بررسی‌ها نشان می‌دهد احمدی‌نژادی‌ها عهده دار پست‌های مهمی شده اند، داستان چیست؟

آفتاب یزد - رضا بردستانی: همه را لحاظ نکنیم، قوه‌ی عاقله‌ی اقتصادی کشور معتقد است: «رئیسی دولتی را تحویل گرفته است که کسری بودجه‌ای کم‌سابقه دارد. بسیاری از منابعی که در بودجه مشخص شده محقق نشده‌اند - مهم‌تر از همه در بخش نفت - و چشم انداز سیاسی نیز نویدبخش نیست که بتوان روی آن حساب کرد.»
در این میان برخی ابراز نگرانی کرده‌اند که دولت و مجلس، در این وانفسای «گرانی و تورم و کسادی»، ناگهان دست به رفتارهای «بلدوزری و ضد امنیتی» برای حل کسریِ بودجه یا کاستن از «قد و پهنای یارانه» نزنند مسئله‌ای که با توجه به گذشته به جای مانده از رفتارهای ۸۴ تا ۹۲ و تفکراتِ حاکم بر آن دوران چندان نیز بعید و دور از ذهن نیست!
> رئیسی در محاصره‌ی احمدی‌نژادی ها!
از همان روزهایی که پیروزی رئیسی مسجل شد و حتی در روزهایی که پیروزی احتمالی رئیسی مسجل می‌نمود (!) قاطبه‌ی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون بر این عقیده بودند که دولت سیزدهم، نه دولتِ اولِ رئیسی که دولت سومِ احمدی‌نژاد است؛ عقیده‌ای که همچنان نیز وجود دارد و با رونمایی از کابینه مشخص شد چندان نیز بیراه نمی‌گفته‌اند اما مسئله در این جا است که در همان روزها بحث بر سر این بود، کسی انتظار ندارد رئیسیِ مورد حمایت جبهه‌ی پایداری و اصولگرایان تندرو از اصلاحاتی‌ها و میانه روها در دولتِ خود بهره‌مند شود اما حق نیست از بین احمدی‌نژادی‌ها و پایداری ها، خاص ترین‌ها را برگزیند و دستِ


بر قضا، «همانی شد که همه می‌ترسیدند!»
این روزها با رونمایی از مردانِ تصمیم گیر و تصمیم سازِ دولت سیدابراهیمِ رئیسی، دیگر کسی به شعارهای «انتخاباتی» و «پساانتخاباتیِ» رئیسی که مدعیِ مستقل بودن داشت توجهی نمی‌کند فقط می‌بیند «برخی از آن‌ها وزرای آقای احمدی‌نژاد بودند، رئیس تیم اقتصادی که اکنون رئیس سازمان برنامه و بودجه است، وزیر آقای احمدی‌نژاد بوده، تعدادی دیگر یا وزیر بودند یا معاون وزیر یا تعدادی از اصولگرایان تندرو مجلس دهم هستند» و این یعنی رئیس دولت سیزدهم - خواسته یا ناخواسته - در محاصره‌ی احمدی‌نژادی‌ها درآمده و عملاً نمی‌توان به این دولت با این ترکیب ذره‌ای امید بست.
اگرچه برخی اصلاحاتی‌های خوشبین نظیرِ «علی صوفی» پیش‌بینی کرده بودند «به نظر نمی‌رسد که رئیسی بخواهد از وزرای احمدی‌نژاد در دولت خود استفاده کند»؛ اما این اتفاق نیفتاد و اتفاقا حضور مردان سابق دولت اسبق در دولت رئیسی برجسته است. و این فقط اصلاحاتی‌های خوشبین نبودند که دل در گروی «رنگی دیگر از اصولگرایی» بسته بودند کم نبودند اصولگرایانِ میانه‌ای که مشابه علی صوفی می‌اندیشدند از جمله «ناصر ایمانی»، فعال سیاسی اصولگرا که گفته بود: «با توجه به شخصیتی که از آقای ابراهیم رئیسی سراغ دارم، او خیلی تمایلی برای به‌کارگیری افرادی که در دولت‌های نهم و دهم وزیر بودند، ندارد.» اما راست گفته اند: زیر بار زور نرفتن تا وقتی اثربخش است که «زور، پُر زور» نباشد!
> ۱۴ احمدی‌نژادی شناسنامه دار در یک دولت یعنی فراجناحی؟!
یکی از رسانه‌ها فهرستی از احمدی‌نژادی‌ها را که اینک اصلی‌ترین صندلی‌های دولت رئیسی را تصاحب کرده‌اند این گونه بر می‌شمرد: «علی‌اکبر محرابیان وزیر صنایع و معادن احمدی‌نژاد، وزیر نیرو؛ رستم قاسمی وزیر نفت احمدی‌نژاد، وزیر راه و شهرسازی؛ سردار وحیدی وزیر دفاع احمدی‌نژاد، وزیر کشور؛ مسعود میرکاظمی وزیر بازرگانی احمدی‌نژاد، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه و حمید سجادی که در دولت احمدی‌نژاد نتوانست رای اعتماد برای وزارت ورزش را بگیرد، این بار در دولت رئیسی این سمت را عهده‌دار شد. عیسی زارع‌پور (وزیر ارتباطات)، امیرعبداللهیان (وزارت خارجه)، حجت‌الله عبدالملکی (وزیر کار و تعاون) رضا فاطمی‌امین (وزیر صنعت، معدن و تجارت) و سیدجواد ساداتی‌نژاد (وزیر جهاد کشاورزی) و محمدعلی زلفی‌گل (وزیر علوم) هم از مدیران میانی دولت احمدی‌نژاد بودند که حالا به وزارت ارتقا پیدا کرده‌اند. فرهاد رهبر رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و دانشگاه تهران در زمان احمدی‌نژاد دستیار اقتصادی رئیسی شده است. باقر خرمشاد معاون وزیر علوم دولت احمدی‌نژاد معاون سیاسی وزیر کشور، صولت مرتضوی از نزدیکان سابق احمدی‌نژاد، استاندار خراسان و معاون سیاسی وزارت کشور در دولت او معاون اجرائی رئیسی شده و محمد حسینی وزیر ارشاد احمدی‌نژاد معاون پارلمانی رئیسی شده است.»
> فراجناحی پیشکش، احمدی‌نژادی‌های موفق را انتخاب می‌کردید!
ناصر ایمانی اصولگرا که بر اساسِ شناختِ خود گفته بود: «رئیسی بعید است از احمدی‌نژادی‌ها استفاده کند (!)» نظر جالبی در باره‌ی «فراجناحی» بودنِ کابینه داشت. او «همان وقت هم موضوع تشکیل «کابینه فراجناحی» را غلط دانسته و گفته بود: باید توجه داشت که اساسا کابینه فراجناحی حرف غلطی است. ما چیزی به نام کابینه فراجناحی نداریم و کار درستی هم نیست. در هیچ دوره‌ای هم چنین اتفاقی رخ نداده است. کجا در دولت معروف به اصلاحات کابینه فراجناحی تشکیل شد؟ یا در دوره آقای احمدی‌نژاد کابینه فراجناحی ایجاد شد؟ یا همین‌طور در دوره آقای روحانی؛ اصلا کابینه فراجناحی حرف غلطی است. »
این که ناصر ایمانی می‌گوید در دوران اصلاحات و روحانی، دولت فراجناحی تشکیل نشد یا باید آن را بی‌انصافی بنامیم یا بی‌اطلاعی زیرا در دو دولت روحانی و خاتمی، حداقل «یک سویه نگری»ِ احمدی‌نژادی‌ها و «تمامیت خواهی» پایداری‌ها در دولت سیزدهم با این شدت و تیزی به چشم نمی‌آید حداقل در دولتِ روحانی، دولتی که با حمایت همه جانبه‌ی اصلاح‌طلبان راهی پاستور شد، اگر بنای بر رفتارِ رئیسی در دولت سیزدهم بود قطعا نوبت وزارت به امثال «رحمانی فضلی» و «رضا رحمانی» نمی‌رسید.
> کیهان؛ حامیِ دولت رئیسی یا مدافع دولت سوم احمدی‌نژاد؟!
در ادبیات رسانه ای، هرجا صحبت از «کیهان» و «رئیسی» در میان باشد قطعاً پای «دفاع» تمام قد «حسین شریعتمداری» نیز در میان است اما نوع و شیوه و جنسِ دفاع به گونه‌ای است که باید دقیق‌تر در آن نگریست.
فی المثل حسین شریعتمداری در کیهان می‌نویسد: «جناب رئیسی با صداقت اعلام کرده‌اند که در گزینش و معرفی وزیران، روابط حزبی و جناحی و فامیلی و... دخالت نداشته و صرفاً کارآمدی، انقلابی بودن و حرکت جهادی برای رفع مشکلات مورد توجه ایشان بوده است.» مسئله‌ای که قطعاً با بررسی نفر به نفری کابینه و پست‌های به افراد واگذار شده، قابل اثبات نیست و اما جدال ما و کیهان در جایی دیگر و در مبحثی فراتر از این موضوعات است.
کیهان در همین باره می‌نویسد: «برخی اعتراض و یا گلایه می‌کنند که چرا آقای رئیسی اعضای کابینه خود را از میان افراد همفکر و همسو با دیدگاه‌های خود انتخاب کرده است! که باید پرسید مگر قرار است غیر از این باشد؟!» کسانی که ادبیات کیهان و قلم حسین شریعتمداری را می‌شناسند به خوبی درک می‌کنند که برخی اوقات از منظر کیهان؛ «هست» دقیقاً یعنی «نیست» و «نیست» یعنی یا «هست» و یا اساساً «نباید باشد!» در همین عبارت اُخری، اعتراضِ موجود دقیقاً برعکس است که اگر قرار بود دولت آقای رئیسی، دولت سومِ احمدی‌نژاد نشود و بر اساس سلیقه و انگاره‌ی سیاسیِ آقای رئیسی دولت تشکیل شود پس چرا این گونه نشده و همگی از جناح و جبهه‌ای خاص انتخاب شده اند؟!
موضوع مهم تر، فرافکنی استادانه اما نخ نماشده‌ی کیهان و حسین شریعتمداری است که مدعی شده: «کابینه، مسابقه فوتبال نیست که بدون حضور تیم مقابل امکان برگزاری آن نباشد و گوشت نذری هم نیست که هرکس از راه می‌رسد تکه‌ای از آن را بردارد! دولت آقای رئیسی با وظیفه سنگینی که بر عهده دارد و با ویرانه‌ای که تحویل گرفته است باید - و قرار نیز هست- که به معیشت مردم، ارتقاء سطح زندگی، پیشرفت‌های علمی و فنی، روابط خارجی مقتدرانه و برخاسته از حکمت و عزت و مصلحت، بهره‌گیری از توانمندی‌ها و امکانات و ظرفیت‌های کشور و... بپردازد و عاقلانه نیست کسانی را به کار گیرد که خدای نخواسته با این امور بیگانه‌اند و یا دست‌کم آنکه همخوانی چندانی ندارند!»
دقیقاً بر همین اساس چند مسئله باید مدنظر قرار گیرد:
نخست این که: روی صحبت حاج حسین با اصلاح‌طلبان است در حالی که خوشبین‌ترین اصلاح‌طلب نیز امیدوار به بودن در حلقه‌ی اول تا دهمِ نزدیکان رئیسی نبوده چه رسد به وزارت و معاونت و حتی استانداری!
دو دیگر این که: حرف تمامی دلسوزان و نه «سهم خواهان» ی که شریعتمداری و کیهان به خوبی آنان را می‌شناسد این است که وقتی قرار است؛ «که به معیشت مردم، ارتقاء سطح زندگی، پیشرفت‌های علمی و فنی، روابط خارجی مقتدرانه و برخاسته از حکمت و عزت و مصلحت، بهره‌گیری از توانمندی‌ها و امکانات و ظرفیت‌های کشور» پرداخته شود دقیقا نگاه حزبی و جناحی و نحله ای، اشتباهی شبیه به خودکشی است.
سوم مسئله این که: بین دولتی که می‌خواهد: «به معیشت مردم، ارتقاء سطح زندگی، پیشرفت‌های علمی و فنی، روابط خارجی مقتدرانه و برخاسته از حکمت و عزت و مصلحت، بهره‌گیری از توانمندی‌ها و امکانات و ظرفیت‌های کشور» رسیدگی کند و تیمی که به «رئیسی تحمیل شده» قطعاً و حتماً سنخیتی وجود ندارد!
چهارم این که: شریعتمداری و کیهان به این ابهام با شهامت و صراحت پاسخ دهند که «کیهان اندیشان؛ حامیِ دولت رئیسی هستند یا مدافع دولت سوم احمدی‌نژاد؟!»
حرف بسیار است اما نه «بار کج» به سر منزل مقصود رسیده نه در زمانه‌ای هستیم که «شعار زدگی» و «حرف درمانی» بتواند افکار عمومی را اقناع کند. به راستی افرادی نظیر «محرابیان»، «مسعود میرکاظمی»، «فرهاد رهبر»، «حمید سجادی» و... اگر کارایی داشتند آن کارایی را خرج دولت احمدی‌نژاد می‌کردند که آن دوران به تلخ‌ترین دوران ایران در تاریخ بدل نشود کما این که اگر «محسن رضایی» داعیه دارِ تئوری‌های بیشتر فضایی و نه اقتصادی توانسته بود مردم را مجاب کند که حالا رئیس جمهور بود و نیازی نبود یکی از چهره‌ای تیمِ پرتعداد اقتصادی دولت رئیسی باشد!