ایراد و گره کار از کجاست؟

امید فراغت روزنامه‌نگار مسئولان بپذیرند جامعه امروز ایران مصداق ضرب‌المثل «آفتابه لگن هفت دست، اما شام و ناهار هیچی» شده است. بنابراین نباید با پروپاگاندای رسانه‌ای و ادعاهای بی‌اساس واقعیت‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... امروز ایران را وارونه جلوه داد، چراکه واقعیت‌های پیدا و پنهان جامعه، به‌عنوان سخنگوی حال و احوال این روزهای مملکت است. مسئولان بپذیرند مردم در بطن جامعه زندگی می‌کنند بنابراین با پوست و گوشت و استخوان‌شان و البته حواس پنج‌گانه‌شان واقعیت‌های موجود را لمس کرده و احساس می‌کنند، در فرآیند زمان دچار فقر خواهند شد. مسئولان بپذیرند فقر معنی و مفهوم عجیب و غریبی ندارد. وقتی درآمد و هزینه در تناسب هم نباشند فقر به‌وجود خواهد آمد. وقتی مسئولان توانایی کاهش و ثابت نگه داشتن قیمت اجناس مصرفی جامعه را نداشته باشند پیام آن این است که همه ادعاها غیر واقعی‌ است. متاسفانه برخی مسئولان تلاش می‌کنند نیازهای ضروری و یا همان نیازهای مازلو جامعه را غیر ضروری جلوه داده و اذهان جامعه را به سمت و سوی دیگری ببرند. به عنوان مثال جامعه متوجه شده است که روش و منش حکمرانی، تفاوت کشورهای قوی و ضعیف را رقم زده است. اکثریت ملت به خوبی می‌دانند که روش و منش حکمرانی ا‌ست که کشورهایی مثل ونزوئلا، کوبا، افغانستان، سوریه، عراق و همچنین کشورهایی مثل کره‌جنوبی، ژاپن، مالزی، ترکیه، امارات، قطر و ...را به وجود آورده است. حکمرانانی در دنیای امروز می‌توانند حرفی برای گفتن داشته باشند که ملت‌هایشان به معنی و مفهوم واقعی کلمه همراه آنان باشند. کشورهایی که رابطه ملت- دولت‌شان دارای فاصله است مورد سوء‌استفاده کشورهای قدرتمند قرار می‌گیرند. نکته کلیدی و مهم این است، رابطه ملت- دولت کشورهایی مثل عراق، ونزوئلا، کره‌شمالی، کوبا، سوریه، یمن، افغانستان و کشورهایی شبیه به آنان گواه شرایط و واقعیت‌های موجودشان است. دنیای امروز دنیای واقعیت‌هاست، دنیای امروز دنیای سقوط اوهام و توهمات است، دنیای امروز دنیای عدد و رقم است. بنابراین باید پذیرفت کشورهای فقیر و کشورهایی که رابطه ملت- دولت‌شان بیمار گونه باشد. مورد سوء‌استفاده کشورهای قدرتمند قرار می‌گیرند. حکمرانان جوامعی که، ملت‌هایشان تکیه‌گاه‌شان نباشند. برای حفظ قدرت‌شان ناگزیر دست به دامان حکمرانان جوامع قدرتمند می‌شوند. در چنین شرایطی حکمرانان جوامع قدرتمند آنان را مدیریت کرده و مثل عروسک خیمه شب‌بازی، آنان را به این سو و آن سو می‌بَرند. حکمرانان بدون ملت، تبدیل به عناصری خطرناک شده و برای بقای خود دست به هر اقدام و عمل وحشتناکی می‌زنند. بنابراین مسئولان باید بپذیرند، فقر شوخی‌بردار نیست. جامعه امروز ایران به دلیل اتصال با خرد عمومی جهان امروز، جامعه‌ای آگاه شده است و به تعبیری متوجه حق و حقوق شهروندی‌شان هستند. بنابراین مسئولان باید چنین واقعیتی را درک کنند و نکته مهم اینکه متناسب با خواست و مطالبات بحق جامعه تصمیم‌گیری کنند! فقر همگانی باعث شده است که صلاحیت حکمرانی حکمرانان‌شان در نزد افکار عمومی جهان زیر سوال برود. مسئولان باید بپذیرند معنی و مفهوم بیکاری، افسردگی، عدم توانایی ازدواج، عدم توانایی خرید مسکن و... فقر است. سوال ملت این است، چرا با وجود این حجم از ثروت‌های طبیعی مثل نفت، گاز و ...وضعیت اقتصاد، معیشت و رفاه آنان دچار مشکلات اساسی شده است؟ ایراد و گره کار از کجاست؟ و سوال مهم‌ترشان این است آیا روش و منش حکمرانی باعث و بانی واقعیت‌های امروز نیست؟!