تغییر بنیادی راهکار نجات ورزش

بحث انتخاب وزیر ورزش و جوانان از جمله مباحثی است که معمولاً چندان مورد توجه دولت‌ها قرار نمی‌گیرد. برای این مسئله دلایل زیادی هم وجود دارد، از جمله مشکلات و معضلات اقتصادی که همیشه گریبانگیر مردم بوده و به‌خصوص در این دوره به‌صورت حادتر و وحشناک‌تر هم دیده می‌شود. همچنین تنش‌های سیاسی داخلی و خارجی نیز اینقدر بالا بوده که تقریباً تمام هوش و حواس دولت‌ها و مجلس را به خود معطوف کرده و در این میان انتخاب وزیر ورزش و جوانان به قول معروف در آخرین مراحل تأیید کابینه قرار گرفته و به جرئت می‌توان گفت که دقت و حساسیت زیادی هم برای آن صرف نشده است.
تا قبل از تأسیس وزارت ورزش و جوانان، ورزش کشور زیر نظر رئیس سازمان تربیت بدنی که معاون رئیس‌جمهور هم بود اداره می‌شد، اما نکته اینجاست که چه در آن سال‌ها و چه در سال‌های بعد که وزیر ورزش انتخاب شد، همواره چهره‌های سیاسی بر چهره‌های ورزشی پیشی داشته‌اند و به جرئت می‌توان گفت که یکی از دلایل اصلی عدم رشد و توسعه ورزش کشور همین نگاه سیاسی و استفاده از افراد ناکارآمد در رأس آن بوده است. این اعتراض همیشگی جامعه ورزش بوده که چرا ورزش نباید به اهلش سپرده شود، اما سؤال اینجاست که این اهلیت قرار است چگونه ثابت شود؟
اینکه صرفاً یک نفر با چند مدال، سکو و تحصیلات عالیه می‌تواند سکاندار ورزش کشور شود سؤالی است که این روز‌ها همه در جست‌وجوی پاسخ آن هستند. ورزش باید به اهلش سپرده شود، اما همین اهلیت بزرگ‌ترین و کمیاب‌ترین فاکتوری است که خیلی سخت می‌توان در کسی یافت و‌ای بسا همین اهلیت مورد نظر حتی در یک چهره سیاسی بیشتر از یک چهره ورزشی دیده شود.
تا جایی که حافظه تاریخی ما یاری می‌کند در تغییر دولت‌ها به‌خصوص وقتی که پای جناحین مختلف سیاسی در میان باشد هیچ‌کدام یکدیگر را قبول نداشته و دولت‌ها و وزرای آن‌ها کاملاً زیر و رو شده‌اند، اما این روز‌ها با موردی عجیب روبه‌رو هستیم؛ اینکه وزارت‌نشینان ورزش دولت قبل به‌طور گسترده و غیرقابل باوری از گزینه پیشنهادی دولت آینده حمایت کنند، آن هم در شرایطی که به لحاظ منش سیاسی کاملاً مغایر هم هستند قابل تأمل است.


وزارت‌نشینانی که طی سال‌های گذشته با فوتبال‌زدگی صرف خود کار را به جایی رساندند که بقیه رشته‌های ورزش اصلاً دیده نشدند و آه از نهاد قهرمانان و مدال‌آوران بلند شد حالا مجیزگوی گزینه وزارت ورزش دولت آینده هستند و این یعنی به صدا درآمدن زنگ خطر از همین حالا. اینکه شاید قرار نیست اتفاق خاصی رخ دهد و صرفاً یک وزیر برود و یکی دیگر جانشین او شود و بقیه بمانند که بمانند. بدون هیچ شکی این موضوع کار وزیر آینده ورزش را سخت‌تر از قبل می‌کند. وزیر ورزش دولت آینده (چه گزینه‌ای که در حال حاضر به مجلس معرفی شده و چه گزینه‌ای که شاید بعداً معرفی شود) به‌طور حتم باید تغییرات اساسی و درستی را در وزارت ورزش اعمال کند و اجازه ندهد که اینگونه حمایت‌ها در عملکرد آینده او و انتصاباتی که انجام می‌دهد تأثیر‌گذار باشد.
بدون تردید حمایت‌های امروز مدیران شکست‌خورده ورزش در دولت قبلی از وزارت‌نشینان گرفته تا برخی رؤسای فدراسیون‌ها از گزینه وزارت ورزش دولت آینده در راستای همین موضوع است و همین یک مسئله کافیست که نمایندگان مجلس شورای اسلامی را مجاب کند که به گزینه‌ای رأی اعتماد بدهند که کمترین وابستگی را به‌خصوص به خارج از میدان ورزش داشته باشد و مواضع روشنی در خصوص ورزش کشور از جمله استفاده از مدیران کاربلد، رشد ورزش همگانی، دیپلماسی قوی ورزشی، حفظ خطوط قرمز نظام در ورزش و پرهیز از توجه خاص به یک رشته ورزشی داشته باشد. انتخابی که امیدواریم با دقت نظر کامل و جامع نمایندگان مجلس صورت گیرد تا وزارت ورزش و ورزش کشور بعد از سال‌ها به فردی سپرده شود که هم اهل ورزش باشد و هم اهلیت داشته باشد.