آسیا محوری مبادلات تجاری ایران را فعال می‌کند

گروه سیاسی/ نشست مجمع عمومی سازمان ملل فرصت شایسته‌ای بود تا وزیر امور خارجه کشورمان در اولین هفته‌های آغاز به کار خود، با تعداد زیادی از وزرای خارجه و نمایندگان کشورهای دیگر تبادل نظر کند. اگرچه موضوع برجام و مذاکرات احیای آن همچنان بر حوزه دیپلماسی سایه انداخته، اما دولت سیزدهم بنا ندارد همه تخم مرغ‌های خود را در سبد برجام بگذارد یا آنگونه که حسین
امیر عبداللهیان در مجلس گفت وزارت خارجه وزارت برجام نیست. درباره این سیاست جدید با حسن بهشتی‌پور، کارشناس مسائل بین‌الملل و استاد دانشگاه گفت‌و‌گو کرده‌ایم.
٭٭٭
دولت سیزدهم مهم‌ترین اولویت سیاست خارجی خود را تقویت رابطه با کشورهای حوزه آسیا اعلام کرده است. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟


آقای امیرعبداللهیان در تشریح رویکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم، تعبیر «آسیامحوری» را به کار برده است. اهمیت این مسأله بویژه زمانی دوچندان می‌شود که بدانیم نگاه به کشورهای منظومه شرق دیگر در نگاه کلاسیک بلوک ‌بندی‌های شرق و غرب معنا ندارد و دنیای امروز یک دنیای بدون بلوک است. بنابراین وقتی نگاه و احیای رابطه با شرق مطرح می‌شود، فارغ از وجه سیاسی، ابعاد اقتصادی و امنیتی آن هم از اهمیت زیادی برخوردار می‌شود که بی‌تردید در چهارچوب نگاه جدید ایران به شرق پررنگ خواهد شد. از سوی دیگر افزایش همکاری‌های ایران و روسیه در حوزه نفت و تعمیق روابط با چین به‌عنوان کشور کانونی منظومه قدرت شرق می‌تواند بسیاری از ظرفیت‌های موجود در روابط گسترده با ایران را بویژه در سطح مبادلات تجاری فعال کند. بر این اساس، رویکرد آسیامحوری یعنی تمرکز ایران بر مجموعه کشورهای حوزه آسیا که از منظر جغرافیایی به یکدیگر پیوند خورده‌اند و در این پیوند کشورهایی مانند چین، روسیه و تا حدودی هند در رأس قرار دارند. البته هند تا سطحی به امریکا نزدیک شده است و امریکا تلاش می‌کند این کشور را از دایره مناسبات آسیایی دور کند تا از این طریق بتواند چین را مهار کند.

سیاست نگاه به شرق از سوی ایران و متقابلاً استقبال کشورهای بزرگ آسیا همچون چین و روسیه از این نگاه که در پذیرش عضویت ایران در شانگهای بازتاب یافت، تا چه اندازه متأثر از رقابت‌های رو به افزایش امریکا و چین است؟ و همچنین اقدامات مخرب دولت امریکا در موضوع برجام چه اندازه نقش دارد؟
دولت چین به این نتیجه رسیده است که با درنظر گرفتن رویکرد جدید واشنگتن و مقدم دانستن تهدیدات راهبردی حاکمیت چین برای کشورهای منظومه غرب و همپیمانانش، چاره‌ای جز تقویت ارتباطات خود با متحدان دور و نزدیکش نخواهد داشت. در این میان ایران هم به این دلیل تمرکز خود را بر تعمیق روابطش با کشورهای آسیایی گذاشته است چون در حوزه رابطه با غرب پاسخ «نه» شنیده است و این کشورها بویژه امریکا قراردادهایی را که ایران به آن پایبند بوده، نادیده گرفته اند. یعنی امریکا با خروج از برجام و اروپایی‌ها با عدم اجرای تعهدات خود، عملاً ایران را به سمت آسیا متمایل کردند. در حالی که در گذشته ایران بیشتر دنبال برقراری موازنه بود و سعی می‌کرد بین آسیا و اروپا موازنه برقرار کند. ولی ایران در شرایط کنونی از سوی غرب با ناکامی مواجه شده و به‌همین جهت بر احیای مناسباتش با آسیا و به طور مشخص با چین و روسیه و هند تمرکز کرده است. در همین چارچوب عضویت در شانگهای به نوعی چراغ سبز به ایران بود. پیگیری توافق 25 ساله میان تهران و پکن در چنین شرایطی صورت گرفته است. ایران برای بخش مهمی از نیازهای اقتصادی خود به سرمایه‌گذاری گسترده چینی‌ها نیاز دارد. همچنین بخش مهمی از ظرفیت‌هایی که ایران برای مقابله با تحریم‌های امریکا و بی‌اثر کردن آنها به دنبالش است را می‌توان نزد پکن یافت.
این در حالی است که تاکنون ایران با‌وجود بهره‌مندی از بازار متنوع در زمینه سرمایه‌گذاری‌های خارجی از کشورهایی همچون عربستان سعودی و پاکستان عقب مانده است و حالا تمرکز بر حوزه آسیا می‌تواند جبران مافات کند.

وزیر امور خارجه ایران در چنین فضایی به نیویورک سفر کرد. موضع‌گیری و سطح دیدارهای ایشان را با در نظر گرفتن راهبرد دولت جدید چطور می‌بینید؟
آقای امیر عبداللهیان در موضع گیری‌های خود کاملاً نشان داد یک سیاست تقابلی و تعاملی را همزمان پیش می‌برد. تعامل ایشان با طرف هایی بود که سابقه دوستانه با ایران داشتند یا مایل بودند با ایران رابطه دوستانه داشته باشند. به این ترتیب ایشان از فرصت مجمع عمومی سازمان ملل استفاده کرد و با همه وزرای خارجه و رؤسای جمهور ملاقات کرد. سیاست تقابلی ایشان هم در نوع مواجهه‌شان با کشورهای اروپایی بود. موضوع اصلی در این سیاست، برجام است که به یک چالش در روابط جاری میان ایران و غرب تبدیل شده است. دولت سیزدهم منتظر یک گام عملی از سوی طرف مقابل است تا برای ازسرگیری مذاکرات احیای برجام در وین قدم بردارد. در این میان مواضع شفاهی طرف مقابل و اعلام آمادگی به‌کار نمی‌آید. نشان دادن یک رفتار مبتنی بر حسن نیت از جمله لغو شماری از تحریم‌ها و عدم تهدید و عدم تصویب تحریم‌های بیشتر توسط امریکا می‌تواند چراغ سبزی برای ایران باشد تا بسرعت به میز مذاکره بازگردد. به‌هر حال هرچه زمان بگذرد، ایران ذخایر اورانیوم و درصد غنی‌سازی خود را افزایش داده و سانتریفیوژهای نوع جدید وارد می‌کند. بنابراین باید گفت گذر زمان به ضرر طرف مقابل هم در جریان است. البته نباید زیان اقتصادی ناشی از تحریم‌های نفتی و تجاری برای ایران را هم نادیده گرفت. ضمن آنکه نباید فراموش کرد که تقویت مناسبات با کشورهای آسیایی فارغ از ارتباط با کشورهای دیگر جهان نیست و در چهارچوب نظام پولی بین‌المللی و بانکداری بین‌المللی خواهد بود. آقای امیرعبداللهیان باید با تشکیل یک تیم قوی و متخصص کمک کند تا ایران نتایح بهتری در مذاکره به دست بیاورد.

تحولات جاری در سیاست خارجی ایران بویژه در زمینه دیپلماسی با غرب با نگرانی رو به افزایش شماری از بازیگران منطقه‌ای مواجه شده است. این نگرانی در پاره‌ای مواقع به اقداماتی هم منجر شده تا روند گفت‌و‌گوی ایران و غرب را با چالش رو به رو کند. سهم این متغیر را در قبال رویکرد سیاست خارجی ایران چه اندازه می‌دانید؟
خروج دولت پیشین امریکا از توافق هسته‌ای فرصتی طلایی برای اسرائیل و آن دسته از کشورهای منطقه‌ای فراهم کرد که خود را در رقابت تنگانگ با ایران می‌بینند. مقام‌های اسرائیلی این روزها همه ظرفیت‌های خود را برای تحت تأثیر قرار دادن دولت بایدن به‌کار گرفته‌اند تا از بازگشت امریکا به برجام جلوگیری کنند. عربستان هم کشور مهمی است که تقابل جویی‌های آن نسبت به ایران مشکلات زیادی را در منطقه به وجود آورده است. خب شروع کار دولت سیزدهم با تداوم مذاکرات پنهان مقام‌های ایرانی و سعودی همراه شده است و آقای امیرعبداللهیان هم که خودش متخصص حوزه خاورمیانه است، باید از این فرصت برای حل رابطه بحرانی تهران و ریاض استفاده کند. این در حالی است که شکست عربستان در جنگ فرسایشی یمن و شکست ترامپ و روی کار آمدن بایدن در امریکا نقش مهمی در تعدیل سیاست‌های تهاجمی ریاض نسبت به ایران داشته و این کشور تلاش کرد برای خروج از تنگایی که در آن گرفتار شده است، به مذاکرات با ایران پاسخ مثبت دهد. حال آنکه عادی‌سازی مناسبات ایران با عربستان عامل مهم و تأثیرگذاری بر حل و فصل سایر مشکلات منطقه‌ای از جمله مشکل یمن، سوریه، عراق و لبنان هم خواهد بود. بنابراین مقام‌های دولت جدید باید از این فرصت برای ترمیم رابطه با عربستان استفاده کنند؛ اقدامی که نتایج مثبت آن در زمینه دیپلماسی با غرب برای احیای برجام هم پدیدار خواهد شد.