آیا انتظارات مردمی برآورده می‌شود؟

این چهره‌ها با شعارها، انتظارات و بایست‌هایی که پیش روی دولت سیزدهم قرار داده شده، فاصله دارد. منهای عدمِ وجودِ حتی یک «زن» در کابینه، تیم اقتصادی و دیپلماسی در نهایت محل مناقشه‌ی اطرافیان رئیسی - دوگانه‌ی «رهبر - مخبر» - قرار گرفت تا معلوم شود در بین «حواریون»، به اصطلاح «کُت، تن کیست؟»، موضوعی که در محافلِ رسانه‌ای تحت عنوانِ: «چیره‌گی مخبر بر رهبر» از آن یاد می‌شود. مهم‌تر این که فعالان این دو عرصه یعنی اقتصاد و سیاست خارجه در حالتی خاص قرار داده شده‌اند.
از بالا و پایین کردنِ کابینه‌ی مورد اشاره می‌توان به چند نتیجه رسید؛ مجلس در دولت دو سهمیه و صندلی لرزان دارد، احمدی نژادی‌ها
- منهای سید شمس الدین حسینی - نیز چندان
نمی‌توانند مطمئن باشند که مجلسِ یازدهم، فرش قرمز پیش پای آن‌ها پهن خواهد کرد کما این که غیرِ احمدی نژادی‌ها نیز باید منتظرِ تصمیماتِ کبرای «پایداری‌ها» باقی بمانند چون جَدَل اصلی نه در صحن که در کمیسیون‌ها و راهروهای مجلس، مغلوب و غالب را مشخص خواهد کرد به قول مرحوم «روح‌الله رمضانی» نویسنده‌ی کتابِ «تاریخ سیاست خارجی در ایران»، آن جا که از رخ دادهای مجلس چهارم و پنجم در دوران گذشته سخن به میان می‌آورد متذکر می‌شود: «اسناد مذاکرات مجلس گمراه‌کننده است؛ زیرا این اسناد عمدتاً رفتار روی صحنه‌ی رجال سیاسی ایران را نشان می‌دهد. در حالی که فعالیت‌های پشت صحنه‌ی آن‌ها نیز واقعاً مهم است.» مسائلی چون منافع گروهی و مسائل از پیش باقیمانده‌ی سیاسی گاه از همه‌ی تصمیمات پیدا مهم‌تر و اثرگذار‌تر است. فارغ از این مسئله و عقیده، انباشت کارهای بر زمین مانده، اقتصادی که به اندازه‌ی چهار دولت کار دارد، دیپلماسی که باید تکلیف «برجام» و «اف. ای. تی. اف» و کرونا که تمامی ارکان مدیریتی کشور را درگیرِ خود کرده؛ حکایت از آن دارد که این کابینه، کابینه‌ی فرعی است و ترکیبِ نهایی دولت دستِ آخر از دلِ کارزارهای مجلس و دولت خارج خواهد شد جایی که وزنِ اهرم‌های مجلس‌نشین دولت و قدرتِ چانه زنیِ اطرافیان سیدابراهیمِ رئیسی به هر طرف که تمایل پیدا کند،


برنده همان طرف رویت خواهد شد.
با مداقه در نفراتی که به عنوانِ وزرای احتمالی به مجلس معرفی شده‌اند خواهیم دید:
- برخی اساساً معرفی شده‌اند تا خط و خطوط فکری و سیاسی رای اعتماد دهندگان و نیز نظرات اصحاب رسانه و محافل سیاسی مشخص شود، یعنی رای اعتماد نیاوردنِ برخی افراد معرفی شده این زمینه را فراهم خواهد کرد که نفرات اصلی بلافاصله جایگزین شوند و مجلس برای فرار از فشار رسانه به عنوان نماینده‌ی مردم و افکار عمومی و نیز فعالان سیاسی - اقتصادی که تعیین دولت و نهایی شدنِ کابینه را اثر بخش بر زندگی و فعالیت‌های اقتصادی خود می‌دانند، مجبور به تایید صلاحیت شود.
- استفاده از برخی چهره‌های کمتر شناخته شده نیز می‌تواند بر دو محور استوار باشد، یکی به همان دلیل بالا یعنی افکارسنجی و به دست آوردنِ نبض مجلس و دیگری پر کردنِ ستونِ «جوانگرایی» و میدان دادن به نیروهای تازه نفس است که در این مورد نیز اگر مجلس نتواند قانع شود دولت حتی اگر مهره‌های همیشه مدعی را به مجلس معرفی کند نیز متهم به عدمِ توجه به جوانان نخواهد بود.
وزارت نفت به قول معروف همیشه محل اصلی‌ترین چالش‌ها و مناقشه‌های دولت و مجلس بوده است چون این وزارت نفت است که می‌تواند نمایندگان را در حوزه‌های انتخابیه به اصطلاح سربلند کند پس اوجی اگر نتواند نمایندگان را قانع کند شاید این فرصت به آسانی در اختیار رستم قاسمی قرار گیرد و او زبان نمایندگان را خوب می‌فهمد چون نشان داده کاربلد و اهل تعامل است هرچند باید دقت کند در آمار‌ها میلیون و میلیارد را جابه‌جا استفاده نکند!
فاطمی امین شاید دردسری بیشتر از وزیر پیشنهادیِ نفت داشته باشد زیرا معادن و صنایع بزرگ در این حوزه است، در این حوزه نیز بلد بودگی می‌خواهد رای اعتماد از مجلس گرفتن!