المپیک یک طلا به من بدهکار است

شگفتی‌سازی‌های شاگردان بنا هیچ‌گاه تمامی ندارد. قاسم رضایی که با بوسیدن چهارگوشه تشک کشتی از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد تصور نمی‌شد به این سرعت بتوان جای او را پر کرد. وزن ۹۷ کیلوگرم می‌توانست یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کشتی فرنگی به خصوص در المپیک باشد که پیشتر یک طلا و یک برنز را برای ایران به همراه داشت. اما از سال ۲۰۱۹ در پیکار‌های قهرمانی زیر ۲۳ سال آسیا بود که یک جوان آملی دیگر چشم بنا را گرفت. هادی ساروی جوان که پیشتر طلای جوانان جهان و آسیا را هم گرفته بود خیلی زود ثابت کرد اعتماد بنا به او بی دلیل نبوده است. دوبنده‌پوشی که در سن ۲۴ سالگی برنز المپیک توکیو را به نام خود ضرب کرد. ۱۴ ساله بودید که به سمت کشتی رفتید. آیا تصورش را می‌کردید که روزی روی سکوی المپیک بایستید و جانشین برحق همشهری خود قاسم رضایی شوید؟
از سن ۱۴ سالگی نه، اما بعد از ورودم به باشگاه، کسب مقام‌های استانی برایم انگیزه شد. حضور در المپیک و رفتن روی سکوی این رقابت‌ها بدون شک آرزوی هر ورزشکاری است که در خط ورزش حرفه‌ای قرار می‌گیرد. من هم بعد از کسب نخستین مقام استانی چنین آرزویی داشتم و برای رسیدن به این موفقیت بود که تلاش و تمرین می‌کردم. همواره دوست داشتم بعد از قاسم رضایی دومین فرنگی کار آملی باشم که می‌تواند به طلای المپیک دست یابد و برای رسیدن به آن سخت تلاش کردم. بی‌شک او یکی از افتخارات کشتی فرنگی ایران است. هر بار که به شهرمان برمی‌گشتم رضایی مرا در تمرینات همراهی می‌کرد و تجربیاتش را در اختیارم می‌گذاشت تا بهتر کشتی بگیرم. جوان و یکدست بودن کشتی فرنگی باعث شده بود تا بسیاری بر این باور باشند که شانس شاگردان بنا برای مدال‌آوری به مراتب بیشتر است. اما این تیم برخلاف انتظارات تنها با یک طلا و یک برنز و دو عنوان پنجمی بود که المپیک توکیو را به پایان برد.
واقعیت این بود که همه بچه‌های ما شانس‌های کسب مدال بودند و با توجه به نمایشی که پیش از آن در میادین بین‌المللی ارائه داده بودیم انتظار داشتیم با مدال‌های بیشتری توکیو را ترک کنیم. برای نمونه علی گرایی یکی از شانس‌های اصلی مدال‌آوری بود، اما شرایط به گونه‌ای پیش رفت که با وجود توانایی‌های بالای بچه‌ها کار را با یک طلا و یک برنز خاتمه دهیم، چراکه گاهی همه چیز بر وفق مراد نیست. با این وجود فکر نمی‌کنم عملکرد بدی در المپیک داشتیم. بدون شک، اما می‌دانید که کشتی همواره یکی از امید‌های مدال آوری کاروان ایران است. این بار مسئولیتی را که بر دوش داشتید سنگین‌تر نمی‌کرد؟
بله، بار مدال‌آوری المپیک همواره روی دوش رشته‌هایی، چون کشتی است و بر کسی پوشیده نیست که کشتی برای مردم از اهمیت بالایی برخوردار است، اما این انتظار را نمی‌توان بار مضاعفی بر دوش کشتی‌گیران قلمداد کرد. این انتظار از علاقه مردم به کشتی نشئت می‌گیرد و خود روحیه و انگیزه‌ای برای تمرینات و حتی مسابقات بود. خوب می‌دانیم که مردم انتظار داشتند با مدال‌های بیشتری بازگردیم. اهتزاز پرچم ایران در سالن و نشاندن لبخند رضایت و شادی روی لبان مردم بزرگ‌ترین آرزوی هر کشتی‌گیری است که در المپیک یا هر مسابقه دیگری روی تشک می‌رود، اما باید قبول کنیم که حریفان نیز به اندازه ما برای کسب مدال تلاش می‌کنند. شاید با کسب دو مدال نتوانسته باشیم انتظارات را آنطور که باید برآورده کنیم، اما فکر نمی‌کنم در المپیک نتیجه بدی گرفته باشیم. ضمن اینکه همه شاهد بودند تک‌تک کشتی‌گیران برای رسیدن به موفقیت از جان مایه گذاشتند. تعویق یکساله المپیک برنامه بسیاری را به‌هم ریخت و مشکلات بسیاری را به دنبال داشت. خصوصاً که تعطیلی هفت ماهه تمرینات و اردو‌ها را هم به دنبال داشت. آیا این اتفاقات تأثیری در روحیه و انگیزه ساروی جوان داشت؟


بدون شک تعویق المپیک به ضرر خیلی‌ها تمام شد، اما برای من کاملاً برعکس بود. این اتفاق به شخصه برای من که از یک وزن پایین‌تر آمده بودم خیلی خوب بود. در واقع این وقفه باعث شد تا در وزن ۹۷ کیلوگرم جا بیفتم، درحالی‌که این داستان برای آن‌هایی که باید وزن کم می‌کردند خیلی سخت بود، اما در کل این ماجرا به سود تیم ما که ترکیب جوان‌تری داشت تمام شد. از سوی دیگر در دوران تعطیلی تمرینات و اردو‌ها زیر نظر مربیان کادر فنی تیم ملی تمرین می‌کردیم و در شهر خودمان به طور جدی تمرینات خوبی را زیر نظر قاسم رضایی و حسن‌زاده پشت سر می‌گذاشتم تا از مرز آمادگی خارج نشوم. برای کسب طلا راهی توکیو شده بودی. این را بار‌ها گفته بودی، اما با برنز برگشتی. از عملکردت راضی بودی؟
خیلی خوشحالم دست خالی برنگشتم. خدا خیلی کمک کرد تا بتوانم با دست پر به کشورم برگردم و دل مردم عزیزم را شاد کنم. هدفم ایستادن بر سکوی نخست المپیک بود و گردن آویز طلا. زحمت زیادی هم برای دستیابی به این هدف کشیده بودم. همواره در تمرینات به طلای المپیک فکر می‌کردم. وقتی همه تلاشتان را می‌کنید می‌توانید به خودتان برای رسیدن به هدف اطمینان داشته باشید، اما گاهی شرایط به گونه‌ای که می‌خواهید نیست و همه چیز آنطور که شما انتظار دارید پیش نمی‌رود. بسیاری از کارشناسان نیز پیش از اعزام به توکیو بعد از نجاتی و گرایی بیش از همه برای ساروی شانس مدال قائل بودند.
واقعیت هم همین بود. نتایج کسب شده تا نیمه نهایی نشان می‌دهد نه انتظاراتی که کارشناسان داشتند بی‌مورد بود و نه باوری که خود داشتم. برتری ۹ بر صفر مقابل آدم بودجلمین از الجزایر در دور نخست و پیروزی ۶ بر صفر برابر کایریل میلیوف از بلغارستان و دارنده نقره جهان، اروپا و المپیک جوانان جهان. اما در نیمه نهایی برابر آرتور آلکسانیان از ارمنستان با وجود آنکه مسابقه تا لحظات پایانی یک-یک پیش می‌رفت شانس با من یار نبود و با شکست در این مرحله از راهیابی به فینال بازماندم. کادر فنی، اما به داوری این بازی اعتراض جدی داشت که البته ترتیب اثر داده نشد و باعث شد تا ورق به سود حریف ارمنستانی برگردد.
متأسفانه درحالی‌که مسابقه مساوی بود داوران برای دومین بار به من اخطار کم کاری دادند و از سوی دیگر حین اجرای فن داور به دلیل استفاده از پا دو امتیاز دیگر به کشتی‌گیر ارمنستانی داد که کادر فنی به این مسئله اعتراض کرد، اما اعتراض مربیان رد شد ولی آلکسانیان که از ناحیه پا مصدوم شده بود از این فرصت برای استراحت و درمان استفاده کرد و با کسب چهارمین امتیاز در ادامه به فینال رفت تا من برای کسب مدال به دیدار رده‌بندی بروم. با این وجود، اما خدا را شاکرم که موفق به کسب مدال برنز شدم و با دست خالی به کشور بازنگشتم. بدون شک کسب طلای المپیک لذت دیگری دارد، اما رفتن روی سکوی این رقابت‌ها نیز کار ساده‌ای نیست. از لحظه‌ای که روی سکو رفتی و شاهد به اهتزاز درآمدن پرچم ایران در سالن مسابقات بودی بگو که چه حسی داشتی؟‌
نمی‌توانم بگویم که حسرت طلا به دلم نمانده، اما خوشحال بودم که با دست پر برگشتم، اما وقتی روی سکوی المپیک می‌روید و شاهد به اهتزاز در آمدن پرچم پر افتخار کشورتان هستید حس می‌کنید که مزد زحماتتان را گرفته‌اید. حس خیلی خوبی است که نمی‌توان توصیفش کرد. اینکه توانستید در چنین شرایط سختی اندکی هم که شده دل هموطنان خود را شاد کنید و جواب زحماتی را که مربیان و خانواده برای شما کشیدند را بدهید حسی توأم با لذت و غرور و افتخار است که امیدوارم نصیب همه ورزشکاران ایرانی شود. پیمودن مسیر موفقیت کار چندان ساده‌ای نیست مخصوصاً برای ساروی که ابتدای راه است. آیا رنگ این مدال در المپیک بعدی طلایی می‌شود یا در نیمه راه المپیک چهار سال بعد دیگر نامی از این دوبنده‌پوش جوان در کشتی فرنگی به گوش نمی‌رسد؟
کسب سهمیه المپیک مرا یک گام به آرزویی که داشتم (طلای المپیک) نزدیک‌تر کرد. آرزویی که در توکیو برآورده نشد، اما المپیک یک طلا به من بدهکار است. پس همچنان نام ساروی را در کشتی فرنگی ایران خواهید شنید. هر مسابقه و هر شکست می‌تواند برای شما یک تجربه بزرگ و با ارزش باشد. یک شکست در المپیک رنگ مدالی که به دنبال کسب آن بودم را برنزی کرد، اما این تجربه گرانبها می‌تواند پله‌ای باشد برای موفقیت در المپیک بعدی. موفقیتی که فقط با تلاش و تمرین به دست می‌آید. تمریناتی که تا المپیک بعدی متوقف نمی‌شود. اما حالا انتظارات از ساروی بعد از کسب برنز المپیک بدون شک به مراتب بیشتر از قبل است.
باید هم اینطور باشد. هر موفقیت و هر مدال بار مسئولیت شما را بیشتر و بیشتر می‌کند. این انتظارات بیجا نیست. مردم در نتیجه موفقیت‌هایی که کسب می‌کنید و مبارزاتی که به نمایش می‌گذارید از شما انتظار دارند. این انتظارات را نتایج به دست آمده رقم زده است. نتایجی که بدون شک قدم به قدم باید بهتر و بهتر شود. این نگاه می‌تواند انگیزه‌هایم را برای رسیدن به اهدافی که در سر دارم بیشتر کند. رهاورد توکیو برای هادی ساروی علاوه بر برنز المپیک چه بود؟
کوله‌باری از تجربه. المپیک تجربه‌ای گرانبها و متفاوت از تمام میدان‌هایی است که شما تا پیش از آن تجربه کرده‌اید. المپیک بزرگ‌ترین و مهم‌ترین رویداد ورزشی دنیاست و تمام ورزشکاران مطرح دنیا ماه‌ها و سال‌ها برای حضور در این میدان تلاش می‌کنند. شما در المپیک با بهترین‌ها رو در رو می‌شوید و یاد می‌گیرید که گاهی با وجود تلاش بسیار و توانایی‌هایی که دارید نمی‌توانید برنده میدان باشید و این تجربه ارزش بسیاری دارد، چراکه می‌تواند پلی برای موفقیت بعدی باشد. کار کردن با محمد بنا چطور بود؟
بدون شک این بهترین تجربه‌ای است که هر فرنگی‌کاری می‌تواند در دوران کشتی گرفتن خود تجربه کند. محمد بنا و جزینی جزو بهترین‌ها هستند. تجربیات و راهنمایی‌های آن‌ها در طول این مدت باعث شد تا بتوانم روز به روز بهتر و آماده‌تر شوم و خدا را شکر می‌کنم توانستم با کسب برنز المپیک پاسخ زحماتی را که برایم کشیدند بدهم.