لزوم تحدید عوامل مخل تا مذاکرات 8 آذر

حشمت‌ا... فلاحت‌پیشه نماینده ادوار مجلس در احیای برجام وقت‌کشی‌هایی توسط طرف‌های آمریکایی و ایرانی صورت گرفت که به ضرر برجام تمام شد. در این میان ایران واقعا بیشتر ضرر کرد، چون دچار تحریم است و در این مدت هم فرصت‌های دیگری از اختیار ایرانیان خارج شد و فشار بیشتری بر جامعه وارد شد. از ابتدا تاکید داشتم که تعلل باعث می‌شود عوامل آشوب ساز ورود پیدا کنند. وقتی جو بایدن روی کار آمد، هرچند انتظار می‌رفت که موضوع احیای برجام جزو بیست فرمان اجرائی اول باشد ولی متاسفانه سیاست منفی و ذاتی آمریکایی‌ها در قبال ایران باعث شد که این کار صورت نگیرد، فلذا با یک تاخیر و تعللی کار صورت گرفت. مذاکرات که شروع شد، دو طرف مسائل جدیدی را مطرح کرد که هیچکدام به دوران برجام ربط نداشت. یعنی دورانی که هم طرف ایرانی حاضر بود برگردد و هم طرف آمریکایی می‌توانست بازگشت به آن زمان را بپذیرد. رژیم صهیونیستی در راس آن عوامل و یکسری بازیگران مرتجع در منطقه که معمولا همه فرصت‌های سیاسی، اقتصادی آنها ناشی از همین چالش‌هایی است که برای ایران در خارج شکل می‌گیرد. الان هم این عوامل آشوب‌ساز در داخل آمریکا فعال شده‌اند. مثل جریان مخالف که سعی می‌کنند اقدامات تحریک‌آمیز در خلیج‌فارس صورت دهند و جریان مخالف جمهوریخواه که سعی می‌کنند پاشنه آشیل برجام را مطرح کنند که اگر حتی توافقی شکل بگیرد، دولت جدید پایبند به آن نیست. به عبارتی سعی بر این دارند که توافق را سخت‌تر کنند و در داخل ایران هم اتفاقات تازه‌ای شکل گرفت. اگر در دولت گذشته برجام احیا می‌شد یا حتی در دوران انتقال، این تعلل در داخل ایران شکل نمی‌گرفت کمااینکه واقعا تعلل دولت جدید ایران برای بازگشت به مذاکرات هسته‌ای تعلل قابل توجیهی نبود. فرضیه این است که هیچ دستاوردی در این حد تعلل در شرایط تحریم را توجیه نمی‌کند که هزینه‌اش را مردم ایران باید بدهند و امیدوارم دولت دستاوردی در این مدت پنج ماهه از توقف مذاکرات داشته باشد که عملا توقف شکل گرفته را جبران کند. واقعیت این است که الان همه این مسائل در ضعف جسمی آقای بایدن و ضعف نفوذ دموکرات‌ها و پیش‌بینی اینکه در انتخابات میاندوره‌ای این اکثریت ضعیف را دموکرات‌ها از دست خواهند داد، نمود پیدا کرده است. با این وجود هشتم آذرماه قرار است مذاکرات تازه شکل بگیرد. اگر طرفین واقعا نگاه عملگرایانه‌ای به موضوع داشته باشند، می‌توانند عوامل اختلافی را کنار بگذارند و بر سر یک حد مقدوری که بتوانیم اسمش را توافق عملی بگذاریم، به نتیجه برسند. این حد مقدور بازگشت به همان برجام هست، بازگشت به آن 915 تحریمی که دوباره احیا شود و یکسری فرامین اجرائی که رئیس‌جمهور آمریکا باید بدهد تا  ایران به این نتیجه برسد که تحریم‌ها واقعا برداشته می‌شود. اگر در چند هفته مذاکرات به نتیجه برسد و طرفین از طرح مواضعی که باعث فرسایشی شدن مذاکرات شود، پرهیز کنند، آن‌موقع می‌توانیم امیدوار باشیم که چند سال باقیمانده دولت دموکرات‌ها و شرایطی که شکل می‌گیرد، خودش باعث ریشه‌دار شدن برجام می‌شود و اینگونه نیست دولت آینده آمریکا بتواند برجام را با تعلل یا تزلزل مواجه کند. به طور طبیعی یک دغدغه در ایران وجود دارد مبنی بر اینکه ممکن است آمریکایی‌ها بازگشت‌شان به برجام برای استفاده از مکانیسم ماشه باشد. یعنی بندهای یازده تا سیزده قطعنامه 2231 که بعید می‌دانم چنین اتفاقی بیفتد ولی با این وجود با یک زبان مشترک می‌توان به این موضوع رسید. نتیجه کلام اینکه اگر طرفین مذاکرات سعی کنند بر عوامل جدید مخل که وارد این موضوع شده و ادعاهای مطرح شده در قبال آنها جا باز کنند، طبیعتا مذاکرات به نتیجه نمی رسد. ولی اگر برجام را شبیه زمان انعقاد برجام و به‌ویژه شروع مذاکرات احیای آن ببینند و سعی کنند عوامل مخل را صاحب نقش نکنند، هدف رسیدن به نتیجه باشد، می‌توانیم به یک توافق امیدوار باشیم. در غیر اینصورت عدم توافق در احیای برجام و به‌ویژه فرسایشی شدن آن باعث می‌شود که آن موقع شرایط به‌گونه‌ای شکل بگیرد که حتی برای دو دولت در داخل- چون معتقدم برجام دو طرف اصلی بیشتر ندارد که ایران و آمریکاست- سخت‌تر خواهد بود که حتی به نتایج گذشته هم برسند و به‌ویژه اینکه بازیگران جدید هم تجربه نشان داده که بیشتر به دنبال احیا و اثبات خودشان هستند و گناه افزایش بازیگران دیپلماسی هسته‌ای بر گردن ایران است. ایران به همه این بازیگران جایگاه داد و این بازیگران که بیشتر سعی می کردند در دور میز مذاکره برای یکی از مسائل اساسی جهان برای کشورشان نقش و جایگاه تعریف کنند، الان عملا برای خودشان منافع را هم تعریف کرده‌اند. ما می‌بینیم که الان فرانسه، آلمان، انگلیس و روسیه هر کدام مواضعی را مطرح می‌کنند به گونه‌ای که دنبال منافع خاص خودشان هستند و سعی می‌کنند از کانال منافع خودشان برجام احیا شود. برجام دو طرف اصلی بیشتر ندارد که ایران و آمریکاست و خیلی‌ها در داخل ایران به این نگاه واقع‌گرایانه، برخورد تابوگونه تحت دارند. چه تجربه تروئیکا، چه تجربه برجام و به‌ویژه تجربه خروج ترامپ و ناتوانی اروپایی‌ها، روس‌ها و چینی‌ها در اجرای حتی یک بند از برجام نشان داد که دو طرف اصلی وجود دارد. حالا این دو طرف دشمن هم هستند، این دو دشمن باید با هم برای رفع اختلاف بنشینند که اصل اساسی این است. لذا در هشتم آذرماه اگر زمینه فراهم شود که اعضای برجام با حسن نیت برای توافق دور هم جمع شوند، می‌توانیم امیدوارانه آینده را ببینیم.