌روزی است.» در این حوزه کیهان مشخصاً به «سامانه جامع تجارت»، «سامانه املاک» برای شناسایی خانه‌های خالی و اخذ مالیات از آن‌ها، «سامانه جامع حقوق و مزایای مدیران» و «طرح جامع مالیاتی» اشاره می‌کند. با وجود گذشت بیش از ۱۲سال از آغازش و صرف میلیون‌ها دلار برای خرید نرم‌افزارش هنوز اندر خم یک کوچه است و متاسفانه کارشناسان مالیاتی همچنان حیران در پرونده‌های مالیاتی و بعضا مواجهه رخ به رخ با مودیان مالیاتی هستند که از این ناحیه احتمال وقوع فساد بسیار بالاست.
- دوم: بهره‌گیری از نظرات کارشناسی خبرگان حوزه‌های مختلف
> جمهوری اسلامی تعلق خاطری به برجام ندارد؟!
کیهان در یادداشتی دیگر به قلم «محمدایمانی» تحت عنوان: «استراگیجی آمریکا در عصر پسا روحانی»، خط سیر اصلی خواسته، مطالبه و تفکرات کیهان نشینان را تبیین کرده به نکات قابل تاملی اشاره می‌کند:
- در حالی که القا می‌شد آمدن بایدن، موجب تغییر رفتار خصمانه آمریکا نسبت به ایران خواهد شد، دولت او کوشید ضمن اتلاف وقت، تحریم‌های اوبامایی و ترامپی را گرو نگه دارد تا با فشار اقتصادی، هم تیم مذاکره‌کننده ایرانی را وادار به امتیازدهی کند و هم فضای عقلانی در انتخابات ایران را از مردم دریغ کند.
- نگرانی راهبردی غرب این است که با روی کار آمدن دولتی تازه نفس و دارای همت و شجاعت، نارضایتی و ناامیدی انباشته در دوره مدیریت غربگرایان، جای خود را به امید و اراده و نشاط ملی برای ساختن ایرانی پیشرفته‌تر و قوی‌تر بدهد.
- چیدن این نامعادله غلط در دوره اقتدار منطقه‌ای ایران، موجب شد اتفاقات بی‌سابقه‌ای مانند ترور سردار سلیمانی و دکتر فخری زاده، ویزا ندادن به نماینده ایران در سازمان ملل، بنزین ندادن به هواپیمای وزیر خارجه در مونیخ، راهزنی دریایی انگلیس در توقیف نفتکش ایرانی، چند نوبت خرابکاری تروریستی در نطنز و دیگر تاسیسات هسته‌ای، اقدام تروریستی علیه ۱۲ کشتی نفتی و تجاری ایران، و زیر پا گذاشتن متکبرانه برجام توسط هر سه دولت اوباما، ترامپ و بایدن رخ بدهد.
- ادعای آماده شدن غرب برای حمله به ایران قبل از روحانی، دروغی بزرگ است که روحانی برای مصرف در انتخابات و ترساندن مردم، در آن دمید. اما خسارت‌های امنیتی- سیاسی که در بالا ذکر شد، نشان می‌دهد تهدیدات سیاسی و نظامی و امنیتی، اتفاقاً با آمدن روحانی و در پسابرجام چند برابر شد و اگر اقتدار دستان بزن ملت ایران نبود، حتما آن گستاخی‌ها بیشتر هم می‌شد.
- اکنون، دوره روحانی به سر آمده و چهره‌ای سکاندار ریاست دولت جمهوری اسلامی ایران شده که گزارشگر سی‌ان‌ان درباره او می‌گوید «رئیسی، مقابل آمریکا عقب‌نشینی نمی‌کند و امتیاز دیگری نخواهد داد». او در دو سال ریاست
قوه قضائیه، امید مردم را افزایش داد و اکنون امیدواری بیشتری نسبت به گره‌گشایی‌اش در جایگاه ریاست‌جمهوری احساس می‌شود چنین امیدی می‌تواند به بسیج ملی اراده‌ها و ظرفیت‌ها منتهی شود و بنابراین، دشمن را دستپاچه می‌کند. آن‌ها نمی‌توانند همزمان مسیر دعوت به تعامل و تشدید شیطنت را ادامه دهند. می‌دانند که جمهوری اسلامی پس از شش سال تجربه تلخ، تعلق‌خاطری به برجام ندارد و برجام در مقابل روند پیشرفت ایران چه قدر دست و پاگیر بوده است. یا باید تعامل برابر را بپذیرند و تحریم‌ها را به شکل جدی و تضمین شده و قابل راستی‌آزمایی لغو کنند، یا اینکه مرتکب خصومت و شیطنت شوند. دیگر نمی‌توانند گزینه دوم را ابزار مذاکره و امتیازطلبی جدید قرار دهند.
- قطعا هضم «ایران جدید» -ایران منسجم در ساخت داخلی قدرت و قادر به استفاده از انبوه ظرفیت‌های خارجی خویش- برای غرب سنگین است. این، کابوس بزرگی برای آن‌ها بود که تبدیل به واقعیت شد. ایران جدید، قطعا دیپلماسی و تجارت خارجی و شرکای بین‌المللی خود را گسترش خواهد داد؛ همچنانکه در مجازات دست‌درازی‌های دشمن، ملاحظات گذشته را نخواهد داشت. ایران دیگر به شکل یکطرفه به بازار تامین نفت غرب -ولو به قیمت حذف خود از بازار- آرامش نخواهد داد؛ عهدشکنی‌ها را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت و ضربات متقابلش قطعا ویران‌کننده‌تر و پشیمان‌کننده‌تر خواهد بود. این بار اگر پرنده متجاوزی هدف قرار گیرد، هواپیمای بدون سرنشین نخواهد بود که جانشین ترامپ فرصت کند و بگوید «از ایران متشکریم که هواپیمای نظامی سرنشین دار ما را ساقط نکرد». حالا نامعادله به‌هم خورده و معادله برقرار شده است.
> کارنامه تقریباً هیچ
کیهان در کنار این یادداشت - گزارش ها، نیم نگاهی البته مبسوط به کارنامه‌ی «تقریباً هیچ»ِ حسن روحانی از منظر و زاویه‌ی دید خود دارد. گزارش کیهان از کارنامه‌ی تقریباً هیچ حسن روحانی با نیم نگاهی به شعارها و وعده‌های انتخاباتی آغاز می‌شود:
- برای ارزیابی عملکرد هر دولتی نیاز است ابتدا شعارها و وعده‌های آن مورد بررسی قرار گرفته و میزان تحقق این وعده‌ها در کارنامه عملکردی دولت‌ها روشن شود. معمولاً هر دولت با شعارهای جذابی روی کار می‌آیند که مردم هم بر اساس همین شعارها آنان را روی کار می‌آورند. در نتیجه نمی‌توان مدعی شد که شعار دادن نامزدها و وعده‌ها کاری غلط می‌باشد. البته بایستی توجه داشت که این وعده و وعیدها نباید غیرواقعی و خارج از حیطه اختیار باشد. با این وجود، دادن وعده و بیان شعارهای تبلیغاتی در ایام رقابت‌های انتخاباتی نامزدها می‌تواند ملاکی برای امتیاز دادن قرار گیرد. اما آنچه مهم است برنامه برای تحقق شعارهاست که معمولاً نامزدها کمتر بدان پرداخته و هر نامزد که برنامه کمتری داشته باشد، بیش از ارائه برنامه به حواشی پرداخته و در گفت‌وگوهای تبلیغاتی روی مسائل غیراصلی و فرعی تمرکز می‌کند. از این رو هر نامزدی که به‌عنوان منتخب بر مسندی قرار می‌گیرد بر اساس تحقق شعارهایش مورد ارزشیابی قرار گرفته و در این راه یا موفق قلمداد شده و یا در تحقق اهداف و وعده‌های دولتی ناکام و شکست خورده تلقی می‌گردد.
یکی از مهم‌ترین شعارهای حسن روحانی که موجب پیروزی وی در سال ۹۲ شد، شعار مذاکره با کدخدا با هدف رفع تحریم‌ها بود. وی با گره زدن آب و نان مردم به برجام، بر اساس اظهارات کارشناسان مسائل اقتصادی و سیاسی، متاسفانه اقتصاد کشور را شرطی کرد. به‌طوری که تمام تمرکز دولت تک بعدی گردید و به جای تمرکز روی نقاط دیگر، برجام دال مرکزی تمام اظهارنظرها و سخنان رئیس‌جمهور بود! متاسفانه دستگاه دیپلماسی به‌عنوان مهم‌ترین و کلیدی‌ترین نهاد اجرایی در حوزه سیاست خارجی، نتوانست در این هشت سال، انتظارات را برآورده کند؛ این وزارتخانه همچنین موفق نشد در مقاطع مهم تحولات منطقه‌ای و جهانی نقشی فعال ایفا کند و اگر بگوییم در دوگانه میدان - دیپلماسی شکست خورد، کلام بی‌راه نگفته‌ایم.
> برجام و دیگر هیچ...
کیهان در این بخش می‌نویسد: «حسن روحانی پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری در سال ۹۲، تمام تمرکز خود را بر وزارت امور خارجه و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای گذاشت تا ترکیب وزارت امور خارجه و مذاکره‌کنندگان هسته‌ای را به‌گونه‌ای بچیند که همسو باهم و در مسیر حل مسئله هسته‌ای کشورمان حرکت کنند. بعد از آغاز دوران کاری دولت، رئیس‌جمهور مدعی بود که بهترین و کارکشته‌ترین تیم را برای اداره وزارت امور خارجه گماشته و از آن‌ها به‌عنوان «سربازان خط مقدم دیپلماسی» نام برد وترکیب تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای را نشانه اراده قاطع ایران برای تعامل با دنیا دانست. »این روزنامه همچنین مدعی است: «عجله دولت در امضای برجام و تصویب فوری آن در مجلس شورای اسلامی قبل، فرصت را از کارشناسان داخلی برای تحلیل و بررسی بندهای برجام گرفت و به عقیده بسیاری از صاحب‌نظران به همین دلیل توافق هسته‌ای با ضعف‌های عمده‌ای مانندعدم تصویب آن در کنگره آمریکا وعدم تعیین غرامت خروج یا نقض تعهدات برای طرفین امضاکننده، مواجه است. متاسفانه کارشناسان وزارت امور خارجه و مذاکره‌کنندگان، چشمان خود را بر روی ضعف‌های برجام بسته نگاه داشته و همراه با دولت در هر محفلی که می‌نشستند، از یک طرف برجام را بهترین توافق و برد- برد معرفی کردند و از طرف دیگر، دولت تمام امورات کشور را به برجام گره زد و سال‌ها کشور را معطل این توافقنامه گذاشت و طوری وانمود کرد که اگر برجام امضا نشود و درهای تعامل با غرب گشوده نشود، مشکلات کشور حل‌شدنی نیست؛ غافل از اینکه سال‌های بعد همین ضعف‌ها، برجام را تقریباً به زمین زد و مشکلاتی را برای کشورمان فراهم کرد.»
> رفع همه تحریم‌های بانکی و اقتصادی؛
مهم‌ترین ادعای دروغ دولت تدبیر
مهم‌ترین ادعای دروغ دولت تدبیر و امید را باید با اختلاف زیاد، به رفع همه تحریم‌های بانکی و اقتصادی علیه ایران مربوط دانست، شاید این دروغ بزرگ مهم‌ترین کارنامه مثبت دولت از دیدگاه آنان هم باشد! روحانی در روز امضای برجام گفت: «طبق این چارچوب همه تحریم‌ها چه مالی، اقتصادی و بانکی در همان روز اجرای توافق لغو خواهد شد.» اما بعدها آن‌قدر لغو تحریم‌ها عقب افتاد و افتاد تا اینکه مهر ۹۵ ولی‌الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی در نیویورک و در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ تصریح کرد برجام تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است. حتی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه هم گفته بود: «همه تحریم‌ها در روز اجرای برجام لغو خواهد شد.» اما وی پاییز سال ۹۵ در یک جلسه «کارشناسی» حرف دیگری زد. ظریف در کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی گفت: درباره خوش‌بینی به آمریکایی‌ها اشتباه کرده است.
> غفلت از توسعه تعامل با شرق
کیهان به سبک خود و در میانه‌ی بررسی کارنامه‌ی تقریبا هیچ حسن روحانی، نیشتری نیز به تعلقات و تمایلات خود می‌زند و می‌نویسد: «بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران معتقدند امروز، جهان در غرب خلاصه نمی‌شود؛ زیرا شرق به‌واسطه برخورداری از مولفه‌های جمعیت، فرهنگ، تنوع قومی و نژادی و نیز برخورداری از قدرت اقتصادی و تکنولوژیک به یکی از قطب‌های قدرت تبدیل شده است؛ لذا براساس تحلیل‌های آینده نگرانه، شرق به مهم‌ترین قطب قدرت در آینده تبدیل خواهد شد و به مرور زمان از قدرت غرب کاسته می‌شود.» کیهان، گلایه‌مند روحانی است که چرا به شرق بی‌توجهی نشان داده و نیز این که: «... حتی در ماجرای قرارداد ۲۵ساله اخیر ایران و چین یکی از دلایل ۲۵ساله بودن این قرارداد و معرفی علی لاریجانی به‌عنوان رابط ایران و نه وزارت خارجه، عدم توجه دولت اعتدال به شرق عنوان شد.»
> دفاع از دولت‌های اول و دوم احمدی‌نژاد
کیهان در ادامه به مسائلی همچون: «کم‌توجهی به توسعه روابط با کشورهای همسایه»، «بازگشت اعتبار به پاسپورت ایرانی»، «فیش‌های نجومی» و مسائلی از این دست اشاره می‌کند و همچون همیشه، در هر فرصتی، تلاش می‌کند همچنان از کارنامه‌ی دولت‌های نهم و دهم به بهترین شکل ممکن دفاع کند. این روزنامه در بخش «از گداپروری دولت قبل تا سبد کالای روحانی» یادآور می‌شود: «مخالفان دولت نهم و دهم و در راس آنان هاشمی‌رفسنجانی و حسن روحانی، سیاست‌های اقتصادی آن دولت را گداپروری می‌نامیدند و با این روش سعی داشتند تا این سیاست‌ها را بنیان‌برانداز اقتصاد کشور جلوه دهند، از این رو تئوریسین‌های اقتصادی دولت‌های سازندگی و اصلاحات، وی را به اداره مملکت به شیوه کمیته امدادی متهم می‌ساختند! حسن روحانی در دوران رقابت انتخاباتی سال ۹۲ می‌گفت: «صدقه گرفتن افتخار نیست صدقه دادن افتخار است. مردم نیاز ندارند دست به سوی دولت دراز کنند. بنابراین من کاری می‌کنم که دولت به سوی مردم دست دراز کند.»
کیهان نیم نگاهی نیز به «کارنامه دولت تدبیر در اقتصاد مقاومتی» انداخته بی‌آن که اذعان کند به ناتوانی تمامی دولت‌ها در بحث‌های اقتصادی می‌نویسد: «بهمن سال ۹۲ رهبر معظم انقلاب اسلامی با ابلاغ سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» بر پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی تاکید کردند و فرمودند: «اقتصاد مقاومتی خواهد توانست در بحران‌های رو به افزایش جهانی، الگویی الهام‌بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش‌آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.» پس از این فرمان، حسن روحانی طی نامه‌ای دستورات ۱۱گانه‌ای را به معاون اول خود ابلاغ کرد و جهانگیری را رئیس این ستاد کرد تا جلسات آن به‌طور جدی پیگیری شود... با این حال اقتصاد مقاومتی بیش از آنکه عملیاتی شود، درگیر بوروکراسی‌های اداری و بخشنامه صادر کردن بود. رئیس‌جمهور در نامه‌های متعددی به ستاد اقتصاد مقاومتی بر تدوین برنامه جامع اصلاح بانکی و توسعه اولیه بازار سرمایه، استفاده از منابع خارجی در جهت سرمایه‌گذاری و ایجاد اشتغال و... اصرار می‌کرد، اما حرکت شایان توجهی صورت نمی‌گرفت!
> کارنامه دولت اعتدال در حوزه مطبوعات
کیهان در بخش‌های فرهنگی نیز کارنامه‌ی تقریباً هیچ روحانی را از لبه‌ی تیز انتقادات عبور داده و بسیاری از سیاستگذاری‌های دولت‌های یازدهم و دوازدهم را در حوزه‌ی فرهنگی، شکست خورده معرفی می‌کند. در این بخش، آیتم مستقلی نیز به بررسی مطبوعات تخصیص داده شده در این زمینه می‌نویسد: «گرچه آقای روحانی بارها در سخنرانی‌های خود بیان می‌داشت که «رسانه‌ها و مطبوعات می‌توانند رابطه خوبی بین دولت و مردم برقرار کنند و نظرات دولت را به مردم و نظرات مردم را به دولت منعکس نمایند» اما در عمل کارنامه دولت تدبیر و امید کارنامه مطلوبی نبود... اما آنچه بیش از صدور مجوز برای فعالان مطبوعات و رسانه مهم بود، احترام و توجه به انتقادات توسط دولتمردان بود. موضوعی که کمتر در طول دولت تدبیر و امید شاهد آن بودیم. به‌ویژه آنکه برخی رسانه‌های مکتوب به دلیل نقد مذاکرات هسته‌ای و برجام بارها مورد انتقاد تند رئیس دولت اعتدالی قرار گرفته بودند و حتی از سوی دولت راهی دادسرا شدند! برخورد نامناسب دولت تدبیر و امید با مطبوعات منتقد تا آنجا پیش رفت که برای نخستین بار در تاریخ انقلاب اسلامی، تعداد قابل توجهی از روزنامه‌ها و جراید در مهم‌ترین رویداد سال خود یعنی بیست و یکمین دوره نمایشگاه مطبوعات انصراف داده و از حضور در آن خودداری کردند. »
> فرمانده میدان نه کارمند دورکار
کیهان در یادداشتی دیگر با بهره جستن از واژه‌هایی چون «میدان»، «فرمانده» و «دورکار» بخش دیگری از منویات خود را در قالب پیشنهاد خطاب به دولت سیزدهم اعلام می‌کند. کیهان خاطرنشان می‌سازد: «با نگاهی به این مشکلات به ویژه در حوزه اقتصاد و معیشت مردم، شاید بتوان گفت پذیرفتن مسئولیت اجرایی کشور پس از دولت آقای روحانی و در این شرایط یکی از سخت‌ترین کارهای ممکن است.» اما برای هزارمین بار تکرار و تاکید می‌کند: «هرچند نباید از نظر دور داشت که حل مشکلاتی در این سطح مستلزم صرف وقت و کار فراوان است و نباید توقع حل آنی و بلافاصله آن‌ها را داشت.»
کیهان با نیم نگاهی به روحیات و رفتارهای رئیس قوه‌ی مقننه، سخن از «دو نکته بسیار مهم و گره‌گشا» به میان کشیده می‌گوید: «این دو همواره باید سرلوحه کار رئیس‌جمهور محترم قرار بگیرد که خوشبختانه ایشان تاکنون به آن اهتمام داشته‌اند، و آن دو اصل عبارتند از؛ کار میدانی و حضور در بین مردم.»
کنایه‌ی کیهان که چندان دور از واقعیت نیست، فاصله‌ی روحانی با نه تنها مردم که کابینه بود تا جایی که بسیاری از وزرا گلایه‌مند بودند که ماه‌ها منتظر می‌مانند اما نمی‌توانند چند دقیقه با رئیس کابینه ملاقات داشته باشند موضوعی که طی روزهای آینده و پس از آن که نطق برخی بعدِ مشخص شدنِ ترکیب کابینه‌ی سیزدهم باز شد به تفصیل خواهیم شنید!
کیهان در این باره می‌نویسد: «در شرایطی که مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی مردم را بسیار تحت فشار قرار داده و حتی متاسفانه کم‌کاری‌ها و با عرض معذرت، رخوت‌های مدیریتی در سال‌های اخیر باعث آسیب به سرمایه اجتماعی نظام مقدس و مظلوم جمهوری اسلامی شده است، حضور در بین مردم و فرماندهی جهادی و میدانی امور از سوی رئیس‌جمهور محترم و وزرا و مدیران دولت، در کنار بهره‌مندی از ظرفیت‌های ارزشمند و غنی کشور و استفاده از برنامه‌های کارگشا و نظرات نخبگان و کارشناسان دلسوز و امین می‌تواند تا حد زیادی مشکلات و موانع موجود را رفع و با امیدآفرینی در بین مردم باعث ارتقا و ترمیم سرمایه ارزشمند اجتماعی جمهوری اسلامی بشود.»
کیهان همچنین از انتخاب «استانداران ویژه» برای برخی از استان‌ها استقبال می‌کند اما از نظر دور می‌دارد که اساساً تجربه‌ی «فرمانداری‌های ویژه» جز تحمیل بارهای گران بودجه‌ای و تشریفاتی، عملاً کارکرد دیگری نداشته است: «یکی از نکاتی که رئیس‌جمهور جدید پیش از این اعلام کردند، انتخاب استانداران ویژه برای استان‌هایی است که مشکل خاص دارند، مناطقی همچون خوزستان یا سیستان و بلوچستان، این طرح هرچند می‌تواند مثمرثمر باشد.» کیهان البته پیشنهاد تکمیلی‌تری ارائه می‌دهد و آن این که: «همه استان‌ها را استان ویژه در نظر گرفته و علاوه‌بر سفرهای منظم استانی و حضور در بین مردم و نخبگان سراسر کشور، با یک برنامه مدون امکان حضور متناوب هفتگی حداقل یک یا دو استاندار در جلسات هیئت دولت را فراهم نمایند تا امکان طرح و پیگیری مشکلات همه استان‌ها در عالی‌ترین سطح فراهم شود.»
پیشنهاد انتهایی کیهان اما قابل تامل است: «نکته پایانی که می‌تواند برای دولت جدید عبرت و مورد توجه باشد؛ لزوم پرهیز از ورود به حاشیه‌ها به جای تمرکز بر وظایف اصلی است. قطعاً برخی سعی خواهند کرد با همه ادعاهای طرفداری و دفاع از مردم با طرح موضوعات و حواشی و مشغول کردن دولت به مباحث و چالش‌های بی‌اهمیت مانع تحقق وعده‌های داده شده برای حل مشکلات مردم شوند، اما بهترین پاسخ به سنگ‌اندازی‌ها و حاشیه‌سازی‌ها، تلاش مضاعف و کار جهادی و میدانی برای خدمت به مردم است، با این شرایط می‌توان گفت حل مشکلات به جا مانده از دولت قبل ماموریتی سخت و دشوار اما شدنی است.»