موانع بوروکراتیک شادزیستن

موانع بوروکراتیک شادزیستن حمزه نوذری . ‌جامعه‌شناس و استاد دانشگاه ‌در یادداشت قبلی (یادداشت «مسائل جامعه ساختاری است؟» در تاریخ 13 مرداد منتشر شده بود) اشاره شد که ساختار معیوب بوروکراسی در ایران چالش‌ها و مسائل زیادی برای جامعه ایجاد می‌کند که آثار آن تا سال‌ها باقی می‌ماند و راه‌حل غلبه بر آن خرد کارشناسی همراه با رجوع به جامعه مدنی است. ساختار اداری درد و رنج زیادی برای شهروندان ایجاد می‌کند و عملا گره‌گشا نیست. به‌عنوان مثال، ساختار بوروکراسی موانع و مشکلات زیادی سر راه شادی و نشاط گروه‌های مختلف جامعه ایجاد کرده است. علاوه‌بر‌این، ساختار بودجه و مدیریتی به گونه‌ای است که هزینه و بودجه‌ای برای شادی جامعه اختصاص نمی‌دهد بلکه برعکس برای ایجاد موانع هزینه می‌کند. ساختار اداری که زمینه و شرایط شادزیستن مردم را ایجاد نمی‌کند، ناچار است چندین برابر هزینه درمان کند. ساختار اجرائی کشور به گونه‌ای سازمان‌دهی شده که بخش بزرگی از منابع و بودجه کشور به جای فراهم‌کردن ابزار و وسایل شادی صرف پزشکی‌شدن جامعه شده است. حتی قبل از شیوع ویروس کووید19 بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها و مطب پزشکان مملو از شهروندانی بود که گرفتار بیماری بودند. اکثر دولت‌ها بخش زیادی از بودجه را صرف رفاه به‌ویژه سلامت و بهداشت می‌کنند، اما سلامت هر جامعه تا حدی به شادزیستن مربوط است. درحالی‌که در ایران سلامت و بهداشت با درمان یکی پنداشته می‌شود و رابطه شادی و سلامت مغفول مانده است. برای کاهش هزینه‌های درمان و رفاه قبل از هر چیز لازم است برای شادزیستن گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه مانند کودکان، نوجوانان، زنان و... زیرساخت‌های لازم را فراهم کرد. بخشی از شادزیستن به توسعه اقتصادی مربوط است، ولی بیشتر آن به آزادی‌های اجتماعی در چارچوب قانون وابسته است. در کشورهای پیشرفته تلاش بر این است که موانع برای شادزیستن برطرف شود، اما در کشور ما اغلب لوازم و امکانات شادزیستن در اختیار گروه‌ها و سازمان‌های خاصی است و نابرابری زیادی در این زمینه وجود دارد. چنین رویکردی پیامدهایی دارد ازجمله: سرازیر‌شدن ثروت هنگفت به سوی مافیای پزشکی. بیمارستان‌ها و مطب پزشکان مملو از بیمار هستند و کیفیت ارائه خدمات در حد پایینی قرار دارد؛ به‌ عنوان‌ مثال، زمانی که پزشک برای مشاوره و درمان هر بیمار می‌گذارد، کمتر از استانداردهای لازم است. در این میان پزشکی شغل بسیار پردرآمدی است که همه نخبگان جامعه به سوی مشاغل پزشکی جذب می‌شوند. پزشکی فربه شده و مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی نحیف‌تر می‌شوند. هرچه ابزار و وسایل شادی بیشتر فراهم کنیم، جامعه‌ای بهتر برای زندگی‌کردن و معنویت خواهیم داشت. دولت‌ها باید به این مسئله بیندیشند که چگونه می‌توان شادی و نشاط شهروندان را افزایش داد. ثبات اقتصادی لازم است، اما کافی نیست. نابرابری در برخورداری از امکانات و لوازم شادزیستن را باید تدبیر کرد. در این میان کتاب‌های عامه‌پسندی که شادی را به ذهنیت و خود افراد ارجاع می‌دهند، در حد بسیار زیادی منتشر می‌شود که تکنیک‌های ذهنی شاد‌زیستن را آموزش می‌دهند که عملا به بیراهه رفتن است. در‌حالی‌که عینیت شادزیستن فراموش شده است. در نبود امکانات و فضای شادزیستن و حمایت قانونی از آن میزان بیماری، افسردگی و خشونت افزایش پیدا می‌کند و دولت‌ها مجبور می‌شوند بودجه هنگفتی برای درمان و مبارزه با آسیب‌های اجتماعی اختصاص دهند. درحالی‌که با هزینه به‌مراتب کمتر می‌توان جامعه‌ای شاد‌تر ایجاد کرد. 
یکی از بزرگ‌ترین موانع برای شادزیستن صداوسیماست. این سازمان عریض و طویل بودجه زیادی صرف برنامه‌های فاقد محتوا و بی‌ارزش می‌کند و سلبریتی‌ها را با هزینه گزاف برای ایجاد برنامه‌های سرگرمی تقلیدی و آبکی به خدمت می‌گیرد که کاری عبث و بیهوده است. این سازمان هر گونه برنامه‌های شادی که توسط جامعه مدنی اجرا می‌شود، به نقد و پرسش می‌گیرد و آن‌ را مخالف ارزش‌های جامعه می‌داند. سانسور بزرگ‌ترین ابزار صداوسیما برای جلوگیری از شادی و نشاط است. ساختار مدیریتی صداوسیما به گونه‌ای است که برنامه‌های آن در خدمت گروه کوچکی از جامعه است.