روح الله مهرجو

قدرت خریدی که نمانده...!
قدرت خرید مردم هر روز کمتر می‌شود اما این موضوع چیزی از شلوغی بازارها نمی‌کاهد.
هنوز هم وقتی در خیابان‌ها قدم می‌زنیم با افراد زیادی مواجه می‌شویم که برای خرید به بازار آمده‌اند و این موضوع کاهش روز افزون قدرت خرید مردم را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است.
واقعیت این است که به دلیل کاهش قدرت خرید مردم، خیلی از خانواده‌ها توان خرید اجناس درجه یک و یا درجه دو را هم ندارند اما چون باید نیاز خانواده تامین شود بنابراین به خرید اجناس بی‌کیفیت رو آورده اند. از سوی دیگر کسبه هم چون فروش جنس درجه یک برایشان صرف ندارد، به فروش اجناس بنجل و کم قیمت رو آورده‌اند و به این طریق بازار و جامعه نیازهای یکدیگر را تامین می‌کنند. این حالت با اینکه طبیعی است اما چیزی از اصل ماجرای کاهش قدرت خرید مردم کم نمی‌کند.


از سوی دیگر دولت نیز بازار و جامعه را به این روند تشویق می‌کند و این موضوع از طرح‌هایی که ارائه می‌دهد مشخص است؛ برای مثال و قتی حرف تخفیف دو درصدی به لبنیات مطرح شد دولت اعلام کرد این تخفیف به ماست ساده ۲.۵ کیلوگرمی، پنیریواف ۴۰۰ گرمی و شیر پاستوریزه ساده کیسه‌ای ۹۰۰ گرمی تعلق می‌گیرد و این‌ها همان کالاهای کم کیفتی هستند که قشر فقیر جامعه از آن
استفاده می‌کنند. در اصل این طور که مشخص است مسئولان از کاهش قدرت خرید مردم آگاهی کافی دارند اما به جای این که این مشکل را بر طرف کنند و یا به فکر چاره‌ای برای افزایش درآمدها باشند، با عادی جلوه دادن این موضوع و به وجود آوردن تخفیفات و غیره سعی دارند که صورت مسئله را پاک کنند و این موضوع نگران‌کننده به نظر می‌رسد.
همسان‌سازی حقوق‌ها با تورم، افزایش دستمزدها و سر و سامان بخشیدن به وضعیت اقتصادی راه افزایش قدرت خرید جامعه است نه اینکه کاهش قدرت خرید مردم را عادی جلوه بدهیم چون در این صورت این قدرت خرید در آینده به قدری کاهش خواهد یافت که دیگری چیزی از قدرت باقی نمی‌ماند و بخش عظیمی از جامعه دیگر حتی توانایی خرید همان شیر کیسه‌ای را هم نخواهند داشت.